الواحی که ۸۰ سال رنگ سرزمین مادری را ندیدند
هر چند ۱۷ هزار لوح هنوز دست امریکاییهاست، اما امیدواری مسوولان وزارتخانهای که خودش هم نوپاست آنقدر زیاد است که به نظر میرسد فقط یک مهرِ «اوفک» پای برگه خروج همه ۱۷ هزار گلنبشته باقی مانده، کافی است تا اسناد مکتوبِ تاریخِ هخامنشیها را کاملا در اختیار ایرانیها قرار دهد. حالا با گذشت بیش از ۸۰ سال از خروج گلنبشتههایی که قرار بود فقط برای مطالعه به دانشگاه شیکاگو امانت داده شوند، بخش کوچکی از الواح باقی مانده در دانشگاه شیکاگو به تهران رسیده و در موزه مادر ایران در حال آمادهسازی است تا بعد از استراحتی چند دهه ای، در سرزمین مادری خود به نمایش درآیند. باستانشناسان الواح را سال ۱۳۱۳ شمسی در تختجمشید کشف کردند و با موافقت دولت وقتِ ایران برای مطالعه و بررسی به دانشگاه شیکاگو امانت دادند. الواح در ۵۰ صندوق چوبی شامل حدود ۲۰۰۰ جعبه مقوایی و چند پیت نفتی که در تختجمشید (پارسه، پرسپولیس) به پارافین آب شده آغشته شده بودند، از طریق بوشهر به امریکا فرستاده شدند. به گزارش ایسنا، در همان زمان، قرارداد و موافقتنامهای نیز تدوین شد که در آن آمده بود: «ایران لوحهایی گلی را برای رمزگشایی و خواندن به امانت به دانشگاه شیکاگو که مشغول کاوش تختجمشید (پارسه، پرسپولیس) بود، میسپارد.» در اواخر سال ۱۹۳۶ یا ۱۹۳۷ میلادی برای حدود دو یا سه ماه، گلنوشتهها را پارافینزدایی کردند تا سال ۱۹۳۷ میلادی، برای مطالعه آماده شدند. چهار کارشناس روی لوحهای گلی تختجمشید کار میکردند. یک استاد بزرگ سومرشناسی به نام آرنولد پوبل (poebel) و دو شاگرد او که یکی مرحوم «جورج کامرون» و دیگری «ریچارد هلک» بودند ابتدا لوحها را که به خط میخی بودند، رمزگشایی کردند تا زبان آنها مشخص شود. وقتی دریافتند که گلنبشتهها ایلامی هستند، روی آنها کار کردند. اما چون در آن زمان، آگاهیها از دوره ایلامی هخامنشی فقط سنگنوشتههای پادشاهان هخامنشی بود، کار به کندی پیش میرفت. آنها در ابتدای کار نمیدانستند که گلنوشتهها به کدام پادشاه هخامنشی تعلق دارند. ابتدا گمان میکردند که به خشایارشاه یا اردشیر اول مربوط است، تا سرانجام به گلنبشتهای متعلق به سال بیستودوم پادشاهی برخوردند. با توجه به اینکه در آن گلنبشته ماه سیزدهم بود، فهمیدند که گلنبشتهها سال کبیسه را نشان میدهند و بر این اساس دریافتند که متعلق به داریوش بزرگاند. پس از مدتی یک گلنوشته دیگر را خواندند که نام داریوش به عنوان پادشاه در آن آمده بود. مطالعه گلنوشتهها در دانشگاه شیکاگو با شروع جنگ جهانی متوقف و پس از پایان جنگ در سال ۱۹۴۵ میلادی دوباره آغاز شد. در آن دوره، مرحوم کامرون و هلک مطالعه گلنوشتهها را آغاز کردند که گلنبشتههای خزانه تختجمشید نیز به دانشگاه رسیدند. مرحوم کامرون پس از اینکه ۱۵۰ گلنوشته را خواند، توجه خود را به خواندن گلنوشتههای خزانه تختجمشید معطوف کرد و سرانجام کتاب آن در سال ۱۹۴۸ میلادی چاپ شد. هلک از حدود سال ۱۹۴۵ میلادی بار دیگر کار خود را روی این گلنوشتهها آغاز و بخشهایی از آنها را هم چاپ کرد. در کتاب اصلی او ۲۰۸۷ کتیبه جا داده شد که دانشگاه شیکاگو آن را در سال ۱۹۶۹ میلادی به چاپ رساند. ازسوی دیگر عبدالمجید ارفعی - تنها ایرانی که همراه با هلک گلنبشتهها را در شیکاگو دیده - از حدود سال ۱۹۶۶ میلادی بهمدت هشت سال شاگرد هلک بود تا زمانی که او در شیکاگو بود حدود ۲۴۰۰ گلنوشته دیگر نیز خوانده شد. هلک تا زمان فوت، ۲۵۸۶ گلنوشته را خوانده بود و از آن تعداد، متن و ترجمه مربوط به ۳۳ گلنوشته را در مجله فرانسوی« DAF ۱۸ » چاپ کرد. بعد از فوت هلک، در سه مرحله بخشهای کوچکی از الواح به کشور برگردانده شد. سال ۱۳۲۷ (۱۷۹ قطعه) به کشور برگردانده شد، سال ۱۳۲۹ (۳۷هزار قطعه) در اختیار ایران قرار گرفت و سال ۱۳۸۳ نیز (۳۰۰ قطعه) به سرزمین مادریاش مسترد شد. در حالی که سه بخش از الواح به ایران بازگردانده شده بود، در سال ۱۳۸۳ و قبل از آغاز برنامهریزیها برای بازگشت بخشِ چهارم الواح به کشور، یک شکایت، ورق را برگرداند. با این حال، در دادگاهی که دوم اسفند ۱۳۹۶ برگزار شده، رأی هشت به صفر قضات دیوان عالی به نفع ایران صادر شده و حکم مصادره و فروش الواح هخامنشی ایرانی لغو شد.» با استرداد بخش چهارم الواح به کشور، هنوز حدود ۱۷ هزار گلنبشته سالم و قطعات شکسته در موسسه شرقشناسی نگهداری میشود.