حتی اگر کشور در تحریم هم نبود، باید نرخ بنزین افزایش مییافت
اگر چه طرح افزایش نرخ بنزین در کشور با برخی حوادث و اتفاقاتی همراه بوده است، اما کارشناسان حوزه اقتصاد و انرژی معتقدند این طرح میتواند در شرایط تحریمی کمک جدی به دولت و کشور در رفع مشکلات کند. «دیپلماسی ایرانی» برای بررسی تاثیرات آزادسازی نرخ بنزین بر توان کشور برای تقابل با تحریمها، گفتوگویی را با حسن مرادی، کارشناس و تحلیلگر مسائل حوزه انرژی انجام داده است که در ادامه میخوانید:
بنابر اطلاعیه شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، از ساعت صفر روز 24 ماه آبان سهمیهبندی بنزین برای تمام وسایل نقلیه بنزین سوز آغاز شد. بر این اساس، قیمت بنزین سهمیهای 1500 تومان و بنزین آزاد 3000 تومان شد. اساسا آزادسازی نرخ بنزین و دو نرخی کردن آن چه تاثیری در تقابل با تحریمها دارد؟
پیش از پرداختن به سوال شما معتقدم که نوع اعلام و اعمال سهمیهبندی بنزین بدون زمینه چینی و خبر قبلی تا اندازهای درست بود. چون باعث ایجاد شوکهای اجتماعی و به تبع آن شکلگیری صفهای طولانی در پمپ بنزینها نشد. لذا این نوع اعلام مشکلات کمتری به وجود آورد. اگر چه طی یک دو روز اخیر شاهد برخی اتفاقات ناگوار در برخی از شهرها و استانها هستیم. اما اگر با زمینه چینی و با اعلام قبلی مساله سهمیهبندی بنزین مطرح میشد، قطعا مشکلات چند برابر بود. البته در کنار آن روز برفی روز شنبه، ترافیکها و بیبرنامگیها در تردد شهری هم مزید بر علت و افزایش برخی نارضایتیها شد. اما پیرامون سوال شما هم باید گفت که یقینا یگانه راه مهم در تقابل با فشارها و تحریمهای ظالمانه امریکا توانمندسازی اقتصاد کشور است. در این راستا نیز مساله سهمیهبندی بنزین میتواند پتانسیل داخلی را برای تقابل با تحریمها افزایش دهد. چون این مساله باعث خود کفایی ما در تولید محصول راهبردی به نام بنزین خواهد شد. خوشبختانه ما اکنون به مرز خود کفایی تولید بنزین رسیدهایم. اما با توجه به این ما ضریب افزایش مصرف بنزین تا 14 میلیون لیتر را داریم، نمیتوان در رابطه با خود کفایی خوشبین بود، مگر آنکه بتوان با سهمیهبندی بنزین، ضریب مصرف را در سال کاهش داد. در غیر این صورت ما در سال 1400 دوباره مجبور به واردات بنزین خوهیم بود که در شرایط تحریمی کنونی بار مضاعفی برای کشور خواهد بود. اگر چه با راهاندازی پالایشگاه ستاره خلیج فارس گام بزرگی در خود کفایی بنزین برداشته شد ولی با این ضریب افزایش مصرف بنزین در سال یقینا ما باید در آیندهای نزدیک دست به واردات بزنیم پس این جراحی در قالب سهمیهبندی بنزین اجتنابناپذیر بود.
اگر چه ذیل نکته شما این جراحی در قالب سهمیهبندی بنزین اجتنابناپذیر جلوه میکند. اما برخی معتقدند در شرایط کنونی این آزاد سازی نرخ بنزین تشدید فشارهای اقتصادی را باعث خواهد شد. ارزیابی شما در این رابطه چیست؟
ببینید شرایط اکنون به گونهای است که دولت هر گاه و در هر شرایطی دست به سهمیهبندی بنزین بزند، تبعات منفی آن در جامعه خود را نشان خواهد داد. همانگونه که این طرح در دولتهای نهم و دهم با واکنشها، مخالفتها و اعتراضاتی روبه رو بود، امروز هم این طرح که از جانب دولت دوازدهم صورت گرفته است، با واکنشهای جدی در داخل همراه شد. لذا به صرف برخی مخالفها نمیتوان از فوائد بلندمدت و راهبردی آن برای کل کشور چشم پوشی کرد. چون یقینا طرح سهمیهبندی بنزین میتواند پتانسیل کشور را در حوزه اقتصادی و انرژی بهشدت افزایش دهد که در شرایط تحریمی یک امر واجب است. پس نباید به خاطر برخی اهداف مقطعی و کوتاهمدت و برخی مخالفتها از این طرح مفید چشم پوشی کرد. در این راستا مجلس هم تصویب کرده بود که نرخ بنزین همواره باید نزدیک به قیمت حوزه خلیج فارس باشد. حالا که دولت جرات و جسارت این جراحی را پیدا کرده است باید به آن تاسی کرد و به واسطه برخی نگرانیهایی که میتوان با مدیریت درست آن را برطرف کرد نباید از اجرایی شدن این طرح خودداری کرد. ما باید از این طرح حمایت کنیم و در کنار آن با مدیریت درست به دنبال التیام برخی تبعات منفی سمهیهبندی بنزین باشیم. در این راستا اختصاص هر چه سریعتر درآمدهای ناشی از افزایش نرخ بنزین به خانوارهای نیازمند و دهکهای پایین جامعه میتواند موثر و مفید واقع شود. اگر چه صد در صد تبعات منفی افزایش نرخ بنزین مرتفع نخواهد شد، اما به هر حال باید جامعه را به سمت کاهش مصرف سوخت و مدیریت مصرف برای نیل به اهداف بلندمدت و راهبردیتر سوق داد.
در راستای نکات شما آیا اگر کشور در شراط تحریمی نبود باز هم این جراحی اجتنابناپذیر بود؟
بدون شک ما باید به سمت سهمیهبندی بنزین میرفتیم، حتی اگر کشور در تحریم به سر نمیبرد. پیرو این نکته در مجلس ششم، با وجود برخی حاشیههای سیاسی که برای آن مطرح است تصویب شد که هر ساله 20 درصد نرخ بنزین در کشور افزایش پیدا کند. اگر آن روند از همان سال از جانب دولتها پیگیری و عملیاتی میشد، میتوانست با شیب ملایم جامعه را به تدریج با کاهش مصرف بنزین و مدیریت مصرف سوق دهد که در نهایت ما میتوانستیم خیلی سال پیش در زمینه تولید بنزین خودکفا شویم. اما متاسفانه مجلس هفتم به بهانه تثبیت قیمتها از اجرای این طرح مفید جلوگیری کرد تا دولت نهم و دهم که مساله هدفمندی یارانه پیش آمد. البته با وجود اجرایی شدن آن طرح و افزایش نرخ بنزین در آن سالها متاسفانه نتوانست خلأ فاصله نرخ سوخت را در کشور پر کند.
در کنار آن اکنون متاسفانه کشور با مشکلات جدی زیستمحیطی ناشی از افزایش مصرف سوخت در کلانشهرها روبه رو است که هر سال هم جدیتر میشود. متاسفانه میزان مصرف سوخت در کشور با معیارها و استانداردهای جهانی تفاوت بسیاری دارد و ما نسبت به متوسط جهانی شاهد مصرف بالای سوخت در داخل هستیم. پیرو این نکته نیز آمار بالای امراض ناشی از آلودگی هوا به خصوص در فصل سرما، خود به بار مضاعف بر دولت، به واسطه تحمیل هزینههای درمانی بدل شده است. یعنی علاوه بر نگرانی از بابت تامین بودجه به منظور تولید و واردات بنزین و نیز تبعات منفی آلودگی هوای ناشی از افزایش مصرف سوخت، باید هزینه جداگانهای هم برای درمان در این رابطه اندیشید که در شرایط تحریمی، همه این هزینهها میتواند فشارها را بر دولت و کشور بیشتر کند.
از طرف دیگر یقیناً مساله فروش نرخ پایین بنزین در داخل کشور و اختلاف فاحش قیمتی آن با همسایگان باعث رونق بیش از پیش قاچاق سوخت در داخل کشور شده که ضربه مهلکی به صنعت نفت و فرآوردههای نفتی، آن هم در شرایط تحریمی کنونی وارد کرده است. چون در طول این چند سالی که مساله آزادسازی نرخ بنزین و سوخت از دستور کار دولت خارج شده بود، ایران را به ظرفی تبدیل کرده بود که از آن یک شلنگ بنزین و سوخت توسط قاچاقچیان به یکی از همسایگان کشیده شده بود. پس باید این هدفمند کردن سوخت را در دستور کار داشته باشیم حتی اگر در تحریم هم نباشیم.
مضافا اینکه سهمیهبندی بنزین همان جراحی اجتناب ناپذیری است که میتواند به عنوان توفیق اجباری در توانمند کردن تولید فرآوردههای نفتی و قدرتمند کردن صنعت نفت و جلوگیری از خام فروشی عمل کند. اگر چه اکنون توان پالایشگاههای داخلی نسبت به تولید جهانی پایین است، اما اگر این روند پیگری شود یقینا با درآمد ناشی از این سهمیه بندیها میتوان به سمت تولید و ساخت پالایشگاههای بیشتر رفت. ضمن اینکه تولید فرآورده نفتی یقینا، هم با ارزش افزوده بیشتر همراه است و هم در شرایط تحریم با دردسرهای کمتری برای فروش مواجه است. لذا باید این طرح هر چه جدیتر و بدون توقف پی گرفته شود. حتی من معتقدم که باید طرح سهمیهبندی سوخت در رابطه با گازوئیل هم عملیاتی شود. البته در فاصله زمانی کمتر و با مدیریت پررنگتر که تبعات منفی آن هم بر کشور تحمیل نشود.
با توجه به نکات شما باید نرخ سوخت در چه قالب و متد نرخگذاری قرار گیرد تا بتوان آن را نرخ درستی برای شرایط کنونی کشور دانست؟
من معتقدم همین نرخی که مطرح شده نرخ مناسبی است که میتواند ما را در رسیدن به اهداف مد نظر کمک کند. اکنون افزایش 50 درصدی در بنزین سهمیهای و افزایش 300 درصدی در بنزین آزاد با توجه به شرایط معیشتی و اقتصادی کشور، بیشترین هماهنگی را با توان مردم در خرید سوخت و بنزین دارد.