بنزین و باری که دولت بر دوش میکشد
واقعیت مصرف بنزین اینگونه است که از یک طرف مصرف بهشدت افزایش مییابد و از سوی دیگر، دولت بار سنگین یارانه پنهان ناشی از این مصرف را به دوش میکشد. به گزارش ایرنا، افزایش بیرویه مصرف بنزین، قاچاق آن به کشورهای همسایه و بارسنگین هزینههای ناشی از پرداخت یارانه پنهان، اقدام دولت به سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین را امری قابل پیشبینی کرده بود، اما سوال این است که عملیاتی شدن این امر تا چه حد مصرف و قاچاق را کاهش خواهد داد.
موضوع قاچاق یکی از معضلات کشور در حوزه سوخت و به ویژه بنزین است. درواقع بخشی از یارانه پنهان از طریق قاچاق بنزین به کشورهای همسایه به جیب قاچاقچیان سوخت میرود.
بنابراین، همانطور که پیشبینی میشد مجموعه عوامل یاد شده، بهعلاوه برخی مسائل و مشکلات دیگر، به ویژه در شرایط کنونی که اقتصاد کشور زیر فشار تحریمها قرار دارد، دولت را وادار کرده است که برای حذف یارانههای پنهان ناشی از مصرف بنزین، کاهش هزینهها و جلوگیری از قاچاق بار دیگر به سهمیهبندی روی بیاورد.
سهمیه بندی؛ ضروری اما ناکافی
مصرف بالای بنزین، قاچاق و در نهایت شرایط سخت اقتصادی بیش از هر زمان دیگری ساماندهی سوخت و به ویژه سهمیهبندی بنزین را قابل توجیه میکند. بهعلاوه، بار سنگین یارانههای پنهان دولت را از انجام دو امر مهم باز میدارد: یکی اینکه با وجود اهمیت بودجه عمرانی و زیربنایی در ساختار بودجههای سالانه و همچنین در پیشبرد برنامههای توسعه، سهم آن زیر بار سنگین یارانههای پنهان تقلیل مییابد. زیرا درآمد دولت آنقدر نیست که بتواند هم به تولید و عمران و آبادانی توجه کافی داشته باشد و هم به پرداخت یارانههای پنهان بنزین و غیره. مورد دوم، به اهمیت بخش تولید در اقتصاد کشور باز میگردد. واقعیت این است که رقم هنگفتی که از خلال مصرف انرژی و غیره به عنوان یارانه پنهان پرداخت میشود باید به تولید اختصاص یابد. اما پدیده یارانههای پنهان تولید را به نفع مصرف تضعیف میکند. کمک به تولید یکی از اهداف اصلی برنامه هدفمندی یارانهها نیز بود. قرار بر این بود که درآمد حاصل از حذف یارانه سوخت برای کمک به کارگاهها و کارخانههای تولیدی اختصاص یابد. البته در شرایط کنونی ممکن است که تحقق این امر بهطور کامل امکان پذیر نباشد، اما دولت میتواند با توجه به برنامههایی که برای اشتغال زایی در دست اجرا دارد بخشی از درآمدهای ناشی از افزایش نرخ بنزین را به این کار اختصاص دهد.
از ابعاد فرهنگی غافل نشویم
شاید اصلاح الگوی مصرف انرژی و بهینه کردن آن مهمترین و منطقیترین خواسته دولت باشد که سهمیهبندی بنزین نیز اقدامی در همین راستا است. اما جا دارد که به ابعاد و مولفههای فرهنگی و اجتماعی موضوع که از اهمیت بالایی برخوردار است نیز توجه ویژه شود.
طبق دیدگاه جامعه شناسان، یکی از مهمترین موارد رشد بیرویه مصرف گرایی به نقش آن در فرایند هویت بخشی به افراد مربوط است. امروز برخلاف گذشته مصرف مادی بیش از هر عنصر دیگری در تعیین هویت افراد نقش دارد. این امر، به ویژه در جامعه جوان ایران از اهمیت زیادی برخوردار است. افراد و به ویژه جوانان هویت و جایگاه اجتماعی خود را با ابزار و وسایل مادی دور و برشان نشان میدهند؛ امری که بهطور مستقیم و غیر مستقیم در مصرف انرژی اثرگذار است.
بهطور خاص در مورد بنزین گرایش به داشتن خودرو به عنوان یک عامل هویت بخش (به ویژه در بین زنان و جوانان) تعیینکننده است. در واقع، گرایش به داشتن خودرو شخصی و استفاده روزانه از آن از یک طرف عاملی هویت بخش برای افراد بوده و از طرف دیگر مصرف روزانه بنزین را در سراسر کشور بهشدت افزایش میدهد.
بنابراین، میتوان گفت که حضور خودرو در کانون سبک زندگی ما ایرانیها، به ویژه ساکنان شهرهای کوچک و بزرگ یکی از دلایل اصلی افزایش میزان مصرف بنزین در کشور است.
این در حالی است که اگر ما، به ویژه در شهرهای بزرگی مانند تهران استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی و مقداری پیاده روی در روز را در سبک زندگی خود جای دهیم شاید نیازی به استفاده از خود رو شخصی و مصرف سوخت روزانه نداشته باشیم. در نتیجه کاهش استفاده از خودرو شخصی به طرز قابل توجهی مصرف سوخت و انرژی را کاهش خواهد داد. وقتی این موضوع را در کنار خودروهای داخلی پرمصرف قرار میدهیم واقعیت مصرف بالای بنزین در داخل روشنتر میشود. واقعیت این است که در چند دهه اخیر صنعت خودروسازی بازار بکر و میلیونی داخلی را در نوردیده و میلیونها خودرو پرمصرف (در مقایسه با میانگین جهانی) را وارد جادهها و خیابانهای کشور کرده است. بنابراین، بخش قابل توجهی از مصرف سوخت ناشی از کیفیت خودروهای داخلی است.
از آنجایی که اکثر مردم کشور از خودروهای پر مصرف داخلی استفاده میکنند به نظر میرسد در صورت عدم تغییر سبک زندگی مردم و استفاده کمتر از خودرو شخصی میزان مصرف، حتی با بنزین 3 هزارتومانی نیز کاهش قابل ملاحظهای نخواهد کرد. اما دستکم در شرایط کنونی نزدیک شدن نرخ بنزین به قیمت واقعی بخش قابل توجهی از هزینههای دولت را کاهش میدهد. البته کنترل تورم ناشی از این اقدامی، امری است که باید مورد اهتمام دولتمردان در روزهای آتی باشد.