فرصت‌سوزی در زمان صلح

۱۳۹۸/۱۰/۱۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۰۴۷۲
فرصت‌سوزی در زمان صلح

مجید اعزازی|

دبیر گروه راه‌و شهرسازی|

1- «دولت وعده‌های خود را در شرایط صلح داد اما اکنون شرایط جنگ است و شرایط صلح و جنگ با هم تفاوت دارد.» این جملات، واکنش حسن روحانی، رییس‌جمهور به منتقدان است که از تغییر لحن دولت سخن به میان آورده‌اند. بی‌گمان، همان‌طور که رییس‌جمهور گفته است، شرایط جنگ و صلح با هم تفاوت دارد اما نمی‌توان برای عملی نشدن همه وعده‌های دولت به شهروندان، از این گزاره کلی استفاده کرد. بخش عمده‌ای از وعده‌های روحانی در سال 92 در این جمله که «هم سانتریفیوژها باید بچرخد، هم چرخ‌های اقتصاد و زندگی مردم» متبلور شده است. جمله‌ای که ناظر به گره‌گشایی از مساله هسته‌ای و سیاست خارجی و در پی آن تعامل اقتصادی با جهان و خروج از حصار تحریم بود. این مساله در پی مذاکرات فشرده دو ساله با کشورهای گروه 1+5 و دستیابی به برجام تا حدودی تحقق یافت، و برای حدود سه سال فشارهای خارجی از روی مناسبات سیاسی و اقتصاد ایران برداشته شد. دوره‌ای که فرصت مناسبی برای انجام برخی از وعده‌های دولت به شمار می‌رفت. اما همانطور که دیروز روحانی گفت، ‌»دشمن از سال ۹۷ جنگ همه‌جانبه اقتصادی علیه ما را شروع کرد. آنها می‌خواستند این جنگ سیاسی و حقوقی هم بشود و همه دنیا سازمان ملل و سازمان‌های بین‌المللی مقابل ما بایستند، اما موفق نشدند. در جنگ اقتصادی هم موفق نشده و نمی‌شوند.»

2- با وجود این شرایط، باید گفت که برخی از وعده‌های رییس‌جمهور که در حوزه سیاست داخلی کشور دسته‌بندی می‌شوند، اساسا ارتباطی با شرایط جنگ و صلح نداشته و ندارند و دولت می‌توانست با پشتوانه سرمایه اجتماعی برآمده از رای اکثریت در انتخابات ریاست‌جمهوری دوره‌های یازدهم و دوازدهم و با پیگیری‌های مجدانه و تعامل نزدیک‌تر با سایر نهادهای حکومت این دسته از وعده‌ها را تحقق بخشد. از این وعده‌ها که بگذریم، می‌دانیم که شرایط اقتصادی کشور صرفا محصول حکمرانی 6 ساله دولت روحانی نیست و در روندهایی طولانی‌مدت‌تر ریشه دارد. با این حال، دولت‌های یازدهم و دوازدهم فرصت‌سوزی‌های متعددی در اجرای اصلاحات اقتصادی داشتند که بارها و بارها از سوی اقتصاددانان و فعالان سیاسی مطرح شده است. بحث هدفمندی یارانه‌های پیدا (حذف ثروتمندان از فهرست یارانه‌بگیران) و پنهان (واقعی‌سازی قیمت حامل‌های انرژی)، اصلاح نظام برنامه‌ریزی و بودجه‌بندی کشور، اصلاح نظام مالیاتی، اصلاح نظام بانکی، کنترل نقدینگی و... از جمله مهم‌ترین مسائلی است که دولت‌های یادشده فرصت اصلاح آنها را از دست دادند. به عنوان نمونه در پی برگزاری انتخابات دوره یازدهم ریاست‌جمهوری فرصت حذف ثروتمندان به بهانه عدم تمایل دولت به سرکشیدن به حساب‌های بانکی مردم از بین رفت، ‌در حالی که مکانیزم حذف ثروتمندان الزاما از مسیر بانک عبور نمی‌کرد. این مساله در کنار مساله نرخ بنزین به قدری کش آمد تا دولت در آبان امسال مجبور به سهمیه‌بندی و افزایش قیمت سوخت و پرداخت کمک معیشت به 18 میلیون خانوار ایرانی شد. مساله‌ای که اعتراضاتی را به دنبال داشت و مشکلاتی را برای مردم و کشور ایجاد کرد.

3- به گفته دانشمندان علم مدیریت، اگر تا چند دهه پیش انسان‌ها، سازمان‌ها یا دولت‌ها می‌توانستند، 85 درصد از آینده خود را پیش‌بینی کنند، در قرن بیست و یکم به دلیل شتاب تحولات تنها 15 درصد از آینده قابل پیش‌بینی است و در این شرایط، بهترین کار ساختن آینده است و آینده‌سازی جز از طریق برنامه‌ریزی و پایش مستمر آن، میسر نیست. از این رو، بی‌گمان، ‌یکی از وظایف ذاتی دولت، آینده‌سازی است و مکلف است به گونه‌ای برنامه‌ریزی کند که زندگی مردم چه در دوره جنگ و چه در زمان صلح، کمترین نوسان را تجربه کند و آرامش جامعه از کف نرود.