تولید و صادرات دانشبنیان، راه نجات اقتصاد ایران
بهنام ملکی| کارشناس اقتصادی|
اقتصاد مبتنی بر خامفروشی به شیوه سنتی به عنوان اصلیترین منبع درآمد در کشورهای توسعه نیافته محسوب میشود. فقدان ساختارهای کارامد و دانشبنیان مطابق با تفکر علمی و فناوریهای روز که ناشی از سیاستهای واپسگرایانه حاکم بر این جوامع بوده مانع همگامی اقتصاد تولید و صنعت این کشورها با روند توسعه جهان توسعهیافته شده است. از دیدگاه اقتصاد مدرن، تولید ثروت از دانش، بزرگترین مولفه پیشرفت در جهان مطرح است چرا که تفکر درست و استفاده از دانش است که میتواند ارزش افزوده چندین برابر (در پارهای از موارد هزاران برابر) ایجاد کند. به عنوان مثال فرآیند تولید گل سرخ از فروش گلبرگهای طبیعی (خامفروشی) آن تا تهیه گلاب (فرآیند سنتی) و تبدیل آن به عطر و عصارههای برند جهانی (فرآیند نوین) ارزش افزودهای چند صد برابری فقط طی یک روند دانشمحور ایجاد میکند. طبق بررسیهایی که تاکنون صورت گرفته است در آمد حاصل از فروش تنها یک دارو ضد سرطان در فرانسه، معادل۱.۵ برابر فروش سالانه نفت ایران است. از سوی دیگر علاوه بر اقتصاد دارو، کشور فرانسه در بخش کشاورزی هایتک نیز همگام با توسعه تکنولوژی با اعمال فرآیندهای دانش بنیان در آمد سرشاری کسب میکند. به عنوان مثال با وجود اینکه فرانسه جزو تولیدکننده عمده خرما در جهان نیست، با اعمال پروسههای فراوری دانش بنیان با تولید و صادرات پاجوش اصلاح شده، خرما و صادرات آن به عراق، مصر، ایران و... جایگاه برتر خود را در این صنعت حفظ کرده است. نمونه دیگر از نقش دانش در تولید و سودآوری کارخانه بایر آلمان است که با هزینه هدفمند و انجام پروژههای علمی و حتی جذب نخبگان کشورهای جهان سوم در فرآیند چندین ساله هر از چند گاه دارویی جدید را رونمایی میکند که ارزش افزوده آن قابل مقایسه با هزینه کرد پژوهشی و سرمایه اولیه آن نیست.
در یک نظام توسعهیافته عمده کارهای یدی و بازو محور به آدمکهای ماشینی (رباتها) سپرده میشود در این کشورها با صرف هزینه و سرمایه اولیه روندی را در صنعت طراحی و تعریف کردهاند که در دراز مدت از نظر اقتصادی بازگشت سرمایه و سود زوالناپذیر باعث شکوفایی اقتصاد در این بخش میشود.
ژاپن نمونه بارز دیگر در اقتصاد موفق دانشمحور است بهطوری که نفت خام خریداری شده 70 دلاری از کشورهای توسعه نیافته را با فرآیند تکنولوژی محور تبدیل به محصولات نهایی با ارزش 700 دلار میکند. شوربختانه اینکه خریدار عمده این محصولات عمدتا همان کشورهای خامفروش و نفتی هستند. نمونه بسیار خوب دیگر شرکت سامسونگ کره جنوبی است که تکنولوژی پیشرفته و دانش بنیان آن در زمینه ارتباطات (تلویزیون، کامپیوتر، تبلت، موبایل و...) کشور کره جنوبی را یکی از بزرگترین مدعیان این صنعت حتی در مقابل اپل امریکا قرار داده است.
به راستی چرا کشور ما با دارا بودن منابع سرشار انرژی نفت و گاز متاسفانه پس از یک قرن هنوز بیش از 60 درصد اقتصاد کشورمان وابسته به صادرات نفت خام (طلای سیاه) است و جالب اینکه حتی در فرآیند کشف، حفاری و استخراج آن نیز وابسته به غرب و کشورهایی هستیم. جوامعی که فاقد منابع قابل توجه انرژی فسیلی هستند (ایتالیا، فرانسه و کره جنوبی...) . به نظر میرسد فقدان نقشه راه شفاف یا بیتوجهی به برنامههای مصوب، بیگانگی با تفکر و تصمیمات علمی دانش و تکنولوژی و در پارهای از موارد غرق شدن در حمایت از تولید و صادرات نفت و خامفروشی که ریشه در انتخابهای نادرست دارد از دلایل اصلی این عقب ماندگی به حساب بیاید .
اگر بنا داریم قطار اقتصاد کشور را در ریل واقعی توسعه و پیشرفت پایدار و باشتاب قرار دهیم لازم است چارچوب و اساس سیاستگذاری و مدیریت کلان کشور بر پایه دانش، منافع ملی و بدور از هرگونه تعصبگرایی بنا کنیم.
به عنوان مثال صنعت توریسم سلامت با توجه به شرایط ارزی و ظرفیتهای بالقوه و دانشبنیان کشور اگر بدرستی مدیریت و سازماندهی شود میتواند بستر مناسب جذب ارز (درحد نفت)، آبروی اعتبار و سرمایه برای کشور باشد. هرگونه تاخیر در شتاب بخشی به احیای این ظرفیت بزرگ و بالقوه باعث پیشی گرفتن کشورهای رقیب نظیر ترکیه، هند و ...خواهد شد که جبران این عقب ماندگی به راحتی میسر نخواهد شد. با توجه به شرایط کشور به لحاظ تحریمهای ناعادلانه، کاهش ارزش پول ملی، بحران بیکاری به ویژه در میان قشر تحصیلکرده، استفاده از ظرفیت گردشگری علیالخصوص در حوزه سلامت با عنایت به توانمندی ظرفیت و مهارتهای کمنظیر پزشکان و امکانات موجود کشور میتواند روزنههای امید بخشی را در توسعه اقتصادی و افزایش درآمد ارزی فراروی کشور قرار دهد. گرچه با امضای تفاهمنامهای بین وزارت بهداشت و وزارت گردشگری تصمیماتی در این زمینه اتخاذ شده است (اختصاص 10درصد از تختهای بیمارستانی به توریسم سلامت، فراهم کردن تسهیلات جذب و پذیرش بیمار) ولی به نظر میرسد هنوز تا فرهنگسازی، اصلاح فرهنگ عمومی و عملیاتی کردن ظرفیتهای بالقوه موجود راه زیادی باقی مانده است. با توجه به اینکه هر گردشگر سلامت در آمد ارزی بیش از 2400 دلار نصیب کشور میکند، استفاده از تمامی امکانات در راستای فراهم کردن بسترهای مناسب فکری فرهنگی، بسامان کردن زیرساختهای عمرانی و هتلینگ جهت اسکان همراهان بیمار، ایجاد شفافیت در کسب وکارها و سهولت فرایندهای پذیرش بیماران و تبلیغات گسترده مناسب در شبکههای برونمرزی، هماهنگی وزارت گردشگری بهداشت، تورگردانان بخش خصوصی، توسعه ظرفیت جذب رشتههای علوم پزشکی و... میتواند در تحقق اهداف راهگشا باشد. حمایت ازنخبگان، افزایش جذب دانشجوی خارجی در دانشگاههای معتبر کشور از دیگر ضرورتهای دانش بنیان امروز ماست .