24 ساعت زندگی در 25 متر مسکن
گروه راه و شهرسازی| آزاده کاری |
شهریورماه سال جاری، شهردار تهران براساس پیشنهادی که سازندگان مسکن برای ساخت واحدهای مسکونی کوچک متراژ (30متری) به مدیران شهری ارایه داده بودند، طرحی را تقدیم هیات دولت کرد مبنی بر اینکه شهرداریهای کلانشهرها اقدام به ساخت واحدهای کوچک برای تأمین مسکن کمدرآمدها کنند. پس از ارایه پیشنهاد شهردار تهران، تدوین آییننامهای هم در وزارت کشور با همکاری شهرداری تهران در دستور کار قرار گرفت تا این پیشنهاد به صورت جدی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد که این موضوع نشان از استقبال دولت برای ساخت واحدهای کوچک متراژ در کلانشهرها دارد. چند روز پیش نیز عبدالرضا گلپایگانی، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران از تقلیل واحدهای 35 متری به 25 متری خبر داد و گفت: طبق ضوابط طرح تفصیلی حداقل مساحت برای ساخت ۳۵ متر است که آن را باید به ۲۵ متر تقلیل دهیم.
به گزارش «تعادل»، براساس طرح جامع مسکن الگوی مصرف برای خانوار با بعد جمعیتی متوسط در کلانشهرها 75 مترمربع و طبق نظر شورای عالی شهرسازی و معماری، این الگو 90 مترمربع است، ضمن اینکه براساس طرح تفصیلی تهران، ساخت واحدهای مسکونی کمتر از 40 متر مربع هم ممنوع است.
در شرایطی که قیمت خانه به شکل نجومی افزایش یافته و اکثر شهروندان قدرت خرید خود را از دست دادهاند، به نظر میرسد مسوولان به جای برنامهریزی برای حل مشکل به فکر راه میان بر هستند و با ارایه پیشنهاد ساخت خانههای 25 متری راهی پیش پای شهروندان میگذارند که قطعا مورد پسند هیچ یک از متقاضیان خرید خانه نیست . به گفته برخی کارشناسان، محدودکردن حق انتخاب متقاضیان خرید خانه به قوطی کبریتهای 25 متری در درازمدت اثرات اجتماعی نامطلوبی در پی خواهد داشت که در جامعه نمود پیدا میکند. از سوی دیگر، خانههای 25 متری با فرهنگ ایرانی- اسلامی که صله رحم در آن توصیه شده همخوان نیست و به گونهای با زیادشدن این خانهها ارتباطات بین خانوادهها نیز کم کم کاهش مییابد، زیرا جایی برای پذیرایی از خانواده و دوستان و پذیرفتن مهمان در این خانهها وجود ندارد. با وجود این، مسوولان همچنان به ساخت خانههای 25 متری اصرار دارند .
یک ضرورت، نه یک انتخاب
گلپایگانی، معاون شهردار تهران معتقد است شهروندان چارهای جز انتخاب این واحدها ندارند. به گفته او، در بازار تهران صدها هزار نفر کار میکنند و آیا نباید برای این افراد مسکن تهیه کنیم یا دانشگاههای زیادی در تهران وجود دارد و آیا همه این دانشجویان باید در خوابگاه زندگی کنند و باید به فکر مسکن آنها باشیم. صحبتهای معاون شهردار در حالی مطرح میشود که بسیاری از کارشناسان بر این باورند ساخت خانههای کوچک مقیاس یک راهحل موقت است و در درازمدت آثار اجتماعی سوئی در پی خواهد داشت. علی اصغر سعیدی، جامعه شناس و مدیر گروه برنامهریزی و رفاه اجتماعی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در گفتوگو با «تعادل» به بیان تبعات ساخت مسکنهای کوچک مقیاس پرداخت. او با اشاره به اینکه الگوی مسکن با تغییرات خانواده تعیین میشود، گفت: شاید پیشنهاد ساخت واحدهای مسکونی کوچک مقیاس بر اساس این الگو مطرح میشود، اما بهنظر نمیرسد بعد خانوار کاهش یافته باشد بدین معنا که به دلیل مشکل بیکاری، بسیاری از جوانان بعد از ازدواج همچنان نزد خانوادههای خود میمانند و بعد خانوار افزایش یافته است.ساخت خانههای کوچک مقیاس ممکن است تا حدودی از فشار کمبود مسکن در شهر تهران کم کند اما این موضوع پیامدهای دیگری نیز خواهد داشت که بخشی از آن به ایجاد تغییرات در مناسبات خانوادهها بر میگردد.
