چشمانداز جنگ ترکیه در سوریه
فاطمه خادم شیرازی|
پژوهشگر و مدرس دانشگاه|
جنگ ترکیه در شمال سوریه، برای نابودی نیروهای سوریه دموکراتیک که عمدتاً کرد هستند موج جدیدی را در جهان ایجاد کرد. آنکارا اعلام کرد: ۳۵ سال است بهای تروریسم را میدهد و نمیتواند نظارهگر تقویت «پید»، «یپگ» و «پکک» باشد. این سازمانها شبیه داعش هستند که جنایات آنها علیه ملت سوریه و شهروندان ترکیهای مشخص است.
ترکیه خواهان اجرای طرح منطقه امن در
۳۰ کیلومتری و طول ۵۰۰ کیلومتری در عمق سوریه برای اسکان 3، 6 میلیون آواره سوری موجود در خاک ترکیه، به جای کردها در مرز کشورش است. در واقع ترکیه به دنبال جابهجایی جمعیتی در شمال شرق سوریه با حمله نظامی تحت عنوان حریم امن است.
طرح موسوم به «منطقه امن» تازه نیست و تقریباً از آغاز جنگ در این کشور مطرح بود و دولتهای عربستان سعودی، فرانسه و امریکا از ضرورت اجرای آن گفته یا اقداماتی انجام دادهاند. امریکا موافق اجرای این طرح و روسیه با آن مخالف است. موافقت امریکا به این دلیل است که نمیخواهد ائتلافش با ترکیه به عنوان عضو ناتو مخدوش شود و همزمان نگران است که اگر ترکها را در این طرح یاری نکند آنها بیش از پیش به روسیه نزدیک شوند. در طرف مقابل روسیه و کردهای سوریه و البته دولت بشار اسد مهمترین مخالفان این طرح به شمار میروند. روسیه اجازه برپایی چنین منطقهای را منوط به موافقت دولت سوریه دانسته است. نیروهای دموکراتیک سوریه معتقدند ترکیه به دنبال آواره کردن ساکنان شمال سوریه و تبدیل منطقه امن به منطقه نزاع و جنگ دایمی است.
از طرفی یک «توافق محرمانه» میان روسیه و امریکا درباره شمال سوریه وجود دارد که شامل تشکیل یک منطقه خودمختار مانند شمال عراق نیز است اما دو قدرت جهانی بر سر نقش ترکیه در این منطقه و قانعکردن دولت سوریه برای این کار به نتیجه نرسیدند. به نظر میرسد ترکیه برای انجام عملیاتی در شمال شرقی سوریه تحت عنوان «چشمه صلح» علیه کردهای سوری با همه ابرقدرتها به توافق رسیده است. امریکا در قبال پذیرش حمله به کردهای سوری با ترکیه به توافق زیر دست پیدا کرده است:
1- خروج ۲۰۰۰ نیروی امریکایی از شمال سوریه به منظور عدم پشتیبانی حزب دموکرات کرد سوریه
2- پذیرش مسوولیت هزاران نظامی داعشی بازداشتی در زندانهای کردهای سوری اما تحویل چندین زندانی مهم داعشی از جمله دو شبه نظامی انگلیسی از کردها، و انتقال به مکانی نامشخص در عراق نشان میدهد که توافق برای از بین بردن جمعی دموکراتهای کرد و داعشیهای دربند بوده است که ترکیه بعد ازحمله فقط مسوولیت زندانیان داعشی این مناطق را برعهده گرفت.
3- منصرف شدن آنکارا از خرید باقیمانده سامانه اس 400 از روسیه
4- ساخته شدن دو برج ترامپ در ترکیه به جای یک برج که بعضیها این جنگ را معامله اقتصادی ترامپ با ترکیه دانستند.
لذا برای عملیاتی کردن این توافق امریکا به دلایلی از جمله اینکه-سربازان نمیتوانند تا۵۰ سال آینده از مرزهای ترکیه و سوریه محافظت کنند و باید ترکیه خودش مرزهایش را اداره کند. عدم درگیری در جنگ طائفهای، هزینه۲.۳ میلیارد دلار ی امریکا در جنگ علیه داعش، عدم همکاری اروپا در فرستادن نیرو و جلوگیری از ورود داعشیها به کشورشان، حل مشکلات کردها توسط خودشان- نیروهای خود را از شمال شرقی سوریه خارج کرد.
دستاورد ترکیه از عملیات «چشمه صلح» علاوه بر ادعای امنیتی کشورش در شمال سوریه، فراهم کردن زمینه برای فراموش شدن شکست داخلی در انتخابات شهرداریها و شوراهای شهر ترکیه، کاهش محبوبیت حزب عدالت و توسعه وبه دست آوردن هم سامانه اس-۴۰۰ و هم جنگندههای اف-۳۵ امریکا است. اما علت حمله ترکیه از شرق، عوارض جغرافیایی اراضی مناطق گسترده شرق فرات و زمینهای مسطح و بایر گسترده و بدون عارضه قابل سنگرگیری و آسان شدن انجام رصد اطلاعات هوایی برای ترکیه است.
در این بین درخواست کردهای سوریه بعد از نابودی داعش مبنی بر داشتن یک اقلیم خودمختار سبب شده دولت دمشق نیز کردهای سوری را تهدیدی برای ثبات کشوربداند و آنها را در ردیف معارضان علیه دولت حاکم بشمارد. برخی منابع اروپایی معتقدند که امریکا هدیهای به سوریه داده تا بدون هیچگونه هزینهای کردها را در دست گیرد و هدیهای به روسیه داده که پوتین را «داور» میان نظام سوریه و ترکیه قرار داده است. یعنی پوتین از یک سو همپیمان سوریه و از طرف دیگر، شریک ترکیه در جریان «آستانه» و ایجاد «راهحل سیاسی» است، و رقیب واشنگتن در فروش تسلیحات به آنکارا است.
کردهای شمال و شمال شرق سوریه در مقابل این طرح به دو دسته تقسیم شدهاند. گروهی که به ایالات متحده نزدیک هستند امید داشتند امریکا بتواند از مناطق تحت تسلط آنان در برابر ترکیه دفاع کند، اما با خروج امریکا بدون پشتیبان ماندند. در مقابل گروه دیگری که خواستار مذاکرات خودمختاریاند، مایلند با دولت سوریه به توافقی دست یابند که طی آن نیروهای سوری مسوول حفاظت از مرزهای شمالی و مقابله با تهدیدهای ترکیه باشد. لذا خروج امریکا با توافق حضور ترکیه و پذیرش نابودی کامل داعش باعث میشود، کردهای متحد امریکا (که بدون پشتیبانی ازدولت مرکزی هم هستند) توسط ترکیه قلع و قمع و مجبور شوند برای حمایت به دمشق یا مسکو نزدیک شوند.
با حملات مختلف ترکیه به شمال شرقی سوریه کشورهای اروپایی، افریقایی، عربی، واتیکان و..این حملات را بهشدت محکوم کردند اما در مقابل قطر از آن حمایت کرد. اما امریکاییها و اروپاییها با اتخاذ سیاست دوگانه بیشتر سعی کردند هیاهو ایجاد کنند تا هم پیمانان آنها بدبین نشوند. در واقع همه به تحریم سلاح و اقتصاد تهدید کردند، اما هیچکدام از کشورهای اروپایی و.. سفرای خود را به نشانه اعتراض از ترکیه بیرون نکشیدند. ناتو نیزحاضر نشد نیروهای ی.پ.گ و قسد را تروریست بنامد اما گفت دغدغههای امنیتی ترکیه را درک میکند. ترکیه نیز دو تهدید را در مقابل اروپا قرارداد:
1- در صورت عدم حمایت از ترکیه، درها را به روی آوارگان سوری باز کرده وآنان را به قاره اروپا خواهد فرستاد.
2- داعشیها که اغلب اروپایی هستند را به کشورشان باز خواهد گرداند.
چشمانداز
چشمانداز حمله چشمه صلح در صورت تسلیم نشدن کردها به دولت سوریه تبعات بسیاری برای کردها و ترکیه خواهد داشت:
1- ارتش ترکیه از توان و مهارت رزمی، ادوات و پشتیبانی و لجستیک قدرتمندی برخوردار است، مخالفین سوری نیز دارای تجربه نظامی و از فنون رزمی بالایی برخوردارند. اما اغلب مدافعین کرد سوری، کمسن و کمتجربه هستند و از طرفی کردهای ترکیه به منظور حمایت از کردهای سوری هیچ حمایت و اعتراضی نکردهاند. امریکا هم از منطقه خارج شده و نهادهای اقماری پ.ک.ک در شمال سوریه، تمام احزاب و گروههای سیاسی کردی خارج از چتر پ.ک.ک و نزدیک به اقلیم کردستان عراق را از خود راندهاند و نمیتوانند از همدلی و حمایت کردی آنان برخوردار باشند. بنابراین کردها دو راه در پیش دارند:
الف- تسلیم به دولت مرکزی سوریه بدون هیچگونه در خواستی مبنی بر خودمختاری. در واقع سوریه هیچگونه بیانیهای نداده و موضعی نگرفته، این نشان میدهد که احتمالاً سوریه به دنبال آن است که کردهای وابسته به پ.ک.ک به خاطر حملات ترکیه تحت فشار بیشتری قرار بگیرند و با خواستههایی کمتر و موقعیتی پایینتر از پیش به سوی دمشق بازگردند.
ب- مهاجرت به اقلیم کردستان عراق
2- نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) ظاهرا برای حفظ جان و اراضی سکونت خود با دولت سوریه ائتلاف کردند. البته طبق اظهاراتشان با سوریه به توافقی رسیدند که هیچبندی ندارد، زیرا یک توافقنامه (واقعی) نیست. بیشترحفاظت از مرزها هست و با این هدف که بتوانند بعد از خروج ترکیه، به یک توافقنامه با دمشق برای تشکیل دولت خودمختار برسند اراضی را تسلیم میکنند. اعزام نیروهای ارتش سوریه به مناطق تحت هجوم ترکیه بیشتر جنبه حضوری دارد تا کردها تسلیم شوند. اما اگر حاکمیت سوریه بر این مناطق اعمال شود، اینبار درگیریهای سوریه با کردها در مناطق جنگی ادامه خواهد یافت. در همین راستا چندی پیش، سوریه با ارسال نامه به شورای امنیت سازمان ملل، ی.پ.گ و قسد را تروریست نامید.
3- ممکن است کردها با «نیروی نظامی عربی» شامل طوایف عرب محلی ائتلاف کنند. در این حالت، ترکیه پس از امریکا مقابل سعودیها و اماراتیها قرار میگیرد. چون قبل از حمله آنکارا امریکا، عربستان و امارات با قبایل عشایر سوری برای استقرار در نوار مرزی سوریه به جای کردها با ترکیه گفتوگو کرده بودند. خرید سلاحهای جدید و اعزام نیرو از امریکا همزمان با حملات ترکیه به شمال شرقی سوریه این احتمال را قویتر میسازد.
4- حفاظت و جلوگیری از فرار و شاید نابودی جمعی زندانیان داعش که یکی از توافقهای ترکیه با امریکاست که در صورت تحقق نیافتن با چالش تحریم امریکا و اروپا به صورت گسترده روبرو خواهد شد.
5- خروج امریکا از سوریه باعث تحمیل هزینههای سنگین جنگی و اسکان 3 میلیون پناهنده در مرزهای ترکیه، این کشور را با چالش و بحران اقتصادی روبرو خواهد کرد.
6- به نظر میرسد دو شریک مهم آستانه یعنی ایران و روسیه، میتوانند زمینههای سیاسی حقوقی خاصی را شکل دهند که منجر به خروج ترکیه از آن مناطق شود. لذا با تسلیم کردها ترکیه مجبور است به راهکار کشورهایی چون ایران و روسیه یعنی اجرای توافق «آدانا» تن دهد تا دچار چالش جنگ فرسایشی نشود.
منبع: مرکز بینالمللی مطالعات صلح