کاهش پرهزینه بودجه دربار
پنجم آذر 1286، محمدعلیشاه بهشدت نسبت به اقدام مجلس شورای ملی در کاهش بودجه دربار اعتراض کرد. مجلس جدیدالتاسیس شورا بودجه دربار را سیصد هزار تومان کسر و به پانصد هزار تومان کاهش داد و شهریه زنان ناصرالدین شاه را هم حذف کرد. این تصمیم مجلس که مورد تایید ناصرالملک، رییس الوزرای وقت قرار گرفته بود محمدعلیشاه را به خشم آورد و دیگر کینه مجلس را تا به توپ بستن و انحلال آن از دل بیرون نکرد. محمدعلیشاه که تحت فشار روسیه و شماری کم از روحانیون بود تا مجلس را منحل کند نمایندگان مجلس را احضار و به آنان در مورد کاهش بودجه دربار اخطار کرد و گفت که از حدود خود تجاوز کردهاند. ناصرالملک که خشم شاه را دید از سمت خود کناره گیری کرد. دولت روسیه- رقیب استعماری انگلستان- که مجلس را تحت حمایت انگلستان میپنداشت و کمک انگلستان به مشروطهخواهان را از همان آغاز کار عملی بر ضد خود میدانست با مجلس و مشروطیت میانه خوبی نداشت. در پی اخطار شاه به نمایندگان مجلس، مخالفان مجلس از فرصت استفاده کرده و دست به اجتماع زدند و ساختمان مجلس در بهارستان را مورد حمله قرار دادند که گارد مجلس دست به تیراندازی زد و از طرفین چند تن کشته یا مجروح شدند. احتشامالسلطنه رییس مجلس برای اقامه شکایت از این وضعیت نزد شاه رفت که محمدعلیشاه دستور داد او و برادرش را که همراه وی بود شلاق زدند و در همان جا (کاخگلستان) بازداشت کردند. محمدعلیشاه سپس ناصرالملک مستعفی و وزیران کابینهاش را خواست و آنان را هم کتک زد و بازداشت کرد که نماینده دولت انگلستان به ملاقات شاه شتافت و به او گفت ناصرالملک از دولت انگلستان نشان دریافت داشته و با کسی که دارای مدال و نشان انگلستان است نباید چنین رفتار شود! شاه گفت اگر چنین است بهتر است که ناصرالملک همین امروز از ایران خارج شود و به انگلستان برود و در آنجا زندگی کند که چنین شد. این موضوع و بسیاری عوامل دیگر دست به دست هم دادند و در نهایت روز سهشنبه دوم تیرماه 1287 ش برابر با 23 جمادیالاول 1326 ق، هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که قشون محمدعلی شاه به سوی مجلس روان شدند و راههایی را که به مجلس منتهی میشد، بستند. مجاهدان که در میدان بهارستان بودند در سنگرهای خود به حال آماده باش درآمدند. چون خبر به گوش حضرات آیات بهبهانی و طباطبایی، از رهبران روحانی مشروطه، رسید، با بیپروایی و دلیری از خانه بیرون آمدند و خود را به مجلس رسانیدند تا شاید از وقوع حادثه جلوگیری نمایند. ناگهان مجلس شورای ملی که هنوز مدت زیادی از بدو تشکیل آن نمیگذشت به دستور محمد علی شاه مستبد و توسط کلنل لیاخوف، افسر روسی به توپ بسته شد. در پی این حمله، نعش خونین آزادیخواهان، صحن بهارستان را پُر کرد و صدای ناله و فریاد از هرسو به گوش میرسید.