درخشش بانکهای ایرانی در صنعت مالی اسلامی
لیلا محرابی |
بر اساس گزارش سالانه نشریه بینالمللی بنکر، ایران سهم و نقش قابل توجهی در افزایش میزان داراییهای اسلامی داشته و کشورهایی همچون عربستان، مالزی و امارات در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. امروزه، بازار مالی اسلامی به واسطه سرمایهگذاریهای فراوان در زیرساختها، بخشها و صنایع حلال و اوراق اسلامی صکوک و همچنین با گسترش تنوع پرتفوی تولیدات و ارایه خدمات بیشتر از طریق روشهای الکترونیکی و برخط در راستای جذب مشتریان جدید، توانسته است از رشد و توسعه قابل توجهی در بازارهای جهانی برخوردار شود. عمده عوامل تحریککننده رشد این بازار را میتوان در هدایت مستقیم سرمایهگذاریها به سمت فرصتهای شگرف و روبهرشد از جمله بانکداری جستوجو کرد. ارزش کل داراییهای این صنعت مالی اسلامی در سال ۲۰۱۸، با درنظرگرفتن سه بخش مهم بانکداری اسلامی، بازارهای سرمایه اسلامی (صکوک و اوراق اسلامی) و تکافل (بیمه اسلامی)، حدود ۲.۲ تریلیون دلار ثبت شده که نسبت به دوره مشابه سال قبل حدود ۸ درصد رشد داشته است. طبق گزارش بازار بینالمللی مالی اسلامی (IIFM)، بازار صکوک در سالهای اخیر با روند رو به رشدی روبرو بوده و در کشورهایی مانند مالزی، عربستان و امارات از وضعیت مناسبی برخوردار است. بر اساس آمار این گزارش، حجم صکوک منتشر شده در سال ۲۰۱۸ به میزان ۱۲۳.۱۵ میلیارد دلار بوده که نسبت به سال ۲۰۱۷، حدود ۵.۵ درصد افزایش یافته است. در این میان، بخش عمده انتشار صکوک مربوط به کشورهای آسیایی، آفریقایی و شورای همکاری خلیج فارس (PGCC) بوده است. با این اوصاف از میان جنبههای مختلف صنعت مالی اسلامی میتوان گفت بانکداری اسلامی با سهم ۷۲ درصدی و ارزش داراییهایی بالغ بر ۱.۶ تریلیون دلار و همچنین با متوسط نرخ بازده دارایی ۱.۲۱ درصد توانسته است به عنوان بزرگترین و مهمترین بخش صنعت مالی اسلامی در جهان شناخته شود. علاوه بر رشد سریع داراییهای منطبق بر شریعت در هر منطقه، افزایش تعداد موسسات جدید و تازهتأسیس در بازارهای کمتر توسعهیافته طی سالهای اخیر نیز دال بر پتانسیل بالای بخش بانکداری اسلامی در بازار مالی اسلامی و ترجیح مسلمانان و همچنین غیرمسلمانان به انجام عملیات بانکی خود در بانکهای اسلامی نسبت به بانکهای متعارف بوده است. بطور معمول، بانکداری اسلامی نسبت به بانکداری متعارف دارای دو مزیت است. اول اینکه بانکهای اسلامی ملزم به رعایت استانداردهای اخلاقی در عملیات بانکی خود هستند. دوم اینکه درآمد این قبیل از بانکها از داراییهای قابل شناسایی و ملموس حاصل میشود، در حالی که درآمد بانکهای متعارف را ترکیبی از مشتقات و اوراق قرضه تشکیل میدهد. در واقع، از آنجا که بانکهای اسلامی نمیتوانند از طریق بهره، درآمد کسب کنند، لذا بیشتر به داراییهای ملموس مانند املاک و مستغلات و حقوق صاحبان سهام متکی هستند. در حال حاضر حدود ۵۰۵ بانک اسلامی و ۲۰۷ باجه اسلامی در جهان به انجام عملیات بانکداری منطبق با اصول اسلامی (شریعت) میپردازند. با این اوصاف، ایران با داشتن نظام بانکداری یکپارچه اسلامی توانسته است، سهم و نقش قابلتوجهی در افزایش میزان داراییهای اسلامی داشته باشد و کشورهایی همچون عربستان، مالزی و امارات در رتبههای بعدی از لحاظ بیشترین سهم از داراییهای بانکداری اسلامی، قرار میگیرند. گزارش سالانه نشریه بینالمللی در ارتباط با رتبهبندی بانکهای اسلامی نشان میدهد، نقش بانکها و موسسات مالی ایرانی در میان بانکهای تجاری و تخصصی، شرکتهای بیمه و موسسات مالی و اعتباری موجود در جهان، بسیار چشمگیر و از نظر حجم داراییها، رشد داراییها و نرخ بازده دارایی (شاخص سودآوری) همواره در لیست برترینهای جهان قرار دارند.تجربه انجام بیش از سه دهه عملیات بانکداری بدون ربا در ایران، رشد بالای داراییها، توسعه بازار سرمایه و همچنین ظرفیت بالا و موقعیت مناسب ایران از لحاظ جغرافیایی همگی از عواملی هستند که با وجود کاستیهای موجود، امکان دستیابی به فرصتهای رو به رشد در آینده را برای صنعت بانکداری کشور فراهم میکنند. ایران میتواند جهت گسترش و رونق بانکداری اسلامی (بدون ربا) و همچنین تداوم فعالیت خود در این فضای رقابتی با سرمایهگذاری در زیرساختها و ورود به بازار صکوک از مزایای این ابزار نوین تأمین مالی اسلامی برای رفع نیازهای مالی خود برخوردار شود. البته نمیتوان از این مساله چشمپوشی کرد که تحریمها یکی از عوامل سیاسی تأثیرگذار بر ارتباطات نظام بانکی کشور با نظام بینالمللی است که دستیابی به فرصتهای موجود در بازار جهانی را برای نظام بانکی با چالش روبرو خواهد کرد.