مردم، قدرت و منافع (109)
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل هشتم- راه پیش رو
اگر از مسیر «سنترال ولی کالیفرنیا» رانندگی کنید، کارگران مهاجری را میبینید که در مزارع خم شدهاند: آنها در یک ترس دوگانه زندگی میکنند، آب آلوده میآشامند، از بیماریها رنج میبرند و از لحاظ سیاسی هم بیقدرت هستند. بسیاری از آنها از نسل آن دسته از کارگرانی هستد که به کشور خودشان برگشتهاند و اینها هم از مرز به این طرف آمدهاند- در اینجا هیچ راهی برای اعطای حقوق سیاسی به آنها وجود ندارد . این تصویر تا اندازهای یاد آور مزارع پنبه ایالات جنوبی قبل از جنگ داخلی امریکاست. بدتر از آن، نظام سیاسی و اقتصادی ما در کنار یکدیگر کار میکنند تا این غایتهای بیعدالتی باقی بمانند: انبوه نیروی کار ارزان محبوس فراهم میکند و از آن طرف اطمینان میدهد که تعداد زیادی از مردمی که شاید به نفع دمکراتها رای بدهند، در دادن رای نادیده انگاشته میشوند؛ نیروی کار موقت مهاجر بدون داشتن راهی برای شهروندی اطمینان میدهد که شکایت این کارگران، حداقل توسط خود آنها، نمیتواند در فرآیند سیاسی روی آنتن برود .این افراد، مهاجران موقت هستند، حتی با آنکه آنها هر سال پشت سر هم به اینجا میآیند و ایالات متحده برای آنها فقط منبع زندگی کردن است زیرا ما به آنها به این خاطر که شاید به شهروندی با صدا منجر بشوند، اجازه اقامت دایم نمیدهیم . کارفرمایان هم این نظم و ترتیب را دوست دارند زیرا نه تنها برای آنها منبع نیروی کار ارزان و مطیع هستند بلکه دستمزد پایین کارگران کمک میکند تا دستمزد جاهای دیگر هم پایین میآید .
جلوگیری از سوءاستفاده از قدرت سیاسی: نگهداری بازبینیها و توازن در سیستم ما
تجربه طولانی با دموکراسی، اهمیت سیستمهای بازبینی و توازن را نشان داده است. دموکراسی درباره این تضمین است که هیچ فرد یا گروهی قدرت بیش از اندازه ندارد- و به درستی، لایحه حقوق ایالات متحده برای این اطمنیان طراحی شده بود که حتی یک اکثریت نتواند آزادیهای مشخص را از یک اقلیت بگیرد. این به آن خاطر درست شده بود که قدرت بیش از اندازه غالبا مورد سوءاستفاده واقع میشود (همانطور که لرد آکتون گفته است «قدرت فساد میآورد و قدرت مطلق بهطور مطلق فساد میآورد»)، و تمامی افراد و نهادها جایز الخطا هستند. یک سیستم از بازبینی و توازن برای جلوگیری از تراکم و سوءاستفاده از قدرت حیاتی است . هشدار داده شده که رییسجمهوری ترامپ سیستم ما و دموکراسی حرفهای ما را به تحلیل میبرد به همین خاطر باید مانع سیاسی کردن فرآیند جامعه شد. او برای مثال، خواستار افزایش اختیار برای اخراج کارکنان دولت شده، تلاش معکوسی که برای بیش از یک قرن برای غیرسیاسی کردن دولت شده بود .سیاستها از جمله قواعد و مقرراتی که کشور ما را میگرداند از طریق فرآیند سیاسی تنظیم شده است اما اجرای سیاستها باید عادلانه و عینی باشد و از طریق بروکراسی غیرسیاسی اداره شود. یکی از نقاط قوت ایالات متحده شایستگی و یکپارچگی بروکراسی آن بوده و ترامپ به دنبال به تحلیل بردن آن است. «لایحه حق» برای مدت طولانی ناشایستگی دولت را مورد انتقاد قرار داده؛ شاید این «اصلاحات» به این خاطر است تا رسالت خود را که بخشی از موضوع انضمامی روز برای به تحلیل بردن دولت است را تحقق بخشند که منجر به دولتی شود که درواقع ضعیفتر و سیاسیتر است. لازم به گفتن نیست که یک بخش کلیدی پیشرفت بحث سیاسی روز، مقاومت در برابر این تلاشها نسبت به تضعیف سیستم ما بوده است؛ درواقع، درسی که میآموزیم این است که ما نیاز داریم تا سیستم خودمان را از بابت بازبینی و توازن و نقش خدمات مدنی حرفهایمان و استقلال آژانسهایمان را تقویت کنیم. ما نیاز به آن داریم که بیشتر فکر کنیم که چگونه میتوانیم پاسخگویی دمکراتیک را حفظ کنیم و در همان حال مانع سیاسی کردن شویم و حرفهایگری، کارآمدی و بازدهی دولت را تقویت کنیم . کشورهای دیگر نشان دادهاند که میتوان آن را انجام داد.