کودکان قربانی مرزهای افراط و تفریط
از آمار افزایش سن ازدواج تا ازدواج کودکانی که زیر ۱۳سال سن دارند؛ زمین تا آسمان فاصله است آمارهایی که هر روز بالا و پایین میشود؛ گاهی از مرز 10 سال عبور میکند و گاهی ازدواج دخترانی را میبینیم که نمیتوانند میان زندگی واقعی و زندگی کودکانه تفکیکی قائل شوند. ازدواجهای نامتعارف چند سالی میشود که هرم سنی ازدواج کشور را بههم زده است، متاسفانه کشور ایران به لحاظ ازدواج کشور موفقی نبوده که امروز خبر ازدواج دختر زیر 10 سال با مردی 22 ساله؛ در شبکههای مجازی مختلف میچرخد و با واکنش موافقان و مخالفان روبهرو است؛ خوشبختانه این فوروارد شدن پی درپی پیامهای مجازی اینبار عکسالعملی متفاوت و مناسبی از سوی قوه قضاییه به همراه داشت و باعث ابطلال این عقد شد.
باورهای موافقان و مخالفان به افزایش سن ازدواج
چهارم مهرماه سال 97، یک فوریت طرح «اصلاح ماده 1041 قانون مدنی» برای افزایش حداقل سن قانونی ازدواج در مجلس به تصویب رسید؛ در صورت تصویب نهایی این طرح ازدواج دختران زیر 13 سال و پسران زیر 16 سال ممنوع میشود؛ بهعلاوه ازدواج دختران 13 تا 16 سال و پسران 16 تا 18 سال با اذن ولی، اجازه دادگاه و تأیید پزشکی قانونی مبنی بر صحت جسمی برای تزویج میسر خواهد بود؛ این طرح از سال گذشته از جهات مختلف مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت و حتی در مرکز پژوهشهای مجلس نیز در مورد آن گزارش کارشناسی را منتشر کرده است.
طرح یادشده با آرای موافق و مخالف مسوولان روبرو شد؛ موافقان این طرح بر بالا بودن آسیب جسمی و روحی، عدم رسیدن به بلوغ عقلی و عاطفی، آمار بالای طلاق و افزایش آمار ترک تحصیل در ازدواجهای زیر ۱۸ سال و لزوم تبعیت از قوانین بینالمللی تأکید دارند و در مقابل مخالفان بر پایین بودن آمار آسیبهای جسمی و طلاق، رضایت بالای زندگی در این ازدواجها، تنوع سنی، بلوغ اجتماعی، ناهمخوانی قوانین بینالمللی با فرهنگ ایران و بیاثر بودن ازدواج در ترک تحصیل متأهلان اصرار دارند.
آمار دقیقی از کودکهمسری در کشور نداریم؛ چراکه اکثریت اینگونه ازدواجها ثبت قانونی نمیشود؛ اما براساس آمارهای منتشر شده از طرف معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری، نسبت مردان و زنانی که در سن کمتر از15 سالگی ازدواج میکنند؛ در سال 1392 به ترتیب برای مردان 0.4 درصد و برای زنان 5.4 درصد است و این رقم با افزایش برای دختران در سال 93 به 5.6 درصد رسیده و در سالهای 94 و 95 نیز به ترتیب رقمی معادل 5.4 و5.5 را نشان میدهد، این رقم در سال 95، 0.05 درصد برای پسران و 5.5 درصد برای دختران بوده است. چرا این ازدواجها به طلاق ختم میشود یا چه میزان آسیب جسمی و روحی در کمین دختران و پسران کودک همسر است، یا به دلیل کاهش ناباروری در کشور سالمندی در انتظار ایران است هر یک به تنهایی جای بحث کلی دارد؛ اما چرا کودکان قربانی این اتفاقات تلخ هستند جای بسی تامل دارد. کودکان تا سن قانونی یعنی 18 سالگی حق امضای هیچ گونه قراردادی را ندارند و خانوادهها در مسائل شخصی کودکان خود از جمله ازدواج، تحصیل، کار، مسافرت و... دخالت میکنند حتی پس از 18 سالگی این نظارت ادامه دارند اما سوال اینجاست قانون چگونه به کودکان زیر 18 سال اجازه میدهد؛ پای مهمترین قرارداد زندگیشان یعنی عقد نامه را امضا کنند؟! یکی از نتایج ازدواج کودکان، بیوه کودکان هستند که نشات گرفته از فقر فرهنگی خانوادههاست که در سایه نبود آموزشهای درست رخ میدهد.
وقتی قوانین درست اجرا نمیشود
لزوم اخذ مجوز دادگاه برای ازدواج کودکان از سال 1381 وارد قوانین کشور شد، تا پیش از آن تشخیص مصلحت فقط به عهده ولی کودک بود؛ اما همچنان نیز مجازاتی برای عدم کسب مجوز دادگاه تعیین نشده است. اللهیار ملکشاهی رییس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس درمورد «طرح ممنوعیت عقد نکاح دختران زیر 13 سال و پسران زیر 16 سال» به خانه ملت میگوید: طرح مذکور با اکثریت آرا پذیرفته شد، طبق این طرح ازدواج دختران زیر 13 سال ممنوع است ولی در شرایط خاصی هم وجود دارد که مجبور به ازدواج هستند در این شرایط این ازدواج با حکم دادگاه ممکن است؛ اگر ازدواجی خلاف مقررات قانونی باشد و قانون اجازه چنین ازدواجی را نمیدهد؛ بیشک برای آن مجازاتی مشخص میشود. ملکشاهی با اشاره به بلوغ جسمی وفکری افراد اشاره کرده و گفت: سن بلوغ در شهرهای مختلف ایران متفاوت است، به فرض مثال دختران در مناطق سردسیر دیرتر به بلوغ میرسند یا با توجه به فرهنگها و اقوام متفاوتی که در کشور وجود دارد بلوغ فکری و جسمی در سنین متفاوت رخ میدهد یا به دلیل ارتباطی که افراد در روستاها با هم دارند زودتر آماده ازدواج و ورود به زندگی زناشویی میشوند. در قانون اساسی ما امروز هزاران بند و تبصره برای بسیاری از بایدها و نبایدها در جامعه تعیین شده است؛ سوال بزرگتر اینجاست اگر قانون سن ازدواج در کشور تصویب شود چگونه میتوانیم فقر آموزشی را در سایه فقر فرهنگی جبران کنیم آیا با تصویب قانون میتوانیم شاهد کاهش کودکهمسری باشیم؟ خلأ قانونی در این موارد میتواند ضمن به مخاطره انداختن آینده اینگونه افراد آسیبهای دیگری را متوجه عموم جامعه کند که محتملترین آن طلاق و نداشتن درک درستی از زندگی تا انواع خسارتهایی که این آسیب برای عموم جامعه در سایه نامتوازنسازی امر ازدواج میتواند ایجاد کند.