مردم، قدرت و منافع (70)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فاینانس و بحران امریکایی
انحراف سودآور دیگر برای بانکها، «ادغامها و خرید سهام» است که ادغامها را تسهیل میکند- با این کار به شرکتهای بزرگ کمک میکنند که بزرگتر شوند و تقریبا سطوح بالای تمرکز و قدرت بازار را تشدید میکند. یک ادغام ساده یا خرید سهام میتواند صدها میلیون دلار هزینه برای بانکها ایجاد کند. ما در فصل سوم درباره نشانههای اقتصادی و اجتماعی این تراکم قدرت بحث کردیم و بانکها در تغییر شکل اقتصاد اگر تحریککننده نبودند، همدست بودهاند. با این حال خط سوم سودآوری تجارت بانکها برای جامعه نامولد بوده است: به شرکتها و افراد ثروتمند کمک میکند تا از مالیاتهایی که باید بپردازند اجتناب کنند، پولها را از حوزه قضایی مالیات بالا به حوزههای قضایی مالیات پآیین انتقال میدهند و با این کار اگر قانون را اطاعت نمیکنند آن را دور میزنند. بانکها در همان حال، در برابر اصلاح مالیات جهانی و سیستم مالی مقاومت میکنند. هر ساله دهها میلیارد دلار از پرداخت مالیات فرار میکنند. در اینجا نمونهای از اینکه بانکها چگونه فرار مالیاتی را تسهیل میکنند میآوریم. اپل با همکاری بخش مالی با استفاده از نبوغ خودش نهتنها محصولات خیلی دوستداشتنی درست میکند بلکه از مالیات هم فرار میکند. میبینید که برخی از سهامداران اپل روی گنجینه پولی که نشستهاند همین الان پولشان را میخواهند. اگر این پول در خارج بماند اپل تحت یک قانون مالیاتی قدیمی (پیش از 2017) مجبور به پرداخت مالیات نیست؛ اما اگر آن را به وطن بیاورد، مالیات بر سود شرکتی را میبایست پرداخت کند .بنابراین اپل به بازاراهای مالی روی میآورد و با قرض کردن به منظور پرداخت سود سهام هم کیک را میگیرد و هم آن را میخورد: این شرکت از آوردن سودش به وطن و مالیاتی که باید بدهد خودداری میکند . اما سهامدارانش آنچه میخواستند گرفتند و پول نقد به جیبشان میرود . در اینجا همچنانکه در مثال قبل از فرار مالیاتی صحبت کردیم که چطور اپل سودش را به ایرلند منتقل کرده، میبینیم یک غیبت کلی از وجدان شرکتی وجود دارد: اپل با آنکه رشدش را بر توسعه فناوریها یا تامین مالی که توسط دولت امریکا صورت گرفته، قرار داده اما مانند بانکها دوست دارد که بگیرد نه آنکه بدهد حتی اگر به ظاهر از مسوولیت بزرگ شرکتی حرف بزند. برای من اولین عنصر مسوولیت اجتماعی شرکتی این است که مالیاتتان را بپردازید.