شمشیر دولبه سرمایهگذاری در استارتآپها
گروه دانش و فن
روزهای قطعی اینترنت تمام شده، روزهایی که همه در بهت و حیرت فرورفته بودند و شاید واقعهای که رخ داده بود را باور نمیکردند. کسبوکارها از ضرری که به آنها وارد شده میگویند و البته سودی که میتوانستند این مدت به جیب بزنند و حالا دود شده است. یکی از آسیبهایی که شاید در نگاه اول به آن توجه نشود، تغییر دید سرمایهگذاران است که در تزریق بودجه برای شراکت با استارتآپها تردید داشتند و اکنون این تردید، جای خود را به اطمینان از عدم سرمایهگذاری داده است.
عواقب رویداد قطع اینترنت در اکوسیستم استارتآپی کشور یکی پس از دیگری خودشان را نشان میدهد و در گفتوگو با صاحبنظرهای استارتآپی بیشتر میتوان به آنها پیبرد. نتیجه همه این اتفاقات دست کم برای اکوسیستم استارتآپی این است که حالا سرمایهگذاران با دو ریسک عمده طرف هستند: یکی از بین رفتن سرمایه نیروی انسانی خوب و دیگری عدم رشد به موقع استارتآپها. از سوی دیگر با وضعیت اخیر و ایجاد اختلال در کار توسعهدهندگان، نیروهای فنی نیز از ادامه فعالیتشان در کشور دلسرد میشوند یا نمیتوانند آنطور که میخواهند به اهداف خود برسند. اساسا در ایران کارآفرینی و ایجاد یک استارتآپ و جذب سرمایه خیلی سختتر از جایی مانند کشورهای غربی است و در کنار این سختی، رخ دادن چنین مشکلاتی اوضاع را بدتر میکند؛ هزینههای چند برابری برای جان گرفتن دوباره یک کسبوکار تنها یکی از آنهاست که مستلزم جذب سرمایه است. باید اعتراف کرد در حال آشنایی با یک نوع خاص از فضای استارتآپی هستیم که در آن سرمایهگذارها بیشتر از همیشه مخالف سرمایهگذاری شدهاند.
شایان شلیله، فعال استارتآپی معتقد است قطعی اینترنت، یک تاثیر کوتاهمدت و بلکه میانمدت ناگوار برای بحث سرمایهگذاری بخش سنتی در اکوسیستم استارتآپی به دنبال خواهد داشت. به گفته شلیله دیگر نمیتوان با برگزاری یک رویداد و ارایه یک سری آمار و ارقام منطقی و آیندهبینی حقیقی، سرمایهگذاران بخش سنتی را مجاب به سرمایهگذاری در کسبوکارهای آنلاینی کرد که به نظر آنها امکان هر لحظه قطع شدنشان وجود دارد. او در این رابطه به دیجیاتو میگوید: «شاید این موضوع اگر درست برطرف نشود موجب یک تاثیر درازمدت بدتر هم بشود. نمیتوان اوضاع را خوب نشان داد و با تغییر واقعیتهای موجود، سرمایهگذاران را فریب داد. آنها خودشان کارکشته این موضوع هستند و میدانند که چه ریسکهایی در برابرشان قرار گرفته است. اینکه بگوییم هیچ خسارتی رخ نداده و همهچیز امن و امان بوده، حرف صحیحی برای جذب سرمایه نیست.» این فعال استارتآپی باور دارد که حالا نهادهای بزرگی همچون صندوق نوآوری و شکوفایی میتوانند برای وضعیت سرمایهگذاری کاری کنند و میگوید: «با این حال نباید به فعالیت کنونی آنها تکیه کرد، این مجموعهها باید با تغییر روشهای قدیمی خود به فضای استارتآپی و مبحث سرمایهگذاری روحیه بدهند، وارد بخشهای درستی بشوند و کاری نکنند که مبادا درهای جدیدی برای سودجویی عدهای از مثلا کارآفرینان باز شود.» او با بیان اینکه این سرمایهگذاریها در نقش یک سرم برای اکوسیستم استارتآپی روی بستر بیمارستان است و نه یک راهحل دایم، میگوید: «کار اصلی این بود که اساسا چنین اتفاقی نمیافتاد و اینترنت قطع نمیشد، حالا که کار از کار گذشته، باید عاقلانه برخورد کرد تا مشکلات اکوسیستم در ابعاد مختلف از جمله همین مساله سرمایهگذاری کمتر و کمتر شود.»
