کارت کشمیر و مناسبات منطقهای
هفتاد سال پیش با جدایی هند و پاکستان از یکدیگر مساله کشمیر تبدیل به یک تنش چندین ساله و چندین دههای شده است. کشمیر مکانی است که بین سه کشور پاکستان و چین و هند تقسیم شده و از جهت موقعیت طبیعی و همچنین موقعیت راهبردی در کنترل مناطق مرزی سه کشور بسیار حائز اهمیت است. در این رابطه با توجه به تحولات ماههای اخیر هند در کشمیر مرکز بینالمللی مطالعات صلح برای بررسی بیشتر رویکرد هند در کشمیر گفتوگویی با دکتر محسن روحیصفت، دیپلمات سابق در هند و پاکستان و کارشناس ارشد شبهقاره انجام داده است که در ادامه میآید:
هند با وجود داشتن قانون اساسی در خصوص برخی استقلالات کشمیر، این کشور در سیاستهای خود هرگز به کشمیر به عنوان یک منطقه مستقل نگاه نکرده است. شاهد برخی اقدامات خشونتی در کشمیر هستیم. چرا هند نمیخواهد از کشمیر دست بکشد ؟
با خروج بریتانیا از هند و استقلال هند و پاکستان در سال 1947، کشمیر به عنوان یک منطقه
شاهزاده نشین در شرایط خاصی قرار گرفت. کشمیر با وجود دارا بودن اکثریت مسلمان توسط یک مهاراجه هندو به نام هری سینگ فرمانروایی می شد که خاندان وی به مبلغ 750 هزار روپیه این منطقه را از بریتانیاییها خریداری کرده بودند و رفتاری همچون بردگان با مردم این منطقه داشتند. ازاین رو تصمیمات این شخص در باب آینده کشمیر در آن برهه زمانی را نمیتوان مرتبط با خواست واقعی مردم دانست.
بااینهمه برخلاف راه پیش بینی شده و توافق شده که حاکمان و مردم ایالات، برای پیوستن بین هند و پاکستان یکی را انتخاب کنند و با وجود اینکه کشمیر ایالتی بود که اکثریت جمعیت آن مسلمان بود عدم تمایل خود را به پیوستن به هند و پاکستان بروز داد. در فرصت تعیین شده، پاکستان که انتظار داشت حاکم کشمیر پیوستن خود را به آن کشور اعلام کند متوجه برخی لابیهای او با فرماندار انگلیسی هندوستان شده بود در اکتبر 1947 قبایل پشتون پاکستان با حمایت دولت کراچی از ایالت سرحد شمال غرب به کشمیر حمله کردند. این اقدام باعث شد تا “هری سینگ “ خواهان کمک از سوی هند شود و دولت هندوستان نیز هرگونه کمک را منوط به پذیرش الحاق کشمیر به خاک هند دانست. سرانجام مهاراجه که از ترس جان به منطقه جامو گریخته بود بدون در نظر گرفتن احساسات و نظرات مردم «سند الحاق کشمیر» به هند را امضا کرده و طرف هندوستان شرایط او را برای خودمختاری که عدم دخالت دولت هند در امور کشمیر به جز سیاست خارجی، پول و دفاعی (ماده 370 قانون اساسی هند) بود بپذیرد، فردای آن نیز نیروهای هوابرد هند وارد خاک کشمیر شدند. ادامه این درگیریها منجر به جنگ میان هند و پاکستان شد که نتیجه آن جدایی دو فاکتو منطقه کشمیر توسط هند و پاکستان بود.
موضوع جنگ به شورای امنیت سازمان ملل کشیده شد، سازمان ملل نیز با بررسی موضوع و استماع سخنان دو طرف رأی به خروج نیروهای پاکستانی از کشمیر، حضور حداقلی هند در این منطقه و برگزاری یک رفراندوم در کشمیر جهت تعیین سرنوشت آینده مردم این منطقه داد. عدم اعتنای هر دو کشور به این قطعنامه و بهانهجویی آنها برای حفظ نیروهایشان کشمیر در حقیقت اولین قدم در راستای فهم سیاست آنها در قبال مردم کشمیر است.
دهلینو تلاشهایی برای الحاق کردن این منطقه راهبردی به هندوستان با حمایت متحدانش به صورت آشکار و پنهان انجام میدهد. اهداف استراتژیک هند در کشمیر را در چند محور اصلی نام برد؟
وضعیت امروز کشمیر حاصل یک زخم تاریخی و عمیق است. زخمی که بریتانیای کبیر پس از خروج از هند در سال 1947 در دل شبه قاره قرار داد. کشمیر را «تاج سر» هند مینامند و ارزش راهبردی آن به دلیل تسلط بر پنجاب و شمال پاکستان، هم مرزی با افغانستان و چین، دارا بودن منابع غنی زیستی همچون معادن، زمین های مرغوب کشاورزی و نیز جنگلها، سرچشمهگیری سه رود بزرگ پاکستان از دل این منطقه و همچنین ماهیت مسلمان نشین آن بسیار بالاست. اهمیت بالای این منطقه باعث شده است تا سه کشور هند، پاکستان و چین بر سر کنترل بخش های مختلف آن در طول سالیان جنگ های مختلفی را تجربه کنند که نتیجه آن سه پاره شدن کشمیر بوده است.
از طرفی کشور هند پهناور و در آن اقوام و گروههای نژادی و دینی مختلف و متفاوتی زندگی میکنند که بیش از 74 زبان در آن رایج و 14 زبان رسمی وجود دارد. اختلافات مرزی در برخی ایالات با کشورهای همسایه وجود داد که همزبان و همدین آن طرف مرز هستند که میتوان به چین، بنگلادش، میانمار، سریلانکا و…. اشاره کرد. این اختلافات میتواند به جدایی برخی از سرزمینها از هند و پیوستن یا استقلال آن سرزمین منجر گردد لذا هرگونه جدایی و استقلال یکی از این سرزمینها میتواند منجر به خیزش در بقیه سرزمینهایی که دارای چنین قابلیتهای جدایی طلب هستند گردد لذا هند به هیچوجهی اجازه نمیدهد کشمیر مستقل گردد.
تلاشهای زیادی برای حل مساله کشمیر شده است نقش تلاش امریکا برای حل این مساله و سرانجام عدم به انجام رساندن این امر چیست؟
تا قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هند در قلمرو بلوک غرب به حساب نمیآمد و روابط صمیمانهای با امریکا و غرب نداشت ولی روابط بسیار نزدیکی با اتحاد جماهیر شوروی و اقمار آن داشت و کمکهای
قابل توجهی از شوروی دریافت مینمود. لذا امریکا نقشی در این موضوع نداشت.
با سقوط اتحاد جماهیر شوروی و تغییر ساختار اقتصادی هند و نزدیک شدن به بازار آزاد از یکطرف و ظهور چین به مثابه قدرت اقتصادی رقیب امریکا، سیاست ایالات متحده امریکا بر حمایت از اقتصاد هند در برابر چین شکل گرفته است و هنوز هم ادامه دارد، در حال حاضر منطقه کشمیر نقشی در اقتصاد هند نداشته و اقتصاد ضعیف و محلی دارد در گذشته نیز محور اقتصاد آن منطقه گردشگری بود که بسیار رونق داشت.
بیشترین قسمت کشمیر در حیطه هند است . هند تا چه حدی از حمایتهای اروپا و امریکا در کشمیر برخوردار است؟
محور روابط این کشورها موضوعات اقتصادی بوده است و در کشورهای اروپایی موضوع نقض حقوق بشر هند در کشمیر همواره در قالب نهادهای حقوق بشری مطرح بوده و هست. این موضوع در انگلیس بیشتر بوده چون حدود یک میلیون کشمیری در انگلستان زندگی میکنند.
در دوران نوین هند که از دهه 90 به بعد بوده هندیها برای دسترسی به تکنولوژی پیشرفته و بازار امریکا با محدودیت از طرف قانونگذاران و دولت امریکا مواجه بود از جمله این موانع موضوع هستهای هند و عدم پیوستن آن کشور به پیمان انپیتی بود.
سیاست هند در این رابطه مذاکره با امریکا بود که پس از چند سال مذاکره مستمر و سنگین بالاخره در سال 2000 به توافق رسیدند. در عین حال چون هند مطلع بود لابی صهیونیستی در حاکمیت امریکا نفوذ قابل توجهی دارد پس از چند دهه روابط کجدار و مریز و مخفی و محدودی که با اسراییل داشت، مراودات خود را با اسراییل علنی و آن را گسترده کند تا آنها از نفوذ خود در امریکا استفاده کنند و هند بتوان به تکنولوژی پیشرفته نظامی امریکا دست یابد و سرمایهگذاری همراه با انتقال تکنولوژی در موضوعات صنعتی امریکا در هند را جذب نماید.
در این پروسه موضوع کشمیر از آنجا مورد توجه دو جانبه هند و اسراییل بود که هند میتوانست از تجربه اسراییل در سرکوب فلسطینیها بهره برد و از وسایل فنی نظامی در برابر اعتراضات مردم کشمیر استفاده کند.
به نظر میرسد دهلینو تلاش بیشتری برای پیوستن کشمیر به هندوستان دارد. در این حال آیا ممکن است برخی تحولات کشمیر بهخصوص مذهبی منجر به تاثیر در اقلیت شیعه هندی نیز بشود؟
جمعیت مسلمانان در هند حدود دویست میلیون است که پس از اندونزی بیشترین جمعیت مسلمان هست. جمعیت جامو و کشمیر 12 میلیون نفر است که شیعیان جامو و کشمیر حدود یک میلیون از این جمعیت هستند. مقامات مهمی از این کشور مسلمان بودهاند و تا قبل از روی کارآمدن حزب بیجیپی رویه سکولار گرایی و تحمل ادیان مختلف سرلوحه و شعار این کشور بوده است.
شیعیان هندوستان و کشمیری نیز که خود اقلیتی در اقلیت هستند مراودات خوبی به سمت هند داشته و علاقه ای به گرایشات تند و افراطی نیروهای مورد حمایت پاکستان ندارند.
چنانچه در انتخاباتی که منجر به انتخاب آقای واجپایی به عنوان نخست وزیر از حزب بیجی پی شد شیعیان لاکنهو نقش اصلی را ایفا نمودند.
آنچه در هند مورد توجه ما هست وضعیت همه مسلمانان این کشور و رابطه تاریخی و سنتی مردم هند با ایران است، رابطه کشمیر با ایرانیها موضوع فوقالعادهای است که قدمت 400 ساله داشته و آنان میراثدار فرهنگ ایرانی از حیث زبان فارسی، هنر و فرهنگ، دین و آداب و سنن و علاقه مردم طرفین به یکدیگر میشود . دره کشمیر نمودی از ایران گذشته است که توانسته با وجود گذشت سالها و هجوم فرهنگها تاکنون آن را حفظ نماید. علاقه وافر مردم کشمیر به ایران و ایرانی باید با پاسخ مثبت مردم ایران روبرو شود و ما بتوانیم برای رفاه حال آنان هرچه میتوانیم انجام دهیم.
طرحهایی چون یکسانسازی جمعیتی و کاهش مسلمان در کشمیر تا چه حدی مد نظر دهلی نو است و تا چه اندازه میتواند موفق گردد؟
موضوع اصلی تلاش مردم کشمیر برای بهبود وضعیت اقتصادی و برقراری عدالت، ثبات و توسعه فرهنگ بومی و اداره مناطق به دست مردم محلی و عدم سرکوب و شکنجه توسط نیروهای امنیتی و نظامی هند است. تجربه نشان داده تا حکومت به خواست مردم بیتوجه باشد بیثباتی و منازعات رشد پیدا میکند، لذا دولت مرکزی هند باید خواست اصلی این مردم را برآورده کند تا کسانی که دنبال بیثباتی هستند منزوی شوند.
مردم عادی دره کشمیر گروگان مناقشات مرزی و تاریخی دو کشور هند و پاکستان قرار گرفته و آسایش، آرامش و رفاه را از آنان سلب نموده است.
دولت هند تصور میکند با طرحهایی مانند ادغام جمعیتی کشمیر در بقیه هند میتواند مسلمانان کشمیر را از خواستههایی که سالهاست پای آن ایستادهاند منصرف کند. تنها راه حل کشمیر توجه دولت مرکزی به خواست مردم کشمیر و رفتار احترام آمیز با آنان و توجه به رفاه آن منطقه و شناسایی تفاوتهای آنان است وگرنه با سرکوب مشکلی حل نخواهد شد و گرهها پیچیدهتر میشود.
وجود حزب مجاهدین و امکان تاثیرپذیری از اخوان و داعش و همچنین رقابت میان القاعده و داعش در کشمیر خود منجر به شعلهورتر شدن این آتش میگردد تا چه حدی از عوامل وجود تنش در کشمیر و بهانه هند برای سرکوب است؟
آنچه باعث بدتر شدن وضعیت مردم کشمیر شده همین اقدامات بوده که بهانه را به دست نیروهای هندی بدهد تا به سرکوب گسترده در این منطقه بپردازند. از زمان فعالیت طالبان در افغانستان و استفاده پاکستان از آنها در برخی درگیریها علیه هند در کشمیر و وقوع مناقشاتی همچون جنگ کارگیل، وضعیت امنیتی مردم و بیثباتیها افزایش یافته و درگیریها و سرکوبها در این منطقه به شکل قابل توجهی همراه با عملیاتهای نظامی گروههای افراطی نظامی بیشتر شده تا اینکه الان لغو خودمختاری این ایالت را شاهدیم. در درگیری گروههای افراطی و نظامیان هندی مردم عادی قربانی شده و بهشدت حقوق آنان تضیع و در شدیدترین فشارها قرار گرفتهاند. لذا تلاش مردم کشمیر برای بهبود اوضاع باید متکی به خود باشد.
به نظر میرسد کشمیر برای گروههای تروریستی داعش به جهت ایجاد پایگاه و مقر جدید در کشمیر یکی از مهمترین تهدیدات امنیتی آن است که دولت هند هم اقدامات خود را بر این مبنا توجیه میکند. آیا هند ممکن است به اقدامات نظامی و امنیتی بیشتری در کشمیر دست بزند؟
سپری شدن بیش از هفتاد سال از بحران کشمیر و وقوع جنگهای مختل میان هند و پاکستان نهتنها کمکی به حل این موضوع نکرده است بلکه باعث شده هر فریاد دادخواهی و حقطلبی مردم کشمیر نیز در میان سیاستمداران هندی از دریچه تقابل تاریخی هند و پاکستان دیده شده و این نگاه در میان آنها نهادینه شده است. اقدامات پاکستان به لحاظ نظامی و نیز تقویت گروههایی با اقدامات تروریستی در این منطقه این فرصت را به هندیها داده است تا موضوع کشمیر را به دنیا به عنوان شورشی هدایت شده از سوی پاکستان معرفی نماید و این موضوع حق طلبی و مقاومت مردم کشمیر را نیز زیرسوال برده است. ارتش پاکستان طی سالیان توانسته است با زنده نگه داشتن موضوع کشمیر موضع خود را در سیاست، جامعه و اقتصاد پاکستان مستحکم کند. دولت آن کشور نیز کشمیر را تبدیل به کارتی در سیاست خارجی خود به خصوص در مواجهه با کشورهای اسلامی کرده و خود را به عنوان قهرمان آزادیخواهی مسلمانان معرفی نموده است.
منطقه تحت قلمرو چین به دلیل کوهستانی و خالی از سکنه بودن، زیاد مورد مناقشه قرار نگرفته است. آیا امکان افزایش تنش هند و چین در کشمیر هم وجود دارد؟
خیر.