پروژههای ناتمام هخامنشی در دست بررسی
«پـروژههای نـاتمـام اواخر دوره هخامنشی» را «آوری باخنهایمر»، مدرس زبانشناسی خاور نزدیک مرکز تحقیقات جامعه و فرهنگی ایران باستان، غرب استرالیا در موزه ملی ایران در قالب نشستی تخصصی بررسی میکند. به اعتقاد «باخنهایمر»، ابنیه دوره پایانی امپراتوری هخامنشی باید در سه دیدگاه مورد توجه باشد: «هرگونه پژوهشی که هدف از آن بررسی باستانشناختی پروژههای پایانی هخامنشی است، باید پیش از هر چیز حاوی گزارشی از زمینههای طبیعی، محیطی و جغرافیایی سرزمینهایی باشد که این ابنیه در آنها واقع شدهاند»، «باید تلاش شود که عناصر درشت – مکرو – در هر یک از ابنیه پیش از بررسیهای دقیق و ریز – مایکرو – مورد توجه قرار گیرند. به عنوان نمونه، ظاهر مجموعهها، معماری آنها، اندازه و شکل آنها، اندازه و شکل آنها و کاربرد آنها در فعالیتهای گوناگون یا مقطعی، باید ابتدائا بررسی و مورد مطالعه قرار گیرد.» همچنین «این سازهها باید با توجه به عناصر خرد – مایکرو – و بسیار کوچک آنها بررسی شوند. عناصری همچون نگارهها و نقوش، تراش سنگها، رنگبندیها و ظرایفی که در ساخت و معماری بدانها توجه شده است.» در توضیح این نشست تخصصی که ساعت ۱۰ و نیم دوشنبه ۱۸ آذر در سالن نشـست موزه ایران باستان در موزه ملی ایران برگزار میشود، آمده است: «توجه تاریخنگاران و باستانشناسان امپراتوری هخامنشی از گذشتههای دور عموما معطوف به حوادث دوران فرمانروایی کوروش کبیرو سلطنت داریوش اول و خشایارشا بوده است. درگیریهای سهمگین پارسیان با همسایگان غربی خود در ابتدای سده پنجم پیش از میلاد و برآمدن امپراتوری هخامنشی در زمان کوروش دوم از کرانههای گمنام زاگرس همواره سوژههای جذابی برای تحقیق و پژوهش بوده و هستند. نبرد تکاوران پارسی و نیزه بران یونانی وشکوه بازماندههای شگفتانگیزی چون تختجمشید چنان رویدادهایی بزرگ و آثاری عظیم در تاریخ بشر بودهاند که سایه سنگین آنها ناخواسته بر دیگر حوادث و سازههای تاریخی از دیرباز سنگینی کرده است. به بیانی ساده، بیتوجهی و بیعلاقگی مفرطی که عموما به تاریخ و آثار باقیمانده از سده چهارم پیش از میلاد هخامنشی نشان داده میشود، نه به خاطر بیارزشی و بیاهمیتی آنان، بلکه معمولا به دلیل جذابیت زیاد سالهای نخست امپراتوری و حوادث و آثار آن است. بر این پیشزمینه، سرانجام میتوان دریافت که در عمل، روشن کردن جنبههای تاریخی و باستانشناسی سده پایانی امپراتوری هخامنشی علاوه بر آنکه پژوهشی تازه خواهد بود، پیش ازآن ناخودآگاه منجر به بازخوانی و تجدید نظر تاریخنگاری هخامنشی نیز خواهد بود.»