گزینه قطع اینترنت به نگرانی سرمایهگذارها اضافه شده است
رضا باقری، یکی دیگر از مدیران استارتآپی، اظهار میکند: «قطع اینترنت یک اتفاق ناگوار بوده که صدمههای به مراتب زیادتری به اقتصاد کشور نسبت به صدمههای واردشده به فروشگاهها و بانکها زده است، پیش از این در بین گزینههای احتمالی ریسک سرمایهگذاری به هیچوجه مسالهای به نام قطعی اینترنت وجود نداشت ولی امروزه این گزینه نیز روی میز تمام سرمایهگذارها قرار دارد. جدا از فعالان استارتآپی و مدیران عامل این مجموعهها، لایههای بالاتری نظیر سرمایهگذاران دچار شوک شدند که شاید در دید مستقیم نباشند اما باید آنها را دریابیم. اکنون برخی مواردی که سرمایهگذار تا مرحله نهایی کار هم وارد شده بود، با دودلی مواجه شدند و سرمایهگذاریها به حالت تعلیق در آمده است. در واقع سرمایهگذارانی که تازه علاقهمند به حوزه شده بودند از ورود به آن حذر دارند و حتی سرمایهگذارانی که پیشتر در حوزه بودند هم دچار شک و تردیدهایی شدهاند.» به گفته باقری چندین ماه مذاکره با برخی سرمایهگذاران حالا به بنبست رسیده و او این مساله را هزینهای میداند که بازگشت آن امکانناپذیر است. درواقع ضررهای واردشده به اکوسیستم استارتآپی به فروش صفر و کاهش رشد محدود نمیشود و برخی ضررهای مالی و غیرمالی به آینده این کسبوکارها برمیگردد. او میگوید: «باید حرفهای فعالان استارتآپی و سرمایهگذاران شنیده شود و هزینه خسارات درست منتقل شود تا دیگر شاهد چنین اوضاعی نباشیم. اگر زمانی، اینترنت صرفا یک کالای فرهنگی بود، امروزه یک سیستم اقتصادی است؛ حتی اگر در نگاه اول به نظر نیاید.»
سرمایهگذاران حق دارند واهمه داشته باشند
در مقابل، ناصر غانمزاده، سرمایهگذار در اکوسیستم استارتآپی به این مساله اشاره میکند که سرمایهگذاران حق دارند به واهمه رسیده باشند. او که به گفته خودش همیشه و در همه شرایط عینک خوشبینی را از چهرهاش برنداشته حالا میگوید که به سختی میتوان روزنه روشنی را در وضعیت اکوسیستم استارتآپی ایران مشاهده کرد و بیان میکند: «واقعیت این است که جامعه استارتآپی ایران قبل از قطعی اینترنت نیز به مشکلات عدیدهای برخورد کرده بود، تقریبا هیچ سرمایهگذاری وجود نداشت و جریان بهدرستی پیش نمیرفت. حالا با این شرایط اتفاق دیگری افتاده که اوضاع را بدتر از قبل کرده و طبیعتا باید به سرمایهگذاران حق داد که بیشتر نگران باشند. مهمترین کانال تجارت استارتآپی قطع شد و نه کانتنت مارکتینگی در کار بود و نه دیجیتال مارکتینگی، سرمایهگذار چطور میتواند دوباره اعتماد کند و وارد این حوزه شود؟» او میگوید: «پذیرش وضعیت استارتآپها و قبول کردن این واقعیات که ۹۰ درصد استارتآپها به شکست میانجامند و سوددهی در سالهای اولیه تقریبا معنی ندارد و مواردی از این قبیل برای سرمایهگذاران کار به قدر کافی سختی است که حالا با وضعیت پیش آمده، بدتر هم شده است.» او باور دارد تا زمانی که اوضاع مثل قبل شود، چند ماهی طول میکشد و تا زمانی که استارتآپها مانند سابق نتوانند فعالیت کنند، اوضاع به همین منوال خواهد بود.
روزهای خاموشی اینترنتی، واهمهای در دل کاربران اینترنت و فراتر از آنها جامعه استارتآپی ایجاد کرد و با وجود خساراتی که در این مدت متحل شدند، بیشتر از آنکه به این خسارات و جبران آن فکر کنند، نگران تکرار این اتفاق هستند و این نگرانی به سرمایهگذارها که یکی از اضلاع مهم و تاثیرگذار در فعالیت استارتآپی هستند، تزریق شده است. این فضای وهمآلود نیازمند اطمینان خاطری است که به اکوسیستم استارتآپی داده شود و امیدی که پیش از این به نتیجه تلاشهایشان داشتند را بار دیگر زنده کند.