دعوا بر سر تامین مواد اولیه فولادیها
دعوای صادرکنندگان سنگآهن و فولادیها روزبهروز جدیتر میشود. سنگآهنیها مدعی هستند که فولادیها با لابیهای گسترده مانع صادرات میشوند تا سنگآهن را مجبور به فروش زیر قیمت جهانی کنند. در مقابل فولادیها سنگآهنیها را متهم به خام فروشی میکنند. دولت در ماههای اخیر سمت فولادیها بوده است اما تلاش برای ادامه صادرات سنگآهن کماکان ادامه دارد.
تامین سنگآهن مورد نیاز واحدهای فولادی و کارخانجات ذوبآهن معدنی به دغدغهای در بین معدنداران و فعالان صنعت فولاد و ذوبآهن تبدیل شده است. علیرغم تاکید مسوولان کشوری بر اجتناب از خام فروشی و صادرات مواد خام به دست آمده از منابع کشور، تغییری ساده در کارخانجات تولید محصولات معدنی، نام آنها از ماده اولیه به فرآورده تغییر میدهد و همین کافی است که مجدد در دام افت خامفروشی بیفتیم.
متاسفانه خامفرشی از سالیان دور در کشور زرخیز ما رواج داشت و ارزان فروشی نفت و فرآوردههای معدنی را به عادتی ناخوشایند در کشورمان تبدیل کرده است؛ ایران ۷ درصد از معادن جهان را در اختیار دارد که این عدد بسیار قابل توجه است و حداقل در ۱۰ نوع ماده معدنی جزو غنیترین کشورها در حوزه ذخایر معدنی محسوب میشود.
50 درصد از معادن کوچک و متوسط غیرفعال هستند
بهرام شکوری رییس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران درباره ظرفیتهای معدنی کشور، گفت: معادن نقش بسیاری در اقتصاد کشور ما ایفا میکنند و در این بین معادن کوچک و متوسط سهم بزرگی در این حوزه که کمتر به آن توجه میشود،دارند ۹۸.۳ درصد را معادن کوچک و متوسط تشکیل میدهند که
۸۵ درصد اشتغال و ۶۵ درصد تولید را شامل میشوند.
او با اشاره به نقش چشمگیر این معادن بر ایجاد اشتغال، ادامه داد: متاسفانه در شرایط فعلی ۵۰ درصد از معادن کوچک و متوسط غیرفعال هستند که با معضلات مختلفی همچون مشکل ذخیره، میزان عیار و برخی مشکلات زیرساختی دست و پنجه نرم میکنند یا برخی از آنها دچار مشکل نقدینگی هستند.
او بیان کرد: بنابر محاسبات انجام شده تا افق ۱۴۰۴ به میزان ۵۵ میلیون تن فولاد، ۸۰ هزار تن مس و ۳۰۰ هزار تن روی خواهیم داشت؛ مواد معدنی میتواند
۶۰ درصد از درآمدهای نفتی را پوشش دهد و ما را از درآمد نفتی بینیاز کند.
شکوری تصریح کرد: با وجود ذخایر معدنی غنی موجود در کشور،این منابع به درستی مورد استفاده قرار نمیگیرند؛ اکنون کمتر از یک درصد ذخایر کشور را استخراج میکنیم در صورتی که در اغلب دنیا بیش از ۵ درصد از ذخایر معدنی استخراج میشوند. شاید عجیب به نظر برسد اما کارخانجات فولاد و ذوبآهن کشوری با این حجم از ذخایر معدنی با مشکل در تامین سنگآهن مواجهند؛ جدا از ضرب و زوری که برای فعال نگه داشتن این کارخانهها به کار گرفته شده مشکل تامین سنگآهن مورد نیاز این صنایع عجیب به نظر میرسد.
راهکارهای مختلفی از طرف مسوولان این حوزه در نظر گرفته شده است که نوید رفع این مشکل را میدهد اما نظرات آنها چندان با هم همخوانی ندارد. برخی طمع افزایش میزان استخراج دارند، برخی سنگ افزایش تعرفه را بر سینه میزنند و برخی مشکل را در تامین نقدینگی مناسب میدانند.
مشکلی در تهیه و تامین مواد اولیه ذوبآهن نیست
خداداد غریبپور رییس هیات عامل ایمیدرو درباره تامین سنگآهن مورد نیاز برای شرکتهای فولاد و ذوبآهن اظهار کرد: پیش از این اعلام شده بود که در تامین مواد اولیه صنعت ذوبآهن مشکل وجود دارد که علت اصلی آن اختلال در اکتشافات این حوزه است.
او با تاکید اهمیت توجه به معادن کوچک مقیاس برای تامین نیازهای صنایع کشور، بیان کرد: شناخت مناسب از ماده معدنی مورد نیاز در هر صنعت و استخراج کافی آن یکی از عوامل بسیار مهم است که در صورت توجه به هیچ عنوان در تهیه و تامین نیازهای صنایع ذوبآهن با مشکل مواجه نخواهیم شد.