این جامعهشناس با بیان اینکه به نظر من این طرح نسنجیده است، اظهار کرد: فقط گفته میشود که این امر میتواند مشکل مسکن را کاهش دهد، اما باید تحقیقات اقتصادی و اجتماعی درخصوص آن صورت گیرد و مشخص شود این مسکن قرار است در کجا ساخته شود و به چه گروههایی تعلق گیرد. آیا این نوع مسکن در یک جا متمرکز است و به مسکن مهر شباهت دارد یا خیر؟ نیاز است این جزییات مشخص شود تا بتوان درباره آن نظر داد.
ایجاد منطقه جرمخیز
او ادامه داد: اگر این طرح به شکل متمرکز بوده و به گروههای ضعیف داده شود ممکن است شبیه مسکن مهر باشد و نتیجه آن ایجاد یک منطقه جرمخیز خواهد بود. سیاست اجتماعی تاکید بر این دارد که باید برای همه اقشار مسکن مناسب تشکیل شود. برای مثال، در یک خانواده 4 نفره که دو کودک وجود دارد بر اساس جنسیت کودکان باید اتاق جداگانه برای آنها وجود داشته باشد. نبود این موضوع در مسکن کوچک میتواند معضلات آموزشی و بهداشتی متعددی به وجود بیاورد. قطعا خانوادهای که در واحد 40 متری زندگی میکند در آموزش کودک خود با مشکل مواجه خواهد شد.
خانه محل آسایش و رفاه است
او با اشاره به شیوه برخورد دولت شهرهای رفاهی توسعه یافته با مقوله مسکن گفت: در عصر مدرن خانه فقط به معنای یک مکان فیزیکی نیست، بلکه جایی است که افراد در آن احساس امنیت، آسایش و رفاه کنند چیزی که در خانههای 25 متری تامین نمیشود.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به سیاستهای پیروز حناچی، شهردار تهران در زمانی که معاون وزیر راه و شهرسازی بود، گفت: تعجب میکنم در گذشته نزدیک، آقای حناچی، در زمانی که معاون وزیر راه سابق بود از خانههای کوچک مقیاس به عنوان قفس طلایی یاد میکرد و سیاست شان این بود که باید به خاطر نوع خانواده و احیای تمدن ایرانی خانههای بزرگتری داشته باشیم و اکنون به سرعت استراتژی مسکن را تغییر میدهند. به نظر من نه آن حرف درست بود و نه ساخت خانههای 25 متری .
واحدهای کوچک، جهنم خانوادههای ایرانی
او در پاسخ به اینکه این واحدهای کوچک مقیاس در بلندمدت چه پیامدهایی برای خانوادههای تهرانی خواهد داشت، توضیح داد: مقایسه نشان میدهد کشورهایی مانند امریکا که در آن نوع خانواده بسیار هستهای بوده، میزان تجرد بالا است و ازدواج سفید در آن رواج دارد؛ حتی داشتن یک اتاق نیز کفایت میکند زیرا افراد ازاین خانهها فقط برای خوابیدن استفاده کرده و اکثر نیازهای خود را در بیرون از خانه تامین میکنند. قطعا در اطراف این خانهها کتابخانه، مکانی برای گذران اوقات فراغت، مراکز خرید و نظایر آن وجود دارد. اما در کشور ما که شرایط اینچنینی وجود ندارد، ساخت این نوع واحدهای مسکونی جهنم خانوادهها خواهد شد.
