شمشیر دولبه جامعه مجازی

۱۳۹۸/۱۰/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۰۵۸۴
شمشیر دولبه جامعه مجازی

دکتر علی‌قلی جوکار|

 جامعه‌