خطای استراتژیک عربستان در همزادپنداری با اسراییل
منیب السائح|العالم|
نشانههایی حاکی از این وجود دارد که منطقه به سمت تنش پیش میرود، یکی از این نشانههای بارز اقدامات امریکا در راستای جنگ افروزی است، جنگی که اگر اتفاق بیفتد تماما به نفع رژیم صهیونیستی و به نفع صاحبان کارخانههای اسلحهسازی در امریکاست.
آشکار است که امریکا تلاش میکند عربستان را به جنگ مستقیم با ایران سوق دهد، شاهد مثال این ادعا، تلاش وافر امریکا در اتهامزنیها در مساله حمله به آرامکو است که با آنکه انصارالله یمن مستقیما مسوولیت حمله به تاسیسات نفتی عربستان را بر عهده گرفته است، امریکا اصرار دارد که ایران پشت پرده این حملات بوده است و از عربستان خواسته بدون آنکه منتظر حمایت امریکا بماند، از خود دفاع کند و این اقدام را پاسخ گوید. با این حال، تنها این اقدامات تحریک آمیز و اظهارات بیسر و ته مقامات امریکایی نیست که منطقه را به آیندهای مجهول سوق میدهد، بلکه طبیعت نظام سعودی به ویژه شخصیت متزلزل و ماجراجوی محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی نیز مسالهای بسیار خطرآفرین در منطقه محسوب میشود که منطقه را به سمت فاجعهای تمام عیار سوق میدهد.
به گزارش عصر دیپلماسی، یک اشتباه استراتژیکی که ریاض مرتکب آن شده است، این است که تصور میکند دیدگاه امریکا نسبت به عربستان همچون دیدگاه آن به رژیم صهیونیستی است و عربستان همچون رژیم اشغالگر، خط قرمز واشنگتن محسوب میشود، این اشتباه سعودیها خانمان سوز است و همین خطای استراتژیک است که باعث شده ریاض به خود غره شده و از مشارکت در همه طرحهایی که ایران برای تشکیل یک سامانه امنیتی ارایه میکند، سر باز بزند و نگاه از بالایی به این مسائل داشته باشد.
این تصور عربستان درخصوص دیدگاه امریکا پیش از این درست به نظر میرسید، برای مثال حدود۳۰ سال پیش امریکا به نفت عربستان احتیاج شدیدی داشت و در چالشها با اتحادیه شوروی سابق، نگاهش به عربستان به عنوان یک مهره حیاتی در این حوزه بود، اما امروز میزان نیازمندی امریکا به نفت عربستان تا ۵۰ درصد کاهش یافته است و شوروی نیز دیگر وجود ندارد، بنابراین امروز عربستان جایگاه پیشین خود را نزد امریکا از دست داده است.
محمد بنسلمان نیز که همچون عروسک خیمه شب بازی امریکا است، رویای حاکمیت بر عربستان ظرف ۵۰ سال آتی را در سر میپروراند و شدیدا معتقد است که امریکا میتواند ضامن تحقق این رویا باشد و از این روست که کاملا گوش به فرمان امریکاست و بدون کوچکترین اعتراضی از دستورات امریکاییها تبعیت میکند و بارها شاهد آن بودیم که اهانتهای مستقیم و غیر مستقیم ترامپ به سران سعودی چگونه از سوی آنها نشنیده گرفته شده است.
سران سعودی بهویژه اصحاب فکر و اندیشه در این کشور باید در خصوص طرح روحانی برای تامین امنیت خلیج فارس تامل بکنند و دریابند که تامین امنیت خلیج فارس جز به دست ساکنان آن محقق نخواهد شد و حضور بیگانگان در نهایت به ضرر امنیت منطقه خواهد بود و منجر به عدم ثبات در منطقه میشود، سعودیها باید بیندیشند که چند پهپاد یمنی چه بلایی را به سر عربستان آوردهاند که تا مدتها تولید نفت این کشور به یک دوم تقلیل یافته است، حال چه بلایی به سر ریاض خواهد آمد اگر امریکا با ادعاهای دروغین و بیاساس، عربستان را به جنگی واقعی با ایران بکشاند؟
با وجود اینکه نمیتوان دل خوش داشت به وجود حکمت و تدبیر در دستگاه آلسعود، چنانکه در پاسخ به طرح صلح یمن اقدام به بمباران مسجدی در استان عمران کردند که در جریان آن هفت غیر نظامی به شهادت رسیدند، با این وجود امید است که عقل و حکمت خفته در دستگاه آل سعود بیدار شود پیش از آنکه حماقت آنها موجب آن شود که یمنیها نصف دیگر تولید نفت عربستان را از بین ببرند و آنگاه دیگر ادعای دروغین: «پهپادها از شمال عربستان آمدند» دردی از ریاض دوا نمیکند.