کار اشرف غنی تمام است

۱۳۹۸/۰۹/۰۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۸۰۵۷
کار اشرف غنی تمام است

گروه جهان|

نشست طالبان و دولت افغانستان که قرار بود در پکن به میزبانی چین برگزار شود لغو شده است. منابع مطلع افغانستانی گفته‌اند دلیل اصلی لغو این نشست، اختلافات گسترده در دولت افغانستان بر سر هیات شرکت‌کننده بوده است. روزنامه ماندگار افغانستان نوشته که اشرف غنی رییس‌جمهوری افغانستان، از نقش پررنگ این روزهای حامد کرزی در فضای سیاسی چندان رضایت نداشته و به همین دلیل از او خواسته تا با وجود هماهنگی قبلی، از حضور در این نشست خودداری کند. حامد کرزی اخیرا با انتقاد شدید از دولت افغانستان از حرکت کشورش به سوی بحران گفته و تلویحا دولت غنی را مسوول این شرایط خوانده بود.

روزنامه ماندگار در این باره نوشته: وضعیت بحرانی افغانستان سرانجام حامد کرزی رییس‌جمهوری پیشین، را وادار به واکنش کرد. او حرف‌هایی مطرح کرد که هرچند در محافل شخصی و خصوصی همواره ورد زبان‌ها بوده، ولی به گونه رسمی چندان بازتاب نیافته بود. او به‌صورت تلویحی حکومت فعلی و به‌ویژه دفتر ریاست‌جمهوری را عامل اصلی نابسامانی‌های افغانستان معرفی کرد. او در بخشی از سخنانش گفت که آزادی بیان در کشور با خطر روبروست و کسانی که علیه حکومت سخنان انتقادآمیز می‌گویند و می‌نویسند، مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. کرزی همچنین گفت که برخی از سیاسیون کشور به او مراجعه می‌کنند و می‌گویند که از سوی حکومت تهدید شده‌اند که سخنان انتقادآمیز به آدرس حکومت و سران آن نگویند. او به کشته شدن وحید مژده از تحلیلگران مطرح کشور اشاره کرد و بدون آنکه بخواهد به‌صورت مستقیم نهادی و فردی را متهم کند؛ تلویحی نوک پیکان انتقادش را به سوی دفتر ریاست‌جمهوری گرفت.

نشریه افغانستانی ماندگار نوشته: اینکه این سخنان چقدر درست است یا نیست، به شخص کرزی ارتباط دارد؛ اما بدون تردید در سخنان انتقادآمیز او از کارنامه حکومت فعلی، واقعیت‌هایی نیز وجود دارد. او راست می‌گوید که حکومت فعلی در تأمین امنیت و دادن امید برای مردم تا از کشور فرار نکنند، ناکام بوده است.

هرچند کارنامه دولت کرزی بهتر از کارنامه حکومت فعلی نبود، اما حداقل وضعیت تا این اندازه بحرانی نشده بود. کرزی در دامن زدن به تعصبات قومی و زبانی جانب احتیاط را می‌گرفت، درحالی که اشرف غنی تمام هم‌وغمش را متوجه مسائل قومی و زبانی کرده است. در دولت کرزی می‌شد به هر وسیله‌ای که شده، لقمه‌نانی پیدا کرد و به‌آرامی در کنار خانواده خورد؛ اما در دولت اشرف غنی این لقمه نان نیز از مردم گرفته شده است. کرزی هم به قدرت بسیار دلچسپی نشان می‌داد ولی نه به اندازه ای که غنی عاشق و واله قدرت سیاسی شده است. کرزی دلش بود که چند سال دیگر نیز در قدرت باقی بماند، ولی غنی می‌خواهد که علی‌رغم اراده مردم به زور خود را بر آنها تحمیل کند و اگر ممکن بود، تا آخر عمر قدرت را از دست ندهد.

سخنان کرزی در مقطع بسیار پیچیده‌ای از وضعیت افغانستان ارایه شدند؛ در مقطعی که نتیجه انتخابات مشخص نیست و بحث صلح با طالبان نیز همچنان روی میز قرار دارد. از قرار معلوم، حکومت از کرزی خواسته است که در نشست چین که احتمالاً تا چند روز آینده برگزار خواهد شد، شرکت نکند.

گویا حکومت از نقش کرزی در مسائل صلح هراس دارد و می‌خواهد که او در این مورد کاری انجام ندهد. این‎که کرزی چه نقشی می‌تواند در بازی صلح انجام دهد، واقعاً مشخص نیست؛ ولی جلوگیری از سفر او به چین نیز نمی‎تواند توجیه منطقی داشته باشد. همان‌گونه که دیگر سیاستمداران کشور حق دارند در چنین نشستی شرکت کنند، او نیز به عنوان شهروند کشور و سیاستمدار می‌تواند از چنین حقی برخوردار باشد.

به نظر می‌رسد که وضعیت در حکومت غنی چنان به مرحله طغیان رسیده که او حتی از سایه‌اش نیز می‌ترسد. غنی در زمان نامناسبی شیفته دیکتاتوری شده است؛ زمانی که عمر چنین حکومت‌هایی به‌سرآمده است. او حالا حتی اگر بخواهد که از خود دیکتاتور بسازد، کسی او را جدی نمی‌گیرد. مردم افغانستان دیکتاتورهای بسیار مدهشی را از سر گذرانده‌اند که غنی حتی به گردِ پای هیچ کدام آنها نمی‌رسد.

 مردم افغانستان 18سال پیش به ارزش‌های جمهوریت پیوستند و دیگر نمی‌خواهند از راهی که انتخاب کرده‌اند، خارج شوند. غنی شاید بتواند یک دور دیگر قدرت را همچنان برای خود و اطرافیانش حفظ کند؛ ولی موفق نخواهد شد که کشور را از بحران موجود برهاند؛ بحرانی را که غنی به وجود آورده، صرف با کنار رفتن او از قدرت و ایجاد حکومتی با قاعده وسیع ممکن است رفع شود. این بحران چنان گسترده و عمیق است که به‌تنهایی کافی‌ است کمر هر حکومتی را بشکند.

در پایان این مطلب انتقادی آمده: در پنج سال اخیر، غنی و اطرافیان او به اندازه صدسال به افغانستان را صدمه زده‌اند. خبط‌های سیاسی او و هم‌تیمی‌هایش را هیچ‌یک از زمامداران پیشین کشور انجام نداده بودند. در رأس دولت بودن، یک موضوع است و با تدبیر و درایت حکومت کردن، چیز دیگری. غنی فقط شوق دارد که دیگران او را «رییس‌جمهوری منتخب کشور» خطاب کنند.. اما اینکه لازمه چنین جایگاه‌هایی چیست، او چیزی نمی‌داند. شاید خوب می‌بود که او در همان بانک جهانی باقی می‌ماند و به میرزاقلمی‌هایش ادامه می‌داد؛ چون او مناسب چنین کاری است، نه حکومتداری و رهبری جامعه افغانستان.