برکناری تیمورتاش

۱۳۹۸/۱۰/۰۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۵۹۹۴۷
برکناری تیمورتاش

در نخستین سال‌های حکومت رضاشاه، عبدالحسین تیمورتاش ملقب به سردار معظم خراسانی، به عنوان قدرتمندترین شخص کشور پس از رضاخان شناخته می‌شد. تیمورتاش از رابطه خوبی با رضاشاه بهره می‌برد و مورد اعتماد رضاشاه پهلوی بود، به‌طوری که رضاشاه در مورد او گفته بود: «قول تیمور قول من است». اما این صمیمیت و نزدیکی چندسالی بیشتر دوام نداشت.  سوم دی 1311، عبدالحسین تیمورتاش وزیر دربار پهلوی به اتهام جاسوسی از کار برکنار شد و در خانه خود واقع در بیرون دروازه باغشاه زیرنظر قرار گرفت. رضاخان در این ارتباط گفت: دربار را منحل کنید. من دربار نمی‌خواهم و تیمورتاش وزیر دربار من نیست.

در پایان عمر تیمورتاش، به‌قدری روابط آن‌دو تیره و تار شد که حتی رضاشاه سفارش کرد در زندان مثل دیگر زندانیان با او رفتار کنند و هیچ‌گونه امکاناتی در اختیار او قرار ندهند. ناکامی‌های تیمورتاش در روابط با انگلیس و روسیه در سال‌های پایانی عمرش باعث می‌شود رضاشاه از عملکرد او رضایت کافی را نداشته باشد. از طرفی انگلیس که تیمورتاش را سرسخت و غیرقابل مهار تصور می‌کرد در مطبوعات خود با تمجید از تیمورتاش سعی داشت او را خطری برای سلطنت رضاشاه و فرزندش توصیف کند. اخبار روزنامه‌های خارجی توسط محمدحسین‌خان آیرم، رییس مقتدر شهربانی که از قدرتمندی تیمورتاش برحذر بود، به رضاشاه می‌رسید. با پروپاگاندا و فضاسازی رسانه‌ای و اقامت طولانی‌مدت تیمورتاش در آخرین سفرش به روسیه، زنگ خطر مهمی برای رضاشاه که بقای سلطنتش بیش از هرچیز اهمیت داشت به صدا درآمد. رضاخان پهلوی قبلا هم از ارتباط تیمورتاش با کشورهای خارجی خشنود نبود و زمانی که قصد انتخاب تیمورتاش به سمت وزارت دربار را داشت در مورد او این‌گونه گفت: «تیمورتاش بد نیست ولی حیف که با خارجی‌ها زیاد رفت و آمد دارد». سرانجام دستور قتل او صادر شد و در تاریخ نهم مهرماه 1312 به دست احمد احمدی، معروف به پزشک احمدی به قتل رسید. تیمورتاش در واقع مسیری را در سیاست پیش گرفت که خود هم قربانی آن شد. ویژگی‌های شخصیتی او از جمله خشونت، سرکوب، فرمانبرداری، عدم تمکین در برابر قانون، تلاش برای گرفتن اختیارات فراقانونی و... -که در انتخابش به عنوان وزیر دربار پهلوی هم موثر بود- بیش از آنکه به دوام او منجر شود مقدمات حذف او را فراهم می‌کرد. او خود نیز به این مساله واقف بود چرا که در یادداشتی که در زندان نوشت پذیرفته بود که نباید در چنین حکومتی انتظار برگزاری دادگاه برای خویش را داشته باشد. اما اگر در طول دوران حضورش در مجلس به دنبال تشکیل حکومت جمهوری بود یا در سمت وزارت دربار ضوابط و قوانین را بر هر امری برتری می‌داد، شاید سرنوشت بهتری برایش رقم می‌خورد.