ابرشهرها همچنان قابلیت تغییر دارند
تخریب بزرگراهی که از مرکز پایتخت کره جنوبی میگذشت و احیای رودخانه و پارک به جای آن ثابت کرد که ابرشهرها را هم میتوان تغییر داد.
چند سال پیش چندین میلیون نفر به سوی پارکی در مرکز سئول، پایتخت کره جنوبی و هفتمین شهر بزرگ دنیا، سرازیر شدند. آنها نه برای دیدن جشنواره راک، مسابقه فوتبال یا گردهمایی سیاسی، بلکه متعجب از تغییری اینچنین شگفت، بیشتر برای تنفس هوای تازه و پیادهروی در رودخانهای که جایگزین بزرگراه شده بود به این نقطه روانه شدند.
این پارک و رودخانه، معمولی نیستند. مردم کهنسال سئول به یاد میآورند 50 سال پیش، «چئونگی چئون» رودخانه فصلی کم عمق و عریضی بود که شهر را به دو قسمت ثروتمند در شمال و فقیر در جنوب تقسیم میکرد.
اجرای این پروژه فکری عامیانه و سطحی بهنظر میرسید زیرا روزانه 160 هزار خودرو در حالی از این مسیر تردد میکردند که معمولاً در تله ترافیک سنگین این مسیر گرفتار بودند. سئول با داشتن این بزرگراه که نشانه گذر از اقتصادی روستایی به اقتصاد صنعتی به بهای جان قربانیان فراوان بود، به خود میبالید؛ بزرگراهی که در عین حال نشانه اضمحلال شهر نیز محسوب میشد. از این رو، کی یوان هوانگ، استاد شهرسازی دانشگاه هونگیک میگوید: «تخریب این بزرگراه، بالاتر از هر چیز، عملی سمبلیک به حساب میآید. او طراح اصلی این پروژه و کسی است که امکان انجام این کار را در اواخر دهه 90 عملی ساخت.»
هوانگ میگوید: «این ایده نخستینبار در 1999 مطرح شد. ما چیز عجیبی را تجربه کردیم. سه تونل در شهر وجود داشت و یکی باید بسته میشد. در کمال تعجب دریافتیم از حجم خودروها در معابر کاسته شده است. ما دریافتیم مورد اخیر یکی از مصادیق «پارادوکس براس» است که میگوید با کم کردن فضا در شهر در واقع میتوان جریان ترافیک را روانتر ساخت و با افزایش ظرفیت شبکه راهها عملکرد کل شبکه ترافیکی ضعیفتر میشود.» او به همراه گروهش از هزاران نفر پرسیدند مهمترین مساله در شهر به نظرشان چیست و همگی پاسخ دادند محیط زیست و آب. گروه پژوهشی 6 ماه را به تحقیق درباره مدل پیشبینیکنندهای گذراند که براساس آن در صورت از میان بردن بزرگراه جریان کلی ترافیک شهر اندکی روانتر میشد. مساله خراب کردن بزرگراه به حوزه انتخابیه ارجاع داده شد، بهگونهای که شهردار «لی» بخشی از انتخاب شدن خود را مدیون بلیت برنده زیستمحیطی است.
عملیات اجرایی احیای مسیر رودخانه از جولای 2003 آغاز شد. درحالی که20 سال طول کشید تا مسیر رودخانه به بزرگراه تبدیل شود. اما پیمانکاران تنها 2 سال زمان لازم داشتند تا آن را تخریب و رودخانه را احیا کنند. اجرای این پروژه 380 میلیون دلار هزینه برد و در جریان آن 620 هزار تن بتن و آسفالت جمعآوری و بازیافت شد. 22 پل جدید ساخته شد و آب که بیشتر از سفرههای زیرزمینی استخراج شده بود، به درون رودخانه سرازیر شد. این اقدام با مخالفت تجار و کسانی که نگران بودند خودروها دیگر قادر به رسیدن به این نقطه نباشند و نیز هزاران فروشنده دورهگرد و کسانی که از فضای زیر بزرگراه استفاده میکردند، مواجه شد.
هوانگ میگوید: «تخریب بزرگراه نتایج خواسته و ناخواستهای در بر داشت. به محض تخریب جاده، اتومبیلها بلافاصله ناپدید شدند. بسیاری از مردم دیگر از خودروهایشان استفاده نکردند. بسیاری دیگر هم از مسیرهای جدید استفاده کردند.» ناوگان اتوبوسرانی شهر تقویت شد و امکان جدیدی را به جای استفاده از بزرگراه فراهم آورد و تأثیر بر محیطزیست نیز قابلتوجه بود.
هوانگ میگوید: «ما دریافتیم که دمای هوا در سطح رودخانه در تابستان 3.6 درجه سانتیگراد از فاصله 400 متری رودخانه کمتر است. اکنون رودخانه نقش خنککنندهای طبیعی را طی تابستان طولانی و گرم شهر، در محل ایفا میکند. میانگین سرعت باد نیز در ژوئن امسال 50 درصد بیشتر از همین مدت در تابستان گذشته بود.»
به گفته هوانگ این طرح، تأثیر موجگونه داشت، بهگونهای که شهردار جدید مشغول کار بر رودخانه «هان»، رودخانهای مهم و نه چندان مناسب برای پیادهروی در کنارههای آن، است. او قصد دارد جاده را باریکتر کند و در عوض، پیادهرو احداث کند.
شانگهای نیز در پی اجرای طرحی مشابه منتها در ابعاد کوچکتر است. در توکیو نیز جادهای برفراز یک پل قدیمی احداث و در حال بررسی امکان تخریب جاده یاد شده است. دیگر شهرهای آسیای شرقی نیز چنین طرحهایی را در دست بررسی دارند. منتقدان میگویند، اجرای اینگونه طرحها، در سطحی وسیع منجر به بالا رفتن قیمت زمین و مهاجرت هزاران نفر از این مناطق میشود. برخی دیگر معتقدند تنها فایده این کار پنهان کردن مشکلات شهر است. برخی دیگر نیز، در پی اجرای اینگونه طرحها، ثروتمندان را متهم میکنند که مناطق جدید با منظره و محیطزیست بهتر را اشغال خواهند کرد. اما از نظر سیمون اوانز، رییس گروههای خلاق، گروه مرکز شفیلد، که در زمینه بازسازی شهرها فعالیت میکنند، اینگونه طرحها یک پیروزی است. «شهردار لی و گروهش بزرگراهی آلوده را به رودخانه اولیه احیا کرد و فضای پیادهها را به آنها بازگرداند. احیای «چئونگی چئون» مثال بینقصی از بازسازی شهر و توسعه محیط زیست است. اجرای این طرح ثابت کرد که هنوز هم در ابرشهرها، صمیمیت و خلاقیت امکان بروز دارد.»