نیاز صنعت پتروشیمی به نبوغ بخش خصوصی واقعی
گروه انرژی| با وجوداستفاده از نفت و گاز به عنوان خوراک، پتروشیمی، سهم کمی از کل مصارف نفت و گاز را به خود اختصاص میدهد. برای بررسی بهتر سهم خوراک پتروشیمی در سبد نفت و گاز، مرکز مطالعات زنجیره ارزش پنج کشور (عربستان سعودی، روسیه، کره جنوبی، امریکا و آلمان) را در کنار ایران انتخاب کرده است که صنعت پتروشیمی آنها عمدتا از نفت و گاز تغذیه میکند. در بین شش کشور انتخابشده، سه کشور (ایران، عربستان سعودی و روسیه) در تأمین نفت و گاز خودکفا بوده اما سه کشور دیگر (امریکا، کره جنوبی و آلمان) نیاز مبرم به واردات دارند. از میان کشورهای خودکفا، ایران 5 درصد، روسیه 6 درصد و عربستان سعودی 4 درصد از نفت و گاز خود را در اختیار پتروشیمیها قرار میدهند. از میان کشورهای واردکننده نفت و گاز نیز، آلمان 10 درصد، امریکا 8 درصد و کره جنوبی 26 درصد از نفت و گاز مصرفی خود را به پتروشیمیها میدهند. سهم گاز در خوراک صنایع پتروشیمی روسیه و ایران بیشتر از سایرین است که همین موضوع سبب شده است که بخش زیادی از تولیدات این دو کشور را محصولاتی همچون اوره و متانول تشکیل دهند. نکته دیگر این است که امریکا ۲ برابر روسیه از نفت و گاز در صنعت پتروشیمی خود استفاده میکند اما ارزش محصولات تولیدی آن ۸ برابر بیشتر است. دلیل این موضوع، استفاده بیشتر امریکا از خوراک مایع است که محصولات باارزشتری تولید میکند. ضمن اینکه صنایع تکمیلی امریکا در کنار مجتمعهای پتروشیمی این کشور به تعمیق بیشتر زنجیره ارزش محصولات، کمک شایانی میکند. از طرفی روسیه ۲ برابر ایران، خوراک به صنعت پتروشیمی تزریق میکند، اما ارزش محصولات تولیدی آن ۳.۵ برابر ایران است. این در حالی است که ایران با داشتن مزیت گاز متان و اتان در میان خوراکهای در دسترس خود، چندان نتوانسته است محصولات باارزشتری تولید کند. مرکز مطالعات زنجیره ارزش معتقد است که بخش پتروشیمی مستقلا یک «صنعت» است، در حالی که بخش نفت و گاز ایران در واقع «معدن» است. این بدان معناست که حاکمیت باید در طراحی نهادی و حکمرانی این دو بخش تفاوتهایی را در ذهن داشته باشد تا شاهد توسعه پایدار و متوازن آنها باشیم. از طرف دیگر، این رویکرد کشورها در چرایی و چگونگی بهرهگیری از منابع نفت و گاز است که میزان ارزش آنها را مشخص میکند. این نکته که تمامی منابع نفت و گاز کشور باید وارد صنعت پتروشیمی یا بنگاههای پتروپالایش جهت تولید صدها محصول شود، هر چند روی کاغذ امری شدنی و جذاب جلوه میکند، اما در عرصه عمل امری نشدنی و غیرکارشناسی است. ایران باید در گام اول، موانع توسعه و نگهداشت تولید نفت و گاز خود را مرتفع کند (از جمله موانع حکمرانی و فنی) تا شاهد کاهش تولید نفت و گاز در کشور نباشیم. در گام دوم باید با نگاهی سیستمی و بالغانه (بینش عمیق) اقدام به تخصیص این منابع به بخشهای مختلف از جمله صادرات پایدار و همچنین مصارف داخلی از جمله صنعت پتروشیمی کند. در گام سوم باید با نگاهی کارشناسی و غیرسیاسی اقدام به معماری توسعه صنعت پتروشیمی با رویکرد ترکیبی صادراتمحوری و همچنین جلوگیری از خروج ارز کند. صادراتمحوری میتواند با تولید محصولات Commodity همچون اوره، متانول، پلیاتیلن و اتیلنگلایکول دنبال شود و جلوگیری از خروج ارز میتواند با تولید محصولات پلیمری و شیمیایی مورد نیاز صنایع داخلی از جمله آکریلونیتریل، آکریلیک اسید، فنول و استون، پلیاستال، اتیلن پروپیلن دی ان مونومر (EPDM)، اسید استیک، وینیل استات و... پیگیری شود. هر چند بسیاری از کارشناسان معتقدند که توسعه صنعت پتروشیمی در فضای تحریم، امری غیر قابل تحقق است، زیرا که سرمایه و فناوری، دو عاملی است که در شرایط تحریم وارد کشور نمیشود، اما تحلیل مرکز مطالعات زنجیره ارزش حاکی از آن است که اگر فضایی طراحی شود که بخش خصوصی واقعی و مولد، دارای سرمایههای مولد و به دنبال کسب درآمد هوشمند به عنوان موتور محرکه این صنعت وارد گود شود، هیچ بنبستی وجود نخواهد داشت و سرمایه و فناوری هم در کنار خوراک منجر به ورود ایران به بازارهای جهانی و منطقهای خواهد شد. ولی اشکال از آنجا شروع میشود که نقش بخش خصوصی واقعی در حال حاضر در صنعت پتروشیمی بسیار کمرنگ است.