غریب پور با تاکید بر آغاز فعالیت برای تامین نیاز صنایع، تصریح کرد: با توجه به اقدامات انجام شده پیش بینی میشود که امسال حدود ۸۷ میلیون تن سنگآهن از معادن کشور برداشت کنیم و این میزان مشکل کارخانجات را رفع خواهد کرد؛ اولویت ما در این سازمان استخراج است و بنا داریم تا از منابع در دسترس استخراج کافی داشته باشیم. اکتشاف و شناسایی منابع جدید اولویت بعدی ما برای تامین سنگآهن مورد نیاز کارخانجات فولاد است.
او درباره اعمال تعرفه بر صادرات سنگآهن بیان کرد: سنگآهن یکی از نیازهای کشور است و بهطور عمده باید تلاش کنیم تا به جای صادرات مواد خام محصولات فولادی را به کشورهای دیگر صادر کنیم.
غریبپور تصریح کرد: بعد از مواجه شدن کارخانجات تولید فولاد با کمبود سنگآهن کمیته سنگی تشکیل شد تا مسائل مربوط به این حوزه را پیگیری کند و عملکرد آن نشان میدهد که رشد تولید آن صعودی بوده این به معنای آن است که اختصاص بهینه داشتیم و میزان استخراج افزایش پیدا کرده است.
رییس هیات عامل ایمیدرو تصریح کرد: تولید امسال صنعت فولاد ما به ۲۸ میلیون تن خواهد رسید در حالی که تولید سال گذشته حدود ۲۵ میلیون تن بود. این در حالی است که ظرفیت تولید این صنعت بیش از ۳۰ میلیون تن است و ما از چند درصد آن استفاده نمیکنیم.
او درباره پیشرفت پهنههای اکتشافی در چند مدت اخیر اظهار کرد: پهنههای اکتشافی متنوعی در سطح کشور مورد ارزیابی قرار میگیرند و نتایج مطلوبی در این حوزه کسب شده است برای مثال به معادن مس
با ارزشی در برخی استانهای کشور دست پیدا کردهایم یا ظرفیتهای جدیدی در معادن مسی مثل معدن سیرجان یا معدن مس گلگوهر دست پیدا کردهایم.
غریبپور با اشاره به افزایش ۴۰۰ هزارکیلومتر مربعی عرصههای تحت بررسی گفت: اکتشاف موضوعی
زمان بر است، اما پیگیری آن میتواند در سالهای آتی نتایج درخشانی برای کشور به همراه داشته باشد.
از نظر مسوولان انجمن سنگآهن مشکل اصلی جای دیگری است؛ گویی کم کم باید صنعت فولاد در کشورمان روی پای خود بایستد و خرید سنگآهن در بازارهای مختلف را بیاموزد.
عوارض در نهایت باید به نفع صنعت و فولاد کشور باشد
مهرداد اکبریان رییس انجمن سنگآهن نیزاظهار کرد: بهتر است دولت به جای وضع عوارض بر سنگآهن، کنسانتره و مواد معدنی، میزان نقدینگی ذوبآهن را تقویت کند. اگر به واسطه اتخاذ تصمیماتی عوارض را نادیده بگیریم، نه تنها بین سنگآهنها مانند سنگآهن هماتیت و مگنتیت و عیار پایین و عیار بالا و ناخالصیهای مختلف تفاوتی قائل نمیشویم، بلکه تفاوتی بین سنگآهن دانهبندی و کنسانتره و گندله هم قائل نمیشویم. او بیان کرد: حتی تفاوتی بین سنگآهن، کرومیت، منگنز و سنگ تزئینی هم قائل نشویم و عوارض ۲۵ درصدی برای آنها اختصاص دهیم، نشان میدهد کفایت لازم برای کار کارشناسی در رابطه با این تصمیمات از طریق وزارت صمت اتخاذ نشده است و یک کار علی الحساب بوده که انجام شده است.
اکبریان افزود: عوارض در نهایت باید به نفع صنعت و فولاد کشور باشد. منافع بلندمدت و میان مدت را نباید فدای منافع کوتاهمدت کنیم.
او تشریح کرد: ممکن است روزی چهار واحد فولادی از اینکه در یک ماه گذشته مثلا به فرض سنگآهن و کنستانتره ارزان قیمتتری نسبت به مثلا شهریور میتوانستند بخرند، خوشحال شوند، ولی باور کنید که ضرر و خسارت این سیستم در آینده به چشم همین فولادیها هم خواهد رفت.
رییس انجمن سنگآهن با تاکید بر اینکه قیمتها باید واقعی شود، گفت: ما نه تنها برای عرضه محصول معدنی با واقعی کردن قیمتها موافق هستیم بلکه در تمام حلقههای زنجیره از جمله شمش، آهن سنگین
و ... اعتقاد داریم. تمام آنها محصول نهایی یک واحد و مواد خام واحد بعدی هستند و باید در قیمتگذاری دقت زیادی داشته باشیم.
اکبریان بیان کرد: بهطوری که باید توجیه اقتصادی برای واحد تولیدکننده این محصول کاملا رعایت شود و یک قیمت منصفانه برای واحد بعدی که به عنوان ماده خام دریافت میکند، در نظر گرفته شود. اگر این مدیریت را نتوانیم انجام دهیم، در این زنجیره ضعیف خواهیم شد و در نهایت جایی از این حلقه پاره میشود و به نتایجی که برنامهریزی کردهایم، نخواهیم رسید.