جنگ با مردم، صلح با امریکا

۱۳۹۸/۰۶/۱۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۲۳۰۴
جنگ با مردم، صلح با امریکا

گروه جهان|

درست در همان روزی که زلمی خلیل‌زاد نماینده امریکا در امور صلح افغانستان، خبر داد که واشنگتن در اصول با طالبان به توافق رسیده، رسانه‌های افغانستانی گزارش دادند بر اثر انفجار یک خودروی بمب‌گذاری شده در «منطقه سبز» کابل ده‌ها نفر کشته و زخمی شده‌‌اند. طالبان مسوولیت این حمله را بر عهده گرفت.

زلمی خلیل‌زاد درباره توافق صلح گفته خروج پنج هزار سرباز امریکایی از 5 پایگاه در افغانستان پیش‌بینی شده است و طبق توافق‌، خشونت‌های طالبان باید در پروان و کابل کاهش یابد. به‌گفته خلیل‌زاد براساس این توافق، حدود پنج هزار نیروی امریکایی در مرحله نخست ظرف مدت ۱۳۵ روز از پنج پایگاه در افغانستان خارج می‌شوند و در عوض طالبان متعهد می‌شود که خشونت‌ها در ولایت‌های پروان و کابل را کاهش دهد. او گفته توافق فعلا روی کاغذ است و با موافقت دونالد ترامپ نهایی خواهد شد. خلیل‌زاد گفته: «ترامپ درباره اینکه این توافق درکجا و درکدام سطح ازسوی نمایندگان دوطرف امضا شود تصمیم خواهد گرفت.»

مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا، عازم بروکسل شده تا درباره پیش‌نویس توافق با ینس استولتنبرگ دبیرکل ناتو و مقام‌های اروپایی رایزنی کند.

نشریه «افغانستان‌دیلی» نوشته: در چند دو روز گذشته طالبان به شهرهای قندوز و پلخمری حمله کردند، درحالی که نهمین دور مذاکرات میان این گروه و خلیل‌زاد در قطر به پایان رسیده و احتمال توافق زیاد شده است. 9 دور گفت‌وگو میان طالبان و امریکا دو طرف را به این نتیجه رسانده که نمی‌توانند از طریق به‌کارگیری زور یکدیگر را از بین ببرند. اما طالبان در مورد حکومت و مردم افغانستان نظر متفاوتی دارد.

تمامی گروه‌های سیاسی- اجتماعی جهان‌بینی خاص خود را دارند. این گروه به مردم افغانستان طوری نگاه می‌کنند که نه قدرت زمینی و هوایی امریکا را دارند و نه وحدت درونی و یکپارچگی یک ملت واحد را. ازاین‌رو به‌کارگیری خشونت را در مقابل مردم و دولت افغانستان کوتاه‌ترین ابزار در راستای رسیدن به قدرت سیاسی در کشور می‌دانند. هرچند طالبان در مقایسه با گروه‌هایی مانند داعش و القاعده به‌لحاظ تئوریک ضعیف یا حتی فاقد مبنای نظری هستند اما در به‌کارگیری خشونت، به تفسیر جریان فکری وهابیت روی آورده‌اند. طالبانی که در میدان‌های نبرد حضور دارند باکسانی که با قدرت سیاسی آشنایی دارند و از اوضاع جهانی مطلع هستند و به نمایندگی از این گروه پشت درهای بسته مذاکره می‌کنند، فرق دارند. اما اینکه چرا طالبان با وجود مذاکرات همچنان به کشتار مردم ادامه می‌دهد، می‌تواند ناشی از عوامل ذیل باشد؛

الف- مذاکره‌کنندگان طالبان بر بخش نظامی این گروه تسلط تام ندارند: هرچند طالبان مانند بسیاری گروه‌های دیگر تروریستی از یک سازمان خاص برخوردار هستند اما این سازمان از نظم آن‌چنانی برخوردار نیست که از سطح رهبری تا اشخاص انتحاری از یک دیدگاه پیروی کنند. بارها دیده‌شده جنبش‌های نظامی-تروریستی تا زمانی از وحدت نظر برخوردار هستند که رهبر کاریزمای آنها در قید حیات باشد یا اینکه هنوز در موضع ضعیف و در برابر دشمن قاطع قرار داشته باشند؛ اما وقتی رهبری این گروه‌ها بنا بر هر دلیلی دیگر نباشد، وحدت نظر در آن گروه نیز از بین خواهد رفت و به همین ترتیب وقتی مساله مصالحه و ترک خشونت و سهیم شدن در قدرت سیاسی مطرح شود، تمامی اعضای گروه از یک قاعده پیروی نمی‌کنند. طالبان نیز از این قاعده مستثنا نیستند. مذاکره‌کنندگان این گروه با امریکا و همسایگان افغانستان گفت‌وگو می‌کنند در حالی که بخش نظامی آن همچنان به‌کارگیری خشونت را اصلی‌ترین راه می‌داند.

ب- خشونت‌ورزی به‌مثابه امتیاز‌گیری بیشتر: ازآنجایی که طالبان مساله خود را با امریکا تا حدی زیادی حل کرده است، اکنون با مردم، نخبگان سیاسی و دولت افغانستان روبه روست که نه مانند امریکا از قدرت و ثروت برخوردارند و نه وحدت سازمانی آن را دارند. اکنون طالبان بر آن هستند که با مردم افغانستان و سایر بازیگران داخلی کشور وارد معامله شوند. طالبان و امریکا روی این اصل توافق کردند که منافع همدیگر را لحاظ کنند اما مساله طالبان با مردم افغانستان از جنس دیگری است. طالبان می‌خواهند بر تمامی مردم افغانستان حاکمیت تام داشته باشند و هیچ‌گونه صدای مخالف برای آنها قابل‌پذیرش نیست. ازآنجایی‌که مردم افغانستان در 25 سال گذشته تجربه بسیار بدی از طالبان دارند و به‌راحتی تن به حاکمیت آنان نمی‌دهند، از این‌رو طالبان به‌کارگیری خشونت را در مطیع کردن مردم افغانستان روش موثر می‌دانند. ج- کشتار بیشتر برای درهم شکستن مقاومت: طالبان به‌خوبی می‌دانند که مردم افغانستان قلبا از آنها بیزار هستند و هیچ‌گونه امید برای پذیرش این گروه به روش مسالمت‌آمیز وجود ندارد. در سال‌های گذشته اشتباهات در مبارزه با تروریسم و همکاری‌های بیرونی و داخلی با این گروه موجب تقویت طالبان شده است اما هنوز هم مقاومت جدی در میان مردم علیه طالبان وجود دارد. طالبان به خشونت بیشتر متوسل خواهد شد تا امتیاز سیاسی بیشتر بگیرد.

د- مصالحه با طالبان به معنای پایان جنگ نیست: هرچند خوش‌بینی‌هایی وجود دارد که گویا مصالحه با طالبان افغانستان را از شر جنگ رهایی می‌بخشد، اما با توجه به وجود چالش‌های متعدد در نوع ساختار اجتماعی، فرهنگ سیاسی کشور، هویت‌های متکثر در جامعه، وجود ادعای مرزی با کشورهای همسایه و نادیده‌انگاری خواست‌های مردم، زمینه درگیری و خشونت به طور بالقوه وجود دارد که می‌تواند تحت هر عنوان دیگر در جامعه شعله‌ور شود.