توطئه برای جنگافروزی در خاورمیانه
محمود خاقانی|
کارشناس بینالمللی انرژی |
روز دوشنبه 25 شهریورماه 98 براساس گزارش خبرگزاری رویترز به دلیل خارج شدن حدود پنجاه درصد حجم تولید نفت عربستان از گردونه تولید و افزایش تنش در خلیج فارس (انفجار درمنطقه بقیق و خُریص عربستان که حدود پنج درصد عرضه نفت خام به بازار جهانی را تامین میکند) قیمت نفت خام در بازارهای بینالمللی 15 درصد افزایش پیدا کرد. دراین میان بدلیل اینکه دلارداران دچار نگرانی شدند وتصمیم گرفتند که دلارهای شان را از حسابهای بانکی دربیاورند و به خرید قراردادهای نفتی در بازار اختصاص دهند دلار امریکا سقوط کرد و ارزش برابری نرخ ارز کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت و گاز غیر عضو اوپک نظیر دلار کانادا پنج دهم درصد و کرون نروژ شش دهم درصد دربرابر دلار امریکا بالا رفتند. چرا؟ برای اینکه ارزش برابری ارز برخی از کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت و گاز معمولا به بالا و پایین رفتن درآمدهای نفتی آنها متصل است.
دربازار نفت چه اتفاقی افتاد؟
هفته گذشته قیمت نفت خام رو به کاهش داشت زیرا با خروج جان بولتون از کابینه پرزیدنت ترامپ گروه «ب» دچار تزلزل شد و خیال بازار تا حدودی از خطر وقوع جنگ در خلیج فارس آسوده شد. بحث احتمال ملاقات بین روسای جمهوری امریکا و ایران و برگزاری نشست 1+5 هم مطرح بود. بنابراین، بازار منتظر بازگشت نفت ایران و افزایش عرضه نفت خام بود و به همین دلیل قیمتهای خرید در بازارهای آتی غرب و شرق رو به کاهش داشت. دست اندر کاران بازار نفت میگویند تمام این نظریهها با حملهای که به حوثیهای یمنی نسبت داده میشود و آقای پومپئو سعی دارد ثابت کند که حمله توسط ایران صورت پذیرفته بههم خورد و احتمال جنگ در خلیج فارس با توجه به شعارهای اعضای باقیمانده از گروه «ب» در کابنیه آقای ترامپ نظیر آقای پومپئو و حامیان گروه «ب» در میان سناتورهای امریکایی افزایش پیدا کرده است. از سوی دیگر یکی دیگر از اعضاء گروه «ب» آقای ناتانیاهو هم برای پیروزی در انتخابات اسراییل نیازمند جنگ افروزی است. دولت آقای بوریس جانسون هم با مشکلات داخلی مرتبط با خروج انگلیس از اتحادیه اروپا دست به گریبان است. برخی هم معتقدند که اصحاب ثروتهای باد آورده درایران که نگران مبارزه با فساد و اختلاس و افشای نام شان هستند از بروز جنگ و توسعه بحران بین ایران و امریکا استقبال میکنند.
چه کسی متضرر و چه کسی منتفع شده است؟
چین از حادثهای که درمنطقه بقیق و خُریص عربستان رخ داده است متضرر شده است. زیرا، چین روزانه ده میلیون بشکه نفت خام وارد میکند و اگر قیمت هربشکه نفت خام در نتیجه این حادثه حدود ده دلار بالا برود چین ناگزیر است که روزی صد میلیون دلار بیشتر پول به پردازد. یکی از اعضاء گروه «ب» یعنی بنسلمان هم متضررو دچار شوک شده است. زیرا قرائن حاکی از آن است که مسبب اصلی ایجاد انفجار درمنطقه بقیق و خُریص هواپیمای بدون سرنشین حوثیها نبوده است، بلکه ورود این هواپیماها به آسمان عربستان بهانهای بوده که درداخل عربستان کسانی که درگیر توطئه جنگافروزی در خلیج فارس و اثبات نظر جان بولتون بودهاند از آن استفاده و منطقه بقیق و خُریص را به آتش بکشند. بنابراین، بن سلمان این خطر را احساس کرده است که شاید گروه جان بولتون قصد دارد به نحوی اورا قربانی کنند. دراین میان روسیه منتفع شده است وافزایش قیمت نفت برای روسیه خوب بوده است و از سوی دیگر نگرانی اروپا از بیثباتی در منطقه میتواند اروپا و روسیه را به هم نزدیکتر کند. اروپا بهشدت دلواپس است و سعی خواهد کرد که احتمال بروز یک جنگ در منطقه را کاهش دهد.
چالشی برای بودجه نظامی عربستان
و سلاحهای امریکایی؟
بحثی که کارشناسان درباره آن سخن میگویند این واقعیت است که فقط در طول نه ماهی که از سال 2019 گذشته است عربستان نزدیک به سیصد میلیارد دلار به امریکا برای خرید انواع سلاحهای امریکایی پرداخت کرده است. این مبلغ افزون بر هفتصد میلیارد دلاری است که عربستان برای خرید سلاح به امریکا در دوران روسای جمهوری قبل از ترامپ پرداخت کرده است. درمقام مقایسه بودجه نظامی ایران بسیار اندک است و حوثیها هم با کمترین امکانات و تسلیحات در برابر ائتلاف عربستان در حمله به یمن مقاومت میکنند.
یک مرکز پژوهشی که درباره جنگ و تسلیحات مطالعه میکند بنا به گزارش خبرگزاری آسوشیتد پرس به این نتیجه رسیده که رادار موشکهای پتریوت Patriot (امریکایی) عربستان در زمان ورود پهپادهای یمنی کار نمیکردهاند و درنتیجه هواپیماهای بدون سرنشین یا موشک های یمنی که آقای پومپئو مدعی است کار آنها نیست منظقه بقیق و خُریص عربستان را به آتش کشیدهاند. البته حوثیها درماه می2019 هم با استفاده از پهپاد موفق شدند که خط لوله بسیار مهم انتقال نفت عربستان از شرق به غرب را دچار اختلال کنند ودر ماه اوت هم موفق شدند به میدان نفتی Shaybah صدمه وارد نمایند. جالب این است که در ماه مارس سال 2018 هم سیستم دفاعی خریداری شده از امریکا نتوانست در برابر یکی از حملات موشکی حوثیها به خوبی عمل کند و شکست خورد.
پیروزی برجام؟
بسیاری درایران که دلواپس موفقیت برجام بودندو هستند سعی دارند ثابت کنند که برجام از ابتدا محکوم به شکست بود و بدرد نخورد و نمیخورد. چنانچه منصفانه به مذاکرات برجام و نتیجه برجام نگاه کنیم ثابت میشود که دلواپسان اشتباه میکنند. زیرا، برجام ثابت کرد که دیپلماسی بهتر از جنگ و خونریزی است و درصورت بروز جنگ این ایران نیست که جنگافروزی کرده است بلکه دفاع میکند.طبیعی است که برخوردهای نظامی هم سرانجام به مذاکرات برای صلح ختم خواهند شد. پس چرا جنگ؟ طبیعی است که تولیدکنندگان سلاح و متخصصین نبردهای نظامی طرفدار جنگ و خونریزی باشند و امریکا در این راستا همواره در جهان پیش قدم بوده و هست. درزمان حاضر وقتی خوب دقت میکنیم ملاحظه میشود که شعارها و اقدامات و عملیات امریکا علیه برجام نشان میدهد مذاکرهکنندگان برجام تدبیر خوبی داشتهاند و برنامه هایی که تاکنون در چارچوب آن برای رونق دیپلماسی به جای جنگ طراحی و عمل کردهاند هم نتایج مثبتی دربرداشته که کمترین آن متزلزل کردن گروه جنگطلب «ب» و اخراج جان بولتون از دولت ترامپ بوده است.
دیدار روسای جمهوری ایران و امریکا؟
پس از اینکه رییسجمهوری اسلامی ایران احتمال دیدار روسای جمهوری ایران و امریکا را رد کرد، رییسجمهوری امریکا هم روز دوشنبه ۲۵ شهریورماه 98 با انتشار توییتی تمایل به انجام مذاکرات بدون پیششرط با ایران را رد کردو آن را نادرست خواند. وی نوشت: «رسانهها اخبار جعلی میگویند که من تمایل دارم با ایران «بدون پیششرط» دیدار کنم. این یک شرح غلط است (مثل همیشه!)». این درحالی است آقای دونالد ترامپ بارها در جمع خبرنگاران یا گفتوگوهایی که با رسانههای مختلف داشته از تمایلاش به مذاکره با ایران بدون هیچ پیششرطی سخن گفته بود و این ایران بود که میگفت تا تحریمها رفع نشود مذاکره معنی ندارد. علاوه برآقای ترامپ مقامهای ارشد دولت امریکا نیز از آمادگی برای انجام مذاکرات بدون پیششرط با ایران سخن گفتهاند.
نتیجهگیری:
صدور مجوز توسط آقای ترامپ برای استفاده از ذخائر استراتژیک نفت امریکا با وجود اینکه عربستان ادعا کرده است که تولید میدانهای آسیب دیده به زودی وارد بازار خواهند شد نمایانگر این واقعیت است که امریکا برای جلوگیری از ورود شوک به بازار نفت تلاش میکند. درهرحال باید منتظر تحولات بعدی بود و هرگونه اظهارنظر در این شرایط ممکن است بعدا ثابت شود که نظری اشتباه بوده است. اما باید برای دفاع و پیشبرد اهداف دیپلماسی صلح به جای جنگ و رسوا کردن هر چه بیشتر گروه «ب» تلاش کرد و آماده بود.