بالا و پایین بزرگترین طرح پالایشی میعانات گازی دنیا
گروه انرژی|
دیروز، 4 سال و چند ماه بعد از کلنگزنی طرح فراگیر پالایشی سیراف، جلسهای با حضور وزیر نفت، رییس کل بانک مرکزی، رییس سازمان بورس، مدیران عامل چند بانک و نمایندگان صندوق توسعه برگزار شد تا برای تامین مالی این طرح تصمیم گرفته شود. وزیر نفت گفته است که این طرح با ظرفیت پالایشی روزانه 360 هزار بشکه میعانات گازی به 22 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد که 65 درصد آن ارزی است. اعتبارات لازم برای انجام طرح سیراف در زمان کلنگزنی در بهار 94 معادل 12 هزار میلیارد تومان عنوان شده بود اما رشد شدید نرخ ارز هزینه سیراف را بالا برد.
اسحاق جهانگیری وقتی بهار سال 94 زمانی که بیشترین خوشبینیها به گشایش درهای سرمایهگذاری به روی ایران وجود داشت، در مراسم کلنگزنی طرح فراگیر پالایشی سیراف این طرح را «اولین اجرای واقعی اصل 44» توصیف کرد، برای انتخاب 8 سرمایهگذار این طرح فراخوانی عمومی داده شده بود و در فرآیندی شفاف 8 شرکت انتخاب شده بودند. اما اساسا سیراف چه بود و چرا ایران به سمتش حرکت کرد؟
مخالفان وزارت نفت مدعی هستند ایده طرح پالایشی سیراف از علیرضا صادقآبادی مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش است که دانشجوی بیژن زنگنه بوده است. صادقآبادی یا زنگنه هیچوقت این ادعا را تایید نکردند اما کسی که نخستین صحبتها درباره این پروژه که یکی از جدیترین گزینهها در راستای پرهیز از خامفروشی به حساب میآید را مطرح میکرد صادقآبادی بود که در آن زمان به عنوان مدیرعامل پالایشگاه معرفی شد. ایده ساخت 8 پالایشگاه یا در واقع پتروپالایشگاه با هدف دریافت میعانات گازی و همچنین اتان به عنوان خوراک و تولید چند محصول در راس آنها نفتا همزمان با این وارد فاز عملیاتی شد که فازهای پارس جنوبی در حال تکمیل شدن بود و پیشبینی میشد طی چند سال تقریبا توسعه این میدان گازی تکمیل شود و ایران به ظرفیتی نزدیک به روزانه 1 میلیون بشکه تولید میعانات گازی برسد. سیراف روی کاغذ قرار است این میعانات را دریافت کند و به محصولاتی دیگر تولید کند. ظرفیتی که در ابتدا برای پالایشگاه در نظر گرفته شده بود 60 هزار بشکه در روز به ازای هر پالایشگاه یعنی بطور کلی روزانه 480 هزار بشکه بود، در ادامه اما به واسطه مسائلی که به نظر میرسد احتمال افت فشار مخازن پارس جنوبی و همچنین بالا رفتن هزینههای طرح به دلیل کاهش ارزش ریال، ظرفیت کمتر شد و طبق تازهترین اظهارنظر اکنون روزانه 360 هزار بشکه در نظر گرفته شده است.
سیراف کجاست؟
سیراف یک بندر زیبای تاریخی در خلیج فارس، نزدیک عسلویه است که از آن با عنوان «سند مالکیت ایران بر خلیج فارس» هم یاد میشود. این بندر بین عسلویه و پارسیان و جم و کنگان است و به معماری ساختمانهایش هم معروف است که یادآور معماری خانههای ماسوله است.
ویژگی نزدیکی سیراف به مراکز صنعتی و گازی مهم در واقع از همان ابتدا یک محور کلیدی در انتخاب این بندر برای اجرای طرح پالایشی عنوان شد. اما چرا خوراک این طرح میعانات در نظر گرفته شد؟ پیشبینی میشد که ایران طی سالهای 97 یا نهایتا 98 به ظرفیت تولید هر روز 1 میلیون بشکه میعانات برسد، خب باید با این میعانات گازی چه کرد؟ میعانات گازی جریان هیدروکربنی مایعی با گوگرد پایین است که 60 درصد آن را نفتا تشکیل میدهد. برای ایران هم صادرات «میعانات» نوعی خامفروشی حساب میشد و هم به خاطر اشتعالپذیری ذخیرهسازی آن در شرایط تحریم احتمالی پرریسک بود. پس راهحل در پالایش آن و استفاده به عنوان خوراک واحدهایی دیگر دیده شد.
18 خرداد 94 اسحاق جهانگیری معاون اول رییسجمهور به سیراف رفت تا کنار بیژن زنگنه کلنگ این طرح را بزنند. روشی که در برگزاری مناقصه برای این طرح دنبال شده بود از نظر وزارت نفت روشی بسیار مطلوب میآمد به نحوی که بیژن زنگنه وزیر نفت در مراسم افتتاح عنوان کرد که این طرح برای انتخاب برندگان مناقصه «الگوسازی» برای طرحهای دیگر خواهد بود.
اما از همان ابتدا از طیف مخالفان وزارت نفت شلیکهای بیامان علیه این طرح آغاز شد. محور اصلی حملات این بود که سیراف به نوعی رقیبی برای ستاره خلیجفارس، دیگر پالایشگاه خوراک میعانات گازی انگاشته شده میشد. در یک نمونه مهر 95 حدود یک سال بعد از کلنگزنی سیراف، میز نفت نوشت: « سرگرم کردن ظرفیتهای داخلی به طرحهای سطحی مانند پالایشگاههای سیراف و دور نگه داشتن آنها از ستاره خلیج فارس تنها برای یک گروه سود داشت؛ «دلالان وارداتی بنزین.»
به هر روی اخبار در مورد روند پیشروی طرح کم و بیش منتشر میشد و حملات نیز همزمان ادامه داشت. تیر 95 علیرضا صادقآبادی مدیرعامل وقت پالایشگاه اعلام کرد که سه قطعه از زمینهای پالایشگاه تحویل مالکان شده است و اواخر سال 96 هم از رسیدن پروژه به مرحله Head of Agreement خبر داد. اما ماجرای جذب سرمایهگذار چند وقت بعد با خروج امریکا از برجام مسالهدار شد، سرمایهای که از ابتدا عنوان شده بود برای 80 درصد آن روی سرمایهگذاری خارجی حساب شده است.
اردیبهشت سال 97 علیرضا صادقآبادی به ایسنا گفت که از میان 8 پالایشگاه طرح سیراف LC چهار پالایشگاه نافذ شده است و قرارداد برای یکی از پالایشگاهها با یک شرکت چینی در حال مذاکره است. طبق صحبتهای او در آن زمان سه پالایشگاه دیگر هنوز قرارداد APC نافذ نشده است، اما کنسرسیومی از شرکتهای ایرانی در حال مذاکره بودند.
در حالی که ترکیب افرادی که در نشست دیروز برای تامین مالی پالایشگاه حضور داشتند نشان میدهد احتمالا برای سیراف قرار است ترکیبی از منابع بانکها، صندوق توسعه و بازار سرمایه در نظر گرفته شود، در چند سال اخیر بحثهای رسانهای مختلفی درباره توجیه اقتصادی این طرح مطرح میشد. بعضی وبسایتها مانند میز نفت از بیخ مساله را زیر سوال میبردند، بطور نمونه این وبسایت در گزارشی دقیقا نوشته است: « نفتا کم ارزش است و مانند سایر فرآوردههای نفتی کشش کمی نسبت به قیمت نفت ندارد. »
گفتمانهای متفاوتی نیز در میان آنهایی که نقطه نظری پیرامون اقتصادی بودن طرح دارند وجود دارد، مثلا اقتصادآنلاین آذر ماه سال گذشته در یک گزارش توجیه اقتصادی این طرح را با تاکید بر 2 محور زیر سوال برد یکی اینکه نفتای تولیدی سیراف قیمت این محصول را در دنیا پایین میآورد و دیگری اینکه با توجه به مساله احتمال افت تولید از مخازن پارس جنوبی، تعهد تحویل روزانه 480 هزار بشکه میعانات به این پالایشگاه نمیتواند عملیاتی شود. در ادامه شرکت سیراف توضیحی مفصل در مورد این مسائل به این رسانه فرستاد که چند نکته مهم داشت. پاسخ نشان میداد مطالعات مالی طرح را علاوه بر معاونت برنامهریزی وزارت نفت و چند شرکت ایرانی، شرکت Axens فرانسه هم انجام داده است. مطالعاتی که IRR طرح را معادل 20 درصد که رقمی بسیار مطلوب است اعلام کردهاند. شرکت سیراف این نرخ بازگشت را عمدتا ناشی از مکان یابی مناسب برای پالایشگاههای سیراف معرفی کرده است. بررسی «تعادل» از وبسایت تاپیکو که سهامدار یکی از 8 واحد پالایشی سیراف است نشان میدهد که این شرکت در تشریح مزیتهای پروژه به مطلوبیت مکانی سیراف اشاره کرده است که به آبگیر فازهای پارس جنوبی دسترسی دارد و به محل تامین خوراک و اسکله صادراتی نزدیک است.
جوابیه به اقتصادآنلاین همچنین به گزارش یک شرکت معتبر مطالعات بازار به نام Nexant استناد کرده بود که نشان داده است میزان تقاضا برای نفتای سبک تا 20 سال آینده بیشتر از میزان تولید و تامین آن در بازار است.
در مورد ارزش نفتا سال 94 علیرضا صدری مدیرعامل وقت پتروشیمی تبریز که مصرفکننده نفتا است به «تعادل» گفته بود: « نفتا بسیار با ارزش است چرا که ما در واحدهای «liquid base» میتوانیم آن را به اتیلن تبدیل کنیم، ما به همین دلیل خیلی دنبال برنده شدن در مناقصه بودیم اما متاسفانه نتوانستیم.»
سیراف 1401
به هر روی نشست دیروز در واقع به دنبال مشکلاتی که تحریمها برای تامین مالی سیراف ایجاد کرده برگزار شده است. آنطور که بانک مرکزی گزارش داده بیژن زنگنه وزیر نفت در این نشست گفته است که تکمیل این پروژهها حدود ۳ سال به طول میانجامد و زمان شروع بهرهبرداری آن در صورت تامین به موقع ارز و ریال نیمه دوم سال ۱۴۰۱ برآورد شده است.
از سوی دیگر عبدالناصر همتی رییس کل بانک مرکزی ابراز امیدواری کرده است تا به منظور انجام این پروژهها، تصمیمات قطعی طی روزهای آتی و با مشارکت بانکهای متقاضی و صندوق توسعه ملی اتخاذ خواهد شد.