فساد ساختاری، بزرگترین مانع تحقق شفافیت بازار انرژی
هاشم باروتی|
کارشناس بورس انرژی |
به تازگی نماینده شرکت ملی نفت در بورس انرژی اظهار داشت که این شرکت تصمیم دارد تمامی فرآوردههای نفتی خود را در بورس انرژی عرضه کند و با تداوم عرضه، معاملات نفت در بورس هم انجام خواهد شد. شاید زمانی که بورس انرژی راهاندازی شد، بسیاری بر این باور بودند که این نهاد مالی میتواند نقش بسزایی در بهبود فرآیند فروش و شفافیت در عرضه معاملاتی نفتی کشور داشته باشد. اما متاسفانه با گذشت زمان نه تنها این هدف میسر نشد بلکه امپراتوری نفت حتی نخواست به این نهاد شفاف با دیده احترام بنگرد. بورس انرژی در آذر ماه سال ۱۳۸۴ به دستور مجلس شورای اسلامی تاسیس و در هفدهم تیر ماه ۱۳۹۱ در اداره کل شرکتها ثبت شد. قرار بود بورس انرژی ایران به عنوان یک نهاد تاثیرگذار بر بازار نفت منطقه و پس از آن در سطح جهانی، محلی برای تعیین قیمت نفت و فرآوردههای نفتی باشد. اگر چه در اهداف این بورس معاملات نقدی، قرارداد سلف موازی استاندارد، قراردادهای آتی و اختیار معامله هم به منظور مرتفعسازی نیازهایی چون خرید و فروش منابع انرژی، تامین مالی برای تامینکنندگان و تولیدکنندگان منابع انرژی و مصرفکنندگان دیده شد اما متاسفانه به دلیل مشکلات زیر ساختی، این نهاد مدرن نتوانست به اهداف حداکثری خود دست پیدا کند. یکی از اهداف اساسی این بورس که تاکنون محقق نشده است، شفافیت در معاملات نفت و فرآوردههای نفتی بود بهطوری که در چند معاملهای که از طریق بورس در زمینه نفت خام انجام شد، عملا خریدار و فروشنده به منظور جهتدهی به بازار نفت، معاملهای را انجام دادند که منجر به تحویل هم نشد. متاسفانه فساد ساختاری در حوزه انرژی بزرگترین مانع تحقق شفافیت در بازار انرژی است. شرکت ملی نفت در هیچ زمینهای حاضر به برونسپاری کشف نرخ به بورس انرژی نشد و عملا میزان داد و ستد هیدروکربنهایی که از طریق بورس انرژی در حال انجام است به قدری ناچیز است که از بورس انرژی جز دکوری باقی نمانده است. در بسیاری موارد قیمتهایی که خریداران به کارگزاران برای خرید محصولات نفتی ارایه میدهند فاصله زیادی با قیمت بورس انرژی دارد. این مساله منجر به رویگردانی بسیاری از مشتریان منطقهای ایران شده است.از سوی دیگر مشتریان خارجی به رقم اینکه این نهاد مالی یک نهاد مورد وثوق و مطمئن در معاملات فرآوردههای نفتی ایران است با دیده تردید به این بورس نگاه میکنند و با توجه به تحریمها و عدم تصویب قوانین بینالمللی پولشویی مانند موضوع پذیرش افایتیاف از سوی ایران که در مجمع تشخیص مصلحت نظام در حال خاک خوردن است، حاضر به ریسک کردن نیستند و تنها کشورهایی حاظر به فعالیت با این بورس هستند که...
خود این کشورها در سطحی نیستند که بتوانند تمامی نیازهای بازار عرضه ما را پوشش دهند و عملا خود این کشورها هم به لحاظ منطقهای و داخلی در کش و قوسهای سیاسی با ایران به سر میبرند مانند عراق و افغانستان و ترکیه. پس این بازارهای منطقهای هم برای بلندمدت نمیتوانند نیازهای ما را در بخش تقاضا به شکلی مستمر تامین کنند.
برخی از نهادهای غیراقتصادی هم به واسطه برخورداری از رانت و داشتن سهمیه از سفره هیدروکربنها، گاها قیمتهایی را به مشتریان خود اعلام میکنند که پایینتر از قیمت بورس انرژی است و عملا حاضر به خرید از بورس انرژی نیستند..
مکانیسم خریداران سنتی از بازار انرژی ایران به این صورت است که تمایل دارند به میزان تحویل هر میزان از یک کالا آن را تسویه کنند و حاضر به پرداخت کل ثمن معامله نیستند. بورس انرژی هم تا به امروز ساز وکار مناسبی برای این مساله در نظر نگرفته است.
از سوی دیگر شاید اگر ابزارهای نوین معاملاتی در بورس انرژی راهاندازی شود، بخش پنهان بازار انرژی روی خوش به این بازار نشان دهد و حجم گردش مالی این بورس هم مانند بسیاری از بورسهای مهم نفت و انرژی جهان افزایش یابد. در عین حال بورس انرژی تا زمانی که به عنوان یک نهاد موازی با شرکت نفت در اذهان مدیران نفتی شناخته میشود، نخواهد توانست به جایگاه اساسی خود دست پیدا کند.
اگر قرار باشد ما بورسی داشته باشیم که از آن به عنوان بازاری شفاف، کار آمد، با نقد شوندگی و رقابتپذیری بالا، جهت رفع انحصار و کشف عادلانه قیمت داشته باشیم نیاز است که یک بار برای همیشه وزارت نفت، شرکت ملی نفت و سایر ذینفعان بخش انرژی کشور بپذیرند که نفت در این کشور از زمان مرحوم دکتر مصدق ملی شده است.
کارشناس بورس انرژی