سعیدی در این خصوص کشور ژاپن را مثال زد و گفت: دلیل موفقیت طرح خانههای کوچک مقیاس در کشوری مانند ژاپن این است که اولا خانواده در این کشور هستهای است و دیگر اینکه با فرهنگ آنها تناسب دارد. در ژاپن بسیاری از خانوادهها از حمامهای بیرون که در هرمنطقه وجود دارد استفاده میکنند، یعنی ضروریترین کار خود را بیرون از خانه انجام میدهند، بنابراین زندگی در خانههای بدون حمام و کوچک برای آنها پذیرفته شده است. آن زمان که وزیر سابق راه و شهرسازی از قفس آهنی گلایه میکرد صحبت این بود که این نوع آپارتمانها با فرهنگ ما همخوانی ندارد. در فرهنگ ما خانه محل فراغت افراد هم هست. شب نشینی، دورهمیها و مهمانیها در خانه انجام میشود و نوع فراغتی که خانه محور است اهمیت بسیار دارد. خانه باید قسمتی به عنوان پذیرایی داشته باشد که همیشه دست نخورده برای مهمانها باقی بماند. بنابراین ساخت آپارتمانهای کوچک مقیاس میتواند همین روابط نیمه سست موجود را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
معنی استقبال از خانههای کوچک
طراحان خانه های25 تا 40 متری عنوان میکنند که متقاضیان خرید مسکن چارهای جز روی آوردن به خانههای کوچک مقیاس ندارند. استاد دانشگاه تهران در پاسخ به اینکه آیا متقاضیان از خانههای کوچک مقیاس استقبال میکنند یا خیر، تصریح کرد: استقبال از این طرح دلیلی بر موفقیت آن نیست .ممکن است افراد در یک شرایط اضطراری این نوع مسکن را ترجیح دهند اما در مجموع آسایش خانواده تحت تاثیر قرار میگیرد، حتی خانوادهای که فقط یک فرزند داشته باشد.اینکه همه بخواهند در یک اتاق با هم بخوابند، غذا بخورند و رفت وآمد کنند تاثیر منفی بر روحیه ساکنان این واحدها میگذارد. این منطقی نیست که وقتی مردم حق انتخاب دیگری ندارند، بگوییم آنچه ساختهایم مورد استقبال قرار گرفته پس طرح درست وموفق است .
وظیفه دولت؟
او با بیان اینکه وظیفه دولت رفاهی این است که سه خدمت عمومی رادر اختیار افراد قراردهد، تصریح کرد: مسکن، بهداشت و آموزش سه مقولهای است که دولتها وظیفه دارند آنها را در اختیار تمام اقشار مردم قرار دهند.اینکه مدرسه درست کنیم بدون معلم یا معلمان مجرب نداشته باشیم، مشکل آموزش را حل نمیکند. در عصر مدرن وظیفه دولتها تامین مسکن اقشار نیازمند است.یکسری افراد کارتن خواب هستند و محدود کردن ارایه خدمات به آنها در حد ساخت گرمخانه به معنای سلب حق طبیعی آنها است. در واقع دولتها موظفند این سه خدمت را برای اقشار پایین و ضعیف جامعه فراهم کنند و از یک سطحی به بالاتر حق انتخاب به آنها داده شود.یعنی فرد ممکن است امکانات بیشتری برای خانه خود بخواهد که خودش باید برای تامین آنها تلاش کند اما داشتن مسکن مناسب برای زندگی جزو نیازهای اولیه هر انسانی است.
اجاره خانههای بخش خصوصی توسط دولت
او ادامه داد: برای حل این مشکل دولتها میتوانند خانههای بخش خصوصی را اجاره کرده و به نیازمندان واگذار کنند. کاری که در اغلب کشورهای توسعه یافته انجام میشود.وقتی دولت قدرت تهیه مسکن را ندارد، خانههای بخش خصوصی را با در نظر گرفتن ضوابطی اجاره میکند و در اختیار کسانی که توانایی خرید و اجاره مسکن را ندارند، قرار میدهد. نیازی نیست که دولتها حتما مسکن بسازند. اکنون تعداد زیادی خانه خالی در تهران وجود دارد که دولت میتواند آنها را بخرد یا کمکهایی برای تامین مسکن از طریق قانونگذاری و ارایه وامهای مختلف مسکن ارایه کند؛ دولت توان انجام این کارها را دارد. جالب اینجا است که در بسیاری از کشورها آن دست از خانههایی که توسط دولت ساخته و نگهداری میشوند را پر هزینهتر میدانند و اجاره خانههای بخش خصوصی برای نیازمندان راه به صرفهتری به شمار میرود که تا به حال در کشور ما انجام نشده است.
خانههای پیشساخته ؟
خانههای پیشساخته نیز یکی دیگر از راهکارهای کشورهای توسعهیافته برای حل مشکل کمبود مسکن است. اینکه آیا در کشور ما نیز امکان استفاده از این خانهها وجود دارد یا خیر سوالی است که سعیدی به آن، اینگونه پاسخ داد: من تحقیقی درباره شرکتهایی که این خانهها را خریداری میکنند، انجام دادم.این خانهها معمولا در شرایط اضطرار مورداستفاده قرار میگیرد و حتی اگر کشور بتواند تکنولوژی آن را وارد کند، بسیار گران است. البته میتوان با سرمایهگذاری خارجی خانهها را وارد کشور کرد، برخی از این خانهها در عرض 15 دقیقه مستقر میشود. اما همانطور که گفتم این شیوه معمولا برای موارد اضطراری بازسازی ناشی از سیل و زلزله به کار میرود. همچنین سرمایهگذاری بر روی این خانهها در کشور ما که بخش مسکن اشتغال زاست ممکن است به صرفه نباشد.
شناسایی و اولویتبندی افراد نیازمند
سعیدی با تاکید بر اینکه خانههای کوچک مقیاس برای قشر نیازمند ساخته میشود، تصریح کرد: معمولا یکی از گروههای نیازمند، خانواده است. اگر به کشورهای غربی نگاه کنید میبینید که مجردان در اولویت خانهدار شدن قرار ندارند و برای همین است که در شهرهای بزرگ تعداد مجردان کارتن خواب زیاد است. در بین خانوادهها هم خانوادههایی که فرزند کوچک دارند و نیز زنان باردار در اولویت تامین مسکن قرار دارند. تامین مسکن معمولا با تعریف نیازمندی رابطه دارد.حتی کارگران مجرد نیز جزو افراد نیازمند به مسکن تلقی نمیشوند. خانوادهای که دو فرد معلول دارد، نسبت به مجردان اولویت بیشتری دارد زیرا جوانان مجرد راحتتر میتوانند مسکن متناسب با نیازهای خود را پیدا کنند.اینکه عنوان میشود کارگران شاغل در بازار تهران نیاز به خانه دارند، تفکر اشتباهی در تشخیص افراد نیازمند است.
عدم ورود روشنفکران به بحثهای رفاهی
او ادامه داد: درکشور ما دایما سیاستهای حوزه مسکن، بهداشت و حتی آموزش در حال تغییر است و با معضل کالایی شدن این بخشها مواجهایم. به نظر من همه مشکلات این حوزه به این بر میگردد که تا اندازه زیادی بحثهای رفاهی به شکل گفتمان روشنفکری در حوزه عمومی مطرح نمیشود و این امر همیشه سیاستگذاران را در یک حالت خلأ قرار میدهد و منجر به اشتباهات زیادی در سیاستگذاریها میشود. بسیاری معتقدند ناآرامیهای کشور ربطی به گرانی بنزین نداشت و بیشتر به گرانی مسکن بر میگشت و گرانی بنزین فقط یک بهانه بود. این جامعهشناس افزود: اگر نگاه کنید در کشورهای دیگر که نظم خاصی دارند، فلسفه رفاهی در بین فیلسوفان، روشنفکران، جامعه شناسان و حتی اقتصاددانان مطرح میشود و بر اساس نظر این افراد تصمیم گرفته میشود که نیازمند چه کسی است. اینکه برخی عنوان میکنند، کارگران بازار نیاز به مسکن دارند بیشتر نظرات شخصی است نه نظراتی که از ذهنیت روشنفکران برآمده باشد. همانطور که گفتم در جامعه ما گفتمان رفاهی غایب است و بیشتر روشنفکران درباره توسعه سیاسی صحبت میکنند.
او با بیان اینکه سیاستگذاران و برنامهریزان را مقصر نمیدانم، تاکید کرد: اکنون در جوامع غربی توسعه یافته موضوع اول روشنفکران بحثهای رفاهی از قبیل مسکن، کارتنخوابها و محیط زیست است.کدام یک از روشنفکران ما اکنون دغدغه محیط زیست دارند؟ در جوامع پیشرفته غربی که موضوع اومانیسم و سعادت انسان در فلسفه، اقتصاد و اجتماع مطرح است، با کوچکترین تغییری در سیاستها صدای روشنفکران بلند میشود و سیاستگذاران همیشه منتظرند ببینند نظرات جامعه چیست. اما در ایران نظر از عمل بسیار جلوتر است و دولتها چارهای جز تصمیمگیری ندارند. تصمیماتی که مبنای فلسفی و جامعه شناختی ندارد.
امکان تشکیل سلولهای شهری
حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران نیز در گفتوگو با «تعادل» توضیحاتی درباره ساخت واحدهای کوچک مقیاس ارایه کرد و گفت: ساخت خانههای کوچک در شهرهای توسعه یافته نیز مرسوم است .بسیاری افراد تنها زندگی میکنند و نیازی به خانههای بزرگ متراژ ندارند. اما تفاوت در اینجاست که در کشور ما قرار نیست برای این افراد خانه ساخته شود و گروه هدف اقشار کم درآمد هستند . بنابراین چنانچه مطالعات دقیق و برنامهریزی و حساب شده نباشد ممکن است این کار به ضد خودش تبدیل شود و با یک نوع سلولهای شهری مواجه شویم. جاجرمی با بیان اینکه اینگونه سیاستها حتما باید با اثر بخشی اجتماعی دیده شود، عنوان کرد: احداث واحدهای کوچک نیازمند این است که زیرساختهای اجتماعی فراوانی برای آن دیده شود مانند ساخت فضای گفتوگو، امکانات عمومی کتابخانه و مراکز تفریحی. اگر فقط مسکن بدون در نظر گرفتن زیرساختهای اجتماعی دیده شود، شرایط زیست را برای ساکنان آن سختتر از قبل میکند.
تاکنون این شرایط غیر رسمی بوده و ممکن است با سیاستهای مطالعه نشده به آن رسمیت بخشیده شود.
تداوم سیاستهای دهه 70
او با بیان اینکه شبیه این سیاست در گذشته نیز وجود داشته است، توضیح داد: در دهه 70 مسوولان وزارت راه و شهرسازی وقت طرحی را با نام مسکن «پاک» راهاندازی کردند که به معنای پسانداز، انبوهسازی و کوچکسازی است که ادامه پیدا نکرد و سیاستهای کنونی تداوم این سیاستها است. او با بیان اینکه ساخت واحدهای کوچک در حاشیهها قطعا یک طرح شکست خورده است، گفت: ساخت مسکن مهر به دلیل دور بودن از شهرها و مشکل تردد و رفت و آمد به یک طرح شکست خورده تبدیل شد و مردم از آن استقبال نکردند.بنابراین ساخت خانههای کوچک در صورتی که خارج از شهرها انجام شود با توجه به وضعیت اسفناک حمل و نقل عمومی یک طرح شکست خورده است.
لزوم نظارت تشکلهای اجتماعی
او ادامه داد: ساخت چنین واحدهایی باید با نظارت سازمانهای اجتماعی باشد. برای مثال اگر قرار است این واحدها برای دانشجویان ساخته شود باید نظارت وزارت علوم یا تشکلهای صنفی دانشجویی وجود داشته باشد، اگر گروه هدف کارگران هستند باید تشکلهای کارگری نیز حضور داشته و خواستههای آنها نیز مدنظر قرار گیرد. در شرایط کنونی که شهرداری منابع مالی لازم برای ساخت این واحدها را ندارد قطعا کار را به بخش خصوصی خواهد سپرد و سازندگان هم در صورت نبود نظارت دقیق فقط به جنبههای مادی طرح توجه کرده و تمام جنبههای رفاهی و انسانی فراموش میشود.بنابراین نیاز است تا تشکلهای صنفی مرتبط به شکل داوطلبانه بر این موضوع نظارت کنند در غیر این صورت یک طرح فاقد مشروعیت خواهد بود که ممکن است باعث بیآبرویی مدیریت شهری نیز بشود.
او با اشاره به اینکه واحدهای کوچک نمونهای از مسکن اجتماعی است، عنوان کرد: دو سال پیش نمونه آن را در کوالالامپور دیدم. واحدهای این آپارتمانها 45 متر و با قیمتی پایینتر از قیمت بازار بود و خانوادههایی که وضع مالی مناسبی نداشتند از این واحدها برای مدت محدود 2 تا 5 سال استفاده میکردند تا در این مدت پس انداز کرده و بتوانند در آینده خانه بزرگتری تهیه کنند.این کار باید در قالب طرح مسکن اجتماعی انجام شود و فقط ورود معاونت معماری و شهرسازی شهرداری به این موضوع کار درستی نیست.نیاز است تا معاونت اجتماعی شهرداری، شورای شهر و تشکلهای اجتماعی مربوطه در طراحی این موضوع حضور داشته باشند.استاندارد جهانی مسکن 25 متر مربع برای هر نفر است. میشود برای هر نفر یک واحد 25 متری اختصاص داد اما اگر 2 شوند دیگر پاسخگو نیست.
او در پاسخ به اینکه توسعه خانههای 25 متری چه تاثیر و پیامدهای اجتماعی میتواند داشته باشد، تصریح کرد: اکنون جامعه ما در حال تقلیل خانوادههای گسترده و حتی از هم پاشیدن خانوادههای هستهای است و دوران گذار را طی میکنیم. به ناچار باید قبول کرد این اتفاقات میافتد. اما قطعا فضای کوچک میتواند بر تعاملات افراد اثر بگذارد چنانچه فضاهای عمومی ساخته شود میتوان تا حدودی به این نیازها پاسخ داد اما نگرانی من این است که در ساخت واحدهای کوچک این فضاها و این امکانات جایی نداشته باشد.
جاجرمی ادامه داد: برخی اوقات این فرهنگ تبلیغ میشود که مثلاً در کشورهای توسعهیافته، بچهها بعد از 18 سالگی از خانواده جدا میشوند و هزینهای سربار خانواده نیست. درحالی که اصلاً اینطورنیست. خانواده موظف است از فرزندانش حمایت کند. در آلمان زمانیکه بچهها انتخاب میکنند از خانواده جدا شوند، حتماً یک نفر مددکار اجتماعی وضعیتشان را رصد میکند و خانواده باید از فرزندش حمایتهای مادی و معنوی کند. یعنی آنها با نظارت جدا میشوند. اما الان شما به فکر ساخت خانههای 30 متری میافتید، درحالی که ابعاد روانی آن را نمیبینید، فقط جوانها را تشویق میکنید که از نهاد خانواده جدا شوند، این درحالی است که هماکنون سن بلوغ اجتماعی بالا رفته است. در گذشته یک جوان 18-17 ساله یک فرد بالغ بود و میتوانست خانوادهاش را اداره کند، اما الان یک جوان 38-37 ساله هم ممکن است به این بلوغ اجتماعی نرسیده باشد. خب شما فکر کنید این فرد را از خانواده جدا کنیم و بخواهد تنها زندگی کند، قطعاً مشکلات زیادی به وجود میآید. چرا ما باید نهاد خانواده را به عنوان بنیادیترین نهاد اجتماعی تضعیف کنیم، ما متأسفانه در حال زدن سرنا از سر گشاد آن هستیم، درحالی که اتفاقاً باید بهدنبال طرحهای دوستدار خانواده برویم. آیا در حوزه اشتغال، خیال خانوادهها را از بابت آینده فرزندانشان راحت کردهایم؟ این جامعهشناس افزود: اکنون مشکلی که کلانشهرها را تهدید میکند، موضوع تنهایی است.اخیرا در سمیناری که درباره موضوعات خانواده در کشور هلند برگزار شد، از موج برگشت به خانه والدین صحبت شد.زیرا پدر و مادرها خانههای بزرگی دارند و بچهها به دلیل بیکاری و گرانی مسکن به خانه والدین خود بر میگردند. در کشور ما نیز چنین شرایطی وجود دارد و باید خانوادهها را تقویت کنیم تا نسلی کنونی که نمیتواند مسکن تهیه کند به خانه والدین برگردند. او افزود: باید قبول کنیم که اکنون با مشکل مسکن مواجهایم و سوداگری در بازار مسکن باعث شد تا مسکن به عنوان یک کالای مصرفی مورد بیتوجهی قرارگیرد .الان حتی شنیدهام که برخی پشت بامها و زیرزمینهای خود را نیز اجاره میدهند . به هر حال این وظیفه دولتها است که باید مسکن مناسب را برای شهروندان فراهم کنند.
راهحل موقت رفع معضل مسکن
حسن خلیلآبادی، عضو کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر نیز در گفتوگو با «تعادل» در این باره گفت: چنانچه خانههای کوچک مقیاس به همراه خدمات جانبی مانند پارک، درمانگاه و نیازهای زیست محیطی ساخته شود میتواند یک راهحل میانبر فوری برای حل مشکل مسکن باشد به خصوص برای کسانی که تازه میخواهند ازدواج کنند یا زوجهای جوان. البته برای خانوادههای دارای فرزند اصلا گزینه مناسبی نیست. اکنون که کاناپه خوابی و خوابیدن در گرمخانهها رواج دارد، این افراد میتوانند به صورت موقت در این خانهها زندگی کنند. خلیلآبادی با تاکید بر اینکه این موضوع به هیچ عنوان با فرهنگ ایرانی ما همخوانی ندارد، تصریح کرد: در کشورهایی آسیایی مانند ژاپن خانههایی اینچنینی وجود دارد، اما این طرح فقط در تهران جواب میدهد زیرا درتهران مشکل مسکن بسیار حاد است و همانطور که گفتم راهحل موقتی خوبی است. شهرداری میتواند به مدت 5 سال این خانهها را به زوجهای جوان اجاره دهد اما زندگی به مدت طولانی در این خانهها اصلا به صلاح شهروندان نیست.