آیا صادرات غیرنفتی توان تثبیت نرخ ارز را دارد
درباره بودجه 99 بحثهای زیادی مطرح میشود. جبر باعث شد که دولت بالاخره به دنبال نفتزدایی از بودجه جاری باشد. با این وجود موفقیت بودجه 99 در گرو روند معقول قیمت ارز است و یک شوک ارزی دیگر میتواند همهچیز را تغییر دهد. برای ثبات نرخ ارز بحث تعادل در عرضه و تقاضای ارز مطرح میشود اما سوال این است که عرضه ارز از چه مکانی تأمین میشود؟ در شرایطی که صادرات نفتی چندانی نداریم آیا صادرات غیرنفتی میتواند جور این موضوع را بکشد؟ این مساله و چندین موضوع مجهول دیگر عملا ذهن بسیاری از فعالان بخش خصوصی را به خود مشغول کرده است.
خطر فشار مالیاتی و بحران اوراق مشارکت
عباس آرگون عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران با اشاره به این موضوع میگوید: دولت مجبور به بستن بودجه بدون احتساب درآمدهای نفتی است و امکان بسته شدن بودجه با درآمدهای نفتی وجود ندارد. برهمین اساس دولت باید برای تامین منابع مالی مورد نیاز خود به دنبال راههای جایگزین باشد. به گفته این فعال بخش خصوصی اما نگرانی مهمی که در این میان وجود دارد؛ «افزایش فشارهای مالیاتی و انتشار گسترده اوراق مشارکت و قرضه برای تأمین کسری بودجه از سوی دولت» است؛ اتفاقاتی که خود میتواند مشکلات بیشتری را در کوتاه و بلندمدت برای تولید، اشتغال و اقتصاد کشور به وجود بیاورد. بنابه توضیحات آرگون، «فروش اوراق مشارکت برای تامین مالی طرح ها»، خود نوعی استقراض به شمار میرود و درآمد پایداری برای دولت ایجاد نخواهد کرد؛ زیرا جدا از اینکه هزینههایی به دولت تحمیل میکند، تعهد بیشتری را هم برای او ایجاد خواهد کرد. چراکه دولت باید هم اصل پول و هم سود آن را در بودجه سالهای بعد برگرداند. البته به گفته آرگون؛ عمدهترین شیوهای که دولت میتواند تمرکز بیشتری برای کسب درآمد داشته باشد، صادرات غیرنفتی و پوشش پایههای مالیاتی و کاهش معافیتهای مالیاتی است که میتواند کمکدهنده باشد.
نیاز به تغییر رویکرد دولت
براساس اظهارات این فعال اقتصادی، دولت نباید تنها به فکر ستاندن مالیات باشد، بلکه باید پاسخگوی این نیز باشد که این مالیات قرار است صرف چه خدماتی و کجاها هزینه شود؛ چراکه هزینه چاقی دولت را که نباید مردم بپردازند. این عضو اتاق بازرگانی تهران همچنین بیان کرد که مالیات ستانی نباید به این معنا باشد که به بخشهای شناسنامهدار فشار بیشتری وارد شود؛ بلکه مالیات باید از بخشهایی که فرار مالیاتی دارند یا شناسنامهدار هستند، اخذ شود. از همین رو، معافیت را باید به حداقل رساند و درعوض پایههای مالیاتی را توسعه داد. براساس اظهارات او، مهمترین راه دیگر برای تأمین کسری بودجه دولت، «مدیریت یارانههای پنهان و آشکار» خواهد بود که عملاً بخش مهمی از هزینههای سالانه کشور را هم شامل میشود. این درحالی است که در حال حاضر، یارانههایی که اختصاص پیدا میکند چه ارزی در نظر گرفته شوند و چه غیر ارزی وارد چرخه تولید و توسعه اقتصاد کشور نمیشود و همین موضوع ضربه جدی را به اقتصاد کشور وارد میکند. او در اینجا پیشنهاد داد که دولت تغییراتی را در نحوه تخصیص یارانه بدهد. حال با توجه به اینکه در حال حاضر کشور با تحریمهای شدیدی روبهرو است و امکان صادرات نفت نیز وجود ندارد؛ آرگون از دو راهکار دیگر برای خلق منابع پایدار برای بودحجه 99 میگوید: « توسعه صادرات غیرنفتی و افزایش تقاضا در داخل کشور.» به گفته او، در گام نخست باید موانع اصلی که سر راه صادرکنندگان است شناسایی و در راستای رفع آنها اقدام کرد تا هم صادرات رونق بگیرد و هم تولید داخل افزایش یابد. راه دیگر به گفته او، افزایش تقاضا در بازار داخل است. یعنی اگر تقاضا را در داخل کشور افزایش و قدرت خرید مردم را که در دو سال گذشته کاهش پیداکرده، را با اقداماتی مانند پرداخت یارانه نقدی، جبران کنیم، میتوانیم رکود کنونی را کاهش دهیم و تقاضا را بالا ببریم. آرگون در بخش دیگری از صحبتهای خود بر این موضوع تاکید میکند که دولت برای اینکه بتواند بودجه بدون نفت ببندد باید هزینههای جاری خود را حتی الامکان کاهش دهد و به سمت چابکسازی حرکت کند. تجربه دیگر کشورها این است که با «کاهش هزینههای غیرضروری»، «کوچک کردن دولت»، «ادامه خصوصیسازی»، «افزایش درآمدهای مالیاتی» و «جلوگیری از فرارهای مالیاتی» درآمدهای نفتی از بودجه جاری حذف خواهد شد.
