دیپلماسی فعال ایران در مقر سازمان ملل
با توجه به سفر «روحانی» برای حضور در مجمع سازمان ملل یک کارشناس مسائل بینالملل میگوید: دیدار مقامات اروپایی با رییسجمهور کشورمان نشان میدهد دولت امریکا در اجماعسازی علیه ایران چندان موفق نبوده است.
«حسن روحانی» رییسجمهور کشورمان پیش از عزیمت به نیویورک برای شرکت در هفتاد و چهارمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در جمع خبرنگاران، گفت: با توجه به مسائل پیچیده و سختی که امروز منطقه خلیج فارس با آن مواجه است، امسال سفر به نیویورک برای حضور در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد اهمیت ویژهای دارد. روحانی همچنین بیان داشت: امسال در شرایطی به سازمان ملل سفر میکنیم که تحریمهای ظالمانه امریکا علیه ملت ایران به حدی رسیده است که خودشان اعتراف دارند که چیزی برای تحریم نمانده و هر اقدامی بوده انجام دادهاند و اخیراً تحریمهایی که قبلاً اعمال شده را مجدداً آغاز کردهاند و این به معنای استیصال کامل امریکاییها است. رییسجمهور در ادامه با اشاره به اینکه در هفتههای اخیر مسائل منطقهای هم شرایط حادی پیدا کرده است، گفت: در این راستا برخوردها و نگرانیهایی وجود دارد که ریشه آن کاملاً مشخص است، اما با اتهاماتی که امریکاییها میزنند، مشخص است که به دنبال اهداف دیگری هستند. با توجه به اهمیت سفر رییسجمهور کشورمان به مقر سازمان ملل، پژوهشگر ایرنا با «علی بیگدلی» کارشناس روابط بینالملل به گفتوگو پرداخت.
فشار حداکثری ترامپ علیه ایران
بیگدلی در ابتدای این مصاحبه اظهار داشت: با طرح بیانیه مشترک دولتهای اروپایی و محکوم نمودن ایران در حادثه آرامکو نشان میدهد این اقدام اتحادیه اروپا تحت فشار امریکا انجام شده است و تا حدودی فضا را تیره و شرایط مطلوبی را به وجود نیاورد. صدور این بیانیه از سوی کشورهای اروپایی فضای دیپلماسی را دچار مشکل کرده است.
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه بیان داشت: هدف اصلی دولت «دونالد ترامپ» از ابتدا این بوده است که دست به یک اجماع جهانی علیه ایران بزند. صدور بیانیه متهم نمودن ایران در حمله به تاسیسات نفتی عربستان در راستای منافع امریکاییها بود و تا حدودی ترامپ را در هدف همراه ساختن اتحادیه اروپا نزدیک کرد. اتحادیه اروپا همچنان خواهان ماندگاری ایران در برجام هستند.
وی در ادامه افزود: امریکا از هیچ اقدامی علیه جمهوری اسلامی دریغ نخواهد کرد و به دنبال فشار حداکثری و اجماعسازی علیه کشورمان بوده است. در شرایط فعلی سه ضلع مثلث فشار حداکثری امریکا علیه ایران با اتحادیه اروپا، کشورهای عربی متحدین منطقهای امریکا و خود دولت ترامپ شکل گرفته است و مثلث مورد نظر ترامپ از نظر ایشان تکمیل شده است.
راهبرد ایران در مقابله با تحریمهای امریکا
بیگدلی در مورد مواضع کشورمان در مقابل سیاستهای خصمانه امریکا اظهار داشت: برای حفظ منافع کشور باید روابط با اتحادیه اروپا حفظ شود اگرچه این دولتها تحت فشار امریکا دست به صدور بیانیه علیه کشورمان زدهاند اما تنها کانال فعال گفتوگوها را نباید از دست داد و گرنه دیپلماسی ما را در حالت انجماد قرارمی گیرد.
وی در ادامه افزود: خروج از برجام و مختومه اعلام کردن این معاهده مهم بینالمللی اشتباه بزرگ ترامپ بود. دولت امریکا در صورتی میتوانست با ایران مذاکره کند که فرصتی چند ماهه در رفع تحریمهای اعمال شده علیه کشورمان میداد و با حضور در برجام خواستهها و شرطهای خود را در نشست عمومی 1+5 مطرح میکرد. طرح عاقلانه از سوی دولت ترامپ این بود تغییرات برجام را در نشستی عمومی مطرح کند. اکنون با توجه به وضعیت کشور ما در رابطه با حجم وسیعی از تحریمها اعمال شده امریکا تقاضای ما هیچ گونه تناسبی با سیاست امریکا ندارد. مشکل به نظر میرسد که امریکا تحریمهای خود را بطور کلی بردارد. ما میتوانیم از طریق فرانسه این پیشنهاد را دهیم که ترامپ به صورت موقت ۵-۶ ماه تحریمها را به حالت تعلیق در آورد و بعد مذاکره انجام شودتا در صورت لزوم تغییرات در برجام به وجوداید. بیگدلی در مورد نگرانی ترامپ نسبت به پایان برجام گفت: سال ۲۰۲۵، زمانی است که برخی از محدودیتهای ایران در چارچوب برجام به پایان میرسند. منتقدان توافق هستهای در امریکا معتقدند که این محدودیتها بایستی برای ایران دایمی باشند یا پس از انقضا شدن، مجدد تمدید شوند. ترامپ میتواند با وساطت مکرون شش ماه به ایران فرصت دهد تا تحریمها برداشته شود و در این فاصله مذاکرات 1+ 5 را در چارچوب قواعد قبلی بررسی کند و درآنجا انتظارات امریکا مورد بررسی قرار گیرد و ما هم از خواستههای خود دفاع کنیم. وی در ادامه افزود: خواسته دیدار مقامات سه کشور اروپایی با روحانی در این است که ازایران بخواهند که از برجام خارج نشود و گام سوم را متوقف کند. گام برداشتن در جهت خروج از برجام به ضرر کشورمان است و پرونده ما به شورای امنیت ارجاع میشود. امریکا باید با رفع تحریمها به صورت معلق به ایران فرصت دهدتا اقتصادش را سرو سامان دهد و در فرصتی شش ماهه موارد مورد اختلاف تهران- واشنگتن در برجام مورد بررسی قرار گیرد و معاهده جدیدی بین گروه 1+ 5 تنظیم شود.
بیگدلی در پایان این گفتوگو اظهار داشت: مذاکرات دو ساله، محصول دیپلماسی مهمی به نام برجام با توافق ۱+۵ با ایران شکل گرفت و هفت کشور به یک توافق جامع بینالمللی رسیدند؛ اما امریکاییها بدون هیچ دلیل، برهان و استدلالی با خروج از این توافق، بزرگترین لطمه را به این توافق زدند. از این روی، طبیعی است دولت، ملت و نظام سیاسی ایران به هیچ عنوان نمیتواند اعتماد مجددی به امریکا داشته باشد. اهمیت سفر روحانی در این است که در گفتوگو با مقامات دولتهای اروپایی این پیام را به امریکا دهد که تنها راهحل بحران نشان دادن حسن نیت امریکا در رفع تحریمها است و در بحث داخلی هم ایران در برجام باقی بماند.
گفتوگوی «درونتمدنی»؛ بازتولید ابتکاری در مجمععمومی
دو دهه پیش بود که جمهوری اسلامی ایران «گفتوگوی تمدنها» را به شعاری جهانی مبدل ساخت. در شرایط پرخطر منطقه، بازتولیدی از این ایده البته معطوف به گفتوگوی میانتمدنی میتواند با ایجاد امنیتی درونزا، آرامش و ثبات را به خاورمیانه بازگرداند. گردهمایی سالانه رهبران جهان در مقر سازمان ملل متحد برای ایرانیان یادآور تصاویری به یادماندنی است؛ از پای برهنه شهید «محمدعلی رجایی» نخست وزیر وقت که سال ۵۹ برای نشان دادن شکنجه ساواک روی میز هیات ایرانی در سازمان ملل قرار گرفت تا حضور رهبر انقلاب که در قامت رییسجمهوری در سالیان جنگ به دفاع از مواضع جمهوری اسلامی پرداختند. از دیگر صحنهها میتوان به ترک کرسیهای سازمان ملل از سوی نمایندگان و مقامات کشورها در واکنش به سخنان ضداسراییلی «محمود احمدینژاد» و انتقاداتش از غربیها اشاره کرد. سالها بعد، «حسن روحانی» در راستای سیاست تعاملی و با هدف تنش زدایی کوشید مستمعین سخنرانی رییسجمهوری ایران را با کرسیها سازمان ملل آشتی دهد و در نخستین حضور خود در این سازمان به عنوان رییس دولت ایران ایده «جهان علیه خشونت و افراطی گری» را مطرح ساخت که البته با حمایت اغلب دولتها به عنوان قطعنامهای در مجمع عمومی به تصویب رسید. علاوه بر این ایده روحانی که بنا به اقتضائات منطقهای و بینالمللی و با توجه به جولان تروریستهای تکفیری با استقبال بینالمللی روبرو شد، میتوان به «گفتوگوی تمدن ها» اشاره کرد که در میانه سال ۱۳۷۷ (۱۹۹۸ میلادی) «سیدمحمد خاتمی» رییس دولت اصلاحات آن را عرضه داشت.
در همین راستا، پیشنهاد خاتمی نامگذاری سال ۲۰۰۱ به گفتوگوی تمدنها بود که البته به انجام رسید. صرف نظر از تردید و شائبههایی که در مورد ریشه و عاملیت این ابتکار مطرح شد آنچه درباره گفتوگوی تمدنها به چشم میآمد تباین و تضاد آن با نظریه «برخورد تمدن ها» بود که «ساموئل هانتیگتون» تئوری پرداز پرآوازه امریکایی برای تبیین سمت و سوی جهان پس از جنگ سرد در ابتدای دهه ۹۰ میلادی عرضه کرد. بر اساس نظریه هانتیگتون، در دوران گذار بینالملل دو قطبی به سمت ساختارهای بدیل، شکافهای تمدنی و هویتی منشأ برخوردها در جهان خواهد شد. در مقابل، رییس دولت اصلاحات از ضرورت گشایش باب گفتوگو میان حوزههای تمدنی در سطح جهان سخن گفت و آن را فرصتی برای ایجاد صلح و احترام متقابل میان ملتها و مناطق مختلف دانست. هر چند رخدادهایی چون حمله به مرکز تجارت جهانی در یازده سپتامبر ۲۰۰۱ و متعاقب آن حمله امریکا به افغانستان و عراق مجالی را برای شکلگیری این گفتمان باقی نگذاشت اما این ابتکار با نام ایران در سطح بینالملل به یادگار ماند. سالها پس از ارایه طرح گفتوگوی تمدنها و وقوع حوادث بسیار در سطح بینالملل و منطقه، اینک خاورمیانه به عنوان قلب تپنده تحولات جهانی گرفتار التهاب و بیثباتی است و برخی از امکان بروز درگیری در گلوگاه امنیت و انرژی جهان سخن میگویند. نکته قابل تامل اینکه بخش مهمی از اصطکاکهایی که میتواند جرقههای بروز درگیری و بیثباتی را برافروزد به رفتار بازیگرانی وابسته است که در یک جغرافیای مشترک تمدنی منطقه را گام به گام به سوی تنش پیش میبرند. طی سالهای گذشته سیاستهای تهاجمی و ناسازگار دولتهایی چون سعودی و شماری از متحدانش که خاورمیانه را از یمن تا سوریه عرصه جنگ و خونریزی و تجاوز قرار داد، تصویری از افزایش گسلها و گسستها میان کشورهای منطقه و جهان اسلام را به نمایش درآورد.
حدفاصل شکافهای به وجود آمده و واگرایی دولتهای اسلامی، بحران اشغالگری در فلسطین به درجه اعلای خود رسید و اختلافات میان این دولتها انباشت و گسترش یافت تا جایی که سازمانهای منطقهای غالبا همگونی چون شورای همکاری خلیج فارس را نیز دچار انشقاق ساخت.
تعمیق شکافهای میان تمدنی و تبعات آن بارها از سوی تهران را به هشدار در این زمینه و البته چاره جویی واداشته است. در همین زمینه، رییسجمهوری روز یکشنبه در مراسم گرامیداشت هفته دفاع مقدس با اشاره به شکاف میان ملتهای منطقه و با بیان اینکه به سوی همه همسایگان دست رفاقت دراز میکنیم و از خطاهای گذشته آنها نیز میگذریم، گفت: منطق ما، امنیت درونزا برای خلیج فارس و تنگه هرمز است و با شعار و طرح «ائتلاف امید» و «ابتکار صلح هرمز» به نیویورک میرویم.
رییسجمهوری تصریح کرد امروز در شرایطی هستیم که دشمنان منطقه به ویژه امریکا، استکبار و صهیونیسم به دنبال سوءاستفاده از شکاف، فاصله و اختلاف بین کشورهای منطقه هستند. به گفته روحانی، منطق ما، منطق خلیج فارسی است که امنیت آن از درون باشد، لذا امنیت خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان، درونزا است و حضور نیروهای خارجی در این منطقه میتواند مشکلآفرین باشد.
با توجه به این سخنان و هشدارها و نیز تکاپوی دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل، رویکرد روحانی را میتوان معطوف به شکل دادن نوعی گفتوگوی میان تمدنی برای کاهش اختلافات و تلاش برای بازگرداندن آرامش و ثبات به خاورمیانه دانست.