اخبار
بیماریهای قلبی و عروقی اولین عامل مرگ در ایران
معاون فنی معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با بیان اینکه روز جهانی قلب، یادآور رعایت اصول سبک زندگی سالم است، گفت: رتبه اول مرگ و میر در ایران مربوط به بیماریهای قلبی و عروقی است که باید با در نظر گرفتن تمهیدات مناسب و افزایش آگاهیهای عمومی نسبت به کنترل بروز و شیوع آن اقدام کنیم. بهروز هاشمی با بیان اینکه روز جهانی قلب با هدف افزایش آگاهیهای عمومی نسبت به تهدید بیماریهای قلبی و اهمیت تغییر سبک زندگی برای داشتن قلب سالم نکات و اصول سلامتی مطرح شده است، اظهار کرد: در همین راستا اتحادیه جهانی قلب روز 29 سپتامبر مصادف با 7 مهر ماه را به عنوان روز جهانی قلب برای افزایش آگاهی جهانیان در خصوص بیماریهای قلبی عروقی تعیین کرد.او با بیان اینکه متاسفانه در اکثر کشورها و به ویژه جوامعی نظیر ایران به دلیل عدم رعایت اصول سبک زندگی سالم، سکتههای قلبی به عنوان یکی از شایعترین علل مرگ و میر مردم شناخته میشود، اظهار کرد: با افزایش آمار سکتههای قلبی در کشور، وزارت بهداشت در قالب یک برنامه جامع اقدامات کنترلی و پیشگیرانهای در بروز این حادثه و متعاقب آن بیماریهای جانبی دیگر آغاز کرد. معاون فنی حوزه درمان با بیان اینکه طبق آمارهای رسمی، بیماریهای قلبی رتبه اول عامل مرگ در یکسوم کل مرگ و میرها در جهان را به خود اختصاص میدهد، اظهار کرد: همچنین رتبه اول مرگ و میر در ایران مربوط به بیماریهای قلبی و عروقی است. در این راستا هدف اصلی از اجرای برنامه مدیریت سکته حاد قلبی با کد 247 وزارت بهداشت، کوتاه کردن زمان ارایه خدمت از طریق مدیریت زمان و اصلاح فرایندهای اولیه در جهت افزایش دسترسی به درمان قطعی در بیماران است. او با اشاره به اهمیت اجرای این برنامه در پیشگیری میزان مرگ و میر و جلوگیری از عواقب بعدی سکتههای قلبی، به ایسنا گفت: زمان یکی از مهمترین راههای پیشگیری و ارایه خدمات درمانی مناسب به افراد دچار سکتههای قلبی است. به همین دلیل با اعلام کد مربوطه از سوی مرکز اورژانس به بیمارستان و آماده بودن بیمارستان قبل از ورود بیمار و حضور متخصص و فوق تخصص قلب و عروق بر بالین بیمار میتوان در چند سال آینده شاهد نتایج مثبتی بود.
غفلت از جایگاه قومیت در برنامههای درسی
مطالعات گوناگونی که در طول سالهای اخیر به انجام رسیده، نشان داده که با وجود تنوع قومی درکشور ایران و ضرورت آموزش مراودات درست، همزیستی، همبستگی و اتحادکامل اقوام با یکدیگر نوع نگاه به مساله قومیت عمدتاً در زمینه فرهنگی و از جمله نظام آموزش وپرورش و برنامه درسی رسمی کم کاری انجام گرفته است . پژوهش«بررسی جایگاه قومیت در برنامههای درسی مدارس متوسطه ایران»؛ از سوی علیرضا عراقیه (مجری طرح) و کوروش فتحی و اجارگاه (استاد راهنما) و همچنین نعمتالله فاضلی (استاد مشاور) انجام شده و توسط دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی منتشر شد.طبق آنچه در قالب این پژوهش آمده، نظام آموزش و پرورش هر جامعه از انتقال پنهان وآشکار هنجارها ونگرشهای خاص به فراگیران فارغ نیست. دانشآموزان در فرآیند دورهای طولانی درمعرض آموزش برنامههای آشکار و مدون مدرسه قرار داشته و ضمن آن تجاربی را کسب میکنند که به شکل غیرمستقیم یا غیرآگاهانه شکل دهنده فرهنگ و ارزشهای موردپذیرش آنان است، اثر بخشی این تجارب به مراتب بیشتر از روشهای غیر مستقیم و کوششهای آگاهانه است. صاحبنظران برنامه درسی برای تشریح آموختهها و نگرشهایی که تحت تأثیر این عوامل ضمنی در دانشآموزان ایجاد شده است و همچنین پیامد آنها از «برنامه درسی پنهان» بهره گرفتهاند. درحوزه مطالعات برنامه درسی، جامعنگری ومواجهه همهجانبه، دقیق وعمیق با پدیده برنامه درسی ازاهمیت فوقالعادهای برخوردار است.کشور جمهوری اسلامی ایران سرزمینی متشکل از فرهنگها و اقوام مختلف است و مساله قومیت در ایران یکی از مهمترین مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی معاصر به شمار میرود.بنابراین هدف از این پژوهش بررسی جایگاه قومیت در برنامههای درسی مدارس متوسطه ایران، بررسی جایگاه قومیت در برنامه درسی صریح مقطع متوسطه ایران، بررسی جایگاه قومیت در برنامه درسی پنهان مقطع متوسطه ایران، فراهم کردن پشتوانه تجربی در زمینه جایگاه قومیت بر اساس برنامه درسی صریح و برنامه درسی پنهان و ایجاد زمینه برای تحقیقات بیشتر در حوزه مطالعات برنامه درسی اعلام شده است.مطالعات گوناگونی که درطول سالهای اخیر به انجام رسیده است نشان داده که با وجود تنوع قومی درکشور ایران و ضرورت آموزش مراودت درست، همزیستی، همبستگی واتحادکامل اقوام با یکدیگر نوع نگاه به مساله قومیت عمدتاً درزمینه فرهنگی و ازجمله نظام آموزش وپرورش و برنامه درسی رسمی کمکاری انجام گرفته است.ایران به عنوان جامعهای دارای قومیتهای مختلف در حال گذر یا در حال توسعه است و در این میان اغلب دانشآموزان و به ویژه دانشآموزان مقطع متوسطه که در سنین نوجوانی وجوانی قراردارند با فاصلهگرفتن ازبنیادهای سنتی ودر شرایط ضعف یا نبود الگوی مناسب در زمینه عدم تبیین ارزشمندی قومیتها و نقش آنها در شکلگیری هویت ملی و هویتیابی دچارتعارض، سردرگمی و بلاتکلیفی هستند و خود را سرگردان میبینند. درچنین شرایطی است که نابسامانی اجتماعی نیز زمینه لازم رابرای پیدایش بحران هویت، سرخوردگی، احساس برتری، احساس حقارت، بیتعهدی، احساس عدم مسوولیت درمقابل سایرقومیتها و نارضایتی پدید میآورد.