دولت کمکهای خود را به شهرداری تهران از سر بگیرد
سعید ساداتنیا
کارشناس شهری
این که دولت محلی و دولت ملی رابطه خوبی با یکدیگر داشته باشند لزوما به معنای بهتر شدن شرایط شهر نیست. در گذشته مدیرانی بودهاند که رابطه خوبی با دولت داشتهاند اما کاری برای شهر نکردهاند. اکنون وضعیت نسبت به گذشته کمی متفاوت شده و شاهد آن هستیم که امور در شهرداری نظم گرفته و سعی بر رعایت قوانین و پیاده کردن قوانین شهروندی است.
به نظر میرسد شهرداری تلاش خود را میکند تا بهواسطه حضور در جلسات هیات دولت مشکلات این کلانشهر را حل کند اما واقعیت این است که اکنون دولت در شرایط ناگواری به سر میبرد. بر اساس قانون دولت باید هزینه یک شهر 10 میلیون نفری که خدمات بسیاری به شهروندان و نیز دولت میدهد و در واقع دولتها سهم زیادی در خدمات ارایه شده توسط مدیران شهری دارند، را بپردازد اما اکنون دولت آنقدر غرق مشکلات خودش شده است که ترجیح میدهد به این موضوع نپردازد. البته قطع کمکهای دولت به شهرداریها از سال 62 و با تصویب لایحه درآمدهای پایدار شهرداریها کلید خورد و بعد از گذشته حدود 30 سال هنوز این لایحه بلاتکلیف است و شهرداریها در تامین درآمدهای خود با مشکل مواجهاند. این لایحه اشتباه بود و باعث شد شهرداریها برای تامین منابع خود به سمت تراکم فروشی بروند و شاهد بودیم که شهر تهران پیشفروش شد. پس از بحرانهای به وجود آمده به دلیل قانون خودکفایی شهرداریها، دولت سعی کرد تا با وضع قوانین جدید شهرداریها را در وصول برخی از منابع مالی شان یاری کند. هرچند این قوانین هرگز به معرفی منابع درآمدی جدید نپرداختند و صرفا تاکید بر شیوه وصول آنها داشتند اما توانستند تا حدی مشکل ناهماهنگی در تعرفههای وصول عوارض را در سطح ملی تا حدودی مرتفع کنند. دولت با تصویب مجلس، قانون «اصلاح موادی از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و چگونگی برقراری و وصول عوارض و سایر وجوه از تولیدکنندگان کالا، ارایهدهندگان خدمات و کالاهای وارداتی» موسوم به قانون «تجمیع عوارض» را برای هماهنگی در وصول برخی از حقوق شهرداریها در سال 1382 تنظیم کرد. پس از آن در سال 1383 قانون مالیات بر ارزش افزوده را جایگزین آن کرد، این کمکها عمدتا شامل شهرداریهای کوچک و متوسط شده و ارقام اعتباری مربوطه در کل بودجه شهرداریهای کشور رقم قابل توجهی نیست. همین امر باعث میشود که همچنان مشکل کسری بودجه شهرداریها برای اداره بهینه شهرها پابرجا باشد. معتقدم دولت باید کمکهای خود به شهرداریها را از سر بگیرد و تلاش کند شهر تهران به تعادل برسد. شهر تهران جمعیت زیادی از سراسر کشور را در دل خود جای داده و واقعیت این است که شهرداری فقط شهرداری شهر تهران نیست بلکه مجموعهای است که گاهی شهرهای حاشیهای را نیز پوشش میدهد. دولت موظف است سهم شهرداری را از آنچه در بودجه دولت برای شهرداریها در نظر گرفته شده، بپردازد.با گران شدن بنزین باید حق شهرداری تهران نیز در این خصوص پرداخت شود اما میبینیم که دولت به این تعهدی که در بودجه برایش تعریف شده است عمل نمیکند. ما کشور ثروتمندی هستیم و باید شرایط اداره پایتخت بهتر از اکنون باشد اما منابع شهرداری محدود است. مبارزه با فساد، پرداخت بدهیهای کلانی که از دوره گذشته برای شهرداری به ارث مانده و بار سنگین حقوق پرسنل شهرداری باعث شده تا عملا دست این نهاد برای انجام بسیاری امور از جمله توسعه مترو و حمل و نقل عمومی بسته بماند. بنابراین دولت حتما باید شهرداری را همراهی کند تا بتواند مهمترین مشکلات شهر تهران که ترافیک و آلودگی هواست را حل کند. مسائلی که به حمل و نقل عمومی برمیگردند و دولت در زمینه توسعه این نوع حمل و نقل نسبت به شهرداری تعهداتی دارد.