امید به بازگشت نرخ تک ارزی
از سوی دیگر سیدرضی حاجآقامیری عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران با اشاره به اینکه کشور تا حدودی که ثبات نسبی در عرصه سیاسی و اقتصادی دست یافته ونرخ ارز تقریبا به سمت تک نرخی شدن در حرکت بود، گفت: اگر روند کاهشی فاصله بین ارز آزاد و نیمایی ادامه پیدا میکرد، تا حدودی میتوانستیم امیدوار باشیم که دولت گامهای بعدی را با تک نرخی شدن ارز بردارد. اما به گفته حاج آقامیری با اتفاقاتی که خصوصا پس از اجرای اصلاح قیمت بنزین رخ داد، دلار کمی روند صعودی به خود گرفت و گران شد؛ هر چند این روند خیلی تداوم نداشت و عقبگرد داشت. این فعال اقتصادی در ادامه تاکید کرد که نرخ ارز در کشور باید تا مرز واقعی شدن پیش رود، اما دولتها با سوبسید نفتی هر بار به دلایلی جلوی واقعی شدن نرخ ارز را میگیرند. نرخ ارز واقعی به زیان تولید نیست بلکه به نفع تولید داخلی و صادرات غیرنفتی واقعی است. حاج آقا میری در ادامه صحبتهای خود با اشاره به شرایط تحریمی حاکم بر اقتصاد ایران، اظهار کرد: اکنون در فازی قرار داریم که امکان پیش بینی دقیق برای وضعیت متغیرهای اقتصادی به خصوص در مورد اینکه نرخ ارز در بودجه باید بر اساس چه نرخی باشد و به چه سمتی حرکت کند، را از ما میگیرد. او این پرسش را نیز مطرح کرد که باید دید آیا بانک مرکزی همچنان توان دارد که مثل چند وقت اخیر نرخ دلار روی همان 10 یا 11 هزار تومان راثابت نگه دارد یا با توجه به افزایش نرخ بنزین در روزهای اخیر، قرار است نرخ ارز را در کانال ۱۲ هزار تومان تثبیت کند؟ این فعال اقتصادی با بیان اینکه این روند همیشگی بود و ارتباطی به تحریمها ندارد، گفت: همه دولتها در ایران هرکدام بهنوعی جلوی افزایش نرخ ارز را از طریق ارز نفتی و سوبسیدها گرفتهاند؛ این در شرایطی است که باید نرخ ارز مابه التفاوت نرخ تورم داخلی و تورم خارجی افزایش یابد. بر همین اساس، این مسیر دشوار در بازار ارز در طول سالها ادامه داشته و ترمیم آن هنوز هم مشکل دارد. حاج آقا میری با تاکید بر اینکه «نرخ ارز» یکی از مولفههای مهم اقتصادی است که در سیاستگذاریها، دولت به عنوان ابزار به آن نگاه میکند، اظهار کرد: بخش خصوصی حتی از قبل از دولت اصلاحات تاکنون با تمامی دولتها این مشکل را داشته است؛ چراکه نسبت به شرایط اقتصادی همیشه نرخ دلار غیرواقعی بوده و همیشه با همین وضعیت روبه رو بودیم. به گفته او، همواره پس از سرکوب نرخ ارز، ما یک جهش قیمتی را در نرخ دلار شاهد بودیم که هیچ گاه این وضعیت هم به عقب برنگشته است. با این حال، این عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، بر این باور است دولت به دلیل کسری شدید بودجه، کمبود ریال، نرخ بالای تورم، ناگزیر باشد نرخ دلار را در بودجه افزایش دهد. البته بازهم تاکید میکنم که شرایط فعلی را برای پیش بینیها اقتصاد و متغیرهای آن مناسب نمیدانم و باید صبر کرد. او همچنین با بیان اینکه صادرات غیرنفتی، مثل جسم نیمی جانی است که با تزریق سرمهای موقتی، سرحال نمیشود، گفت: بهطور مثال، ببینید که قطع یکباره اینترنت در همین چند وقت اخیر، چه ضرر و زیانی را به کسب وکارها و صادرات وارد کرد. حاج آقا میری در ادامه با تشریح اینکه دغدغه فعالان اقتصادی، صادرات غیرنفتی واقعی است نه صادرات نفتی، بیان کرد: صادرات غیرنفتی مثل میعانات و پتروشیمی که وابسته به نفت است، خیلی نمیتواند محور اصلی توسعه صادرات غیرنفتی باشد؛ برای اینکه این حوزه تحت تأثیر نوسانات بازار نفتی است. رفتار خردمندانه این است که صادرات غیرنفتی را بدون بخشهای وابسته به نفت در نظر بگیریم. عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران توضیح داد: اکنون که گرفتار تحریم شدهایم اقتصاد ایران به جهت نفت محور بودن دچار مشکل شده است. در حال حاضر تحریمکنندگان به راحتی دست و پای کشور را در توزیع و فروش نفت بستهاند. وی تاکید کرد: در چنین شرایطی اهمیت صادرات غیرنفتی خود را نشان داد.
ای کاش صادرات غیرنفتی به تدریج رشد میکرد، اما موقعی میتوان به صادرات غیرنفتی امیدوار بود که شرایط رشد آن را میسر کرد. او با بیان اینکه رشد اقتصادی در گرو افزایش صادرات غیرنفتی است، گفت: زمانی افزایش نرخ ارز میتواند در خدمت صادرات باشد که نرخ ارز واقعی باشد. تا بتواند در بازارهای هدف رقابت کند. اهمیت صادرات بیشتر از حفظ ارزش پول ملی است. کشورهای صنعتی تراز اول مثل چین و امریکا حتی تعمداً سعی میکنند و اجازه نمیدهند پول ملی آنها افزایش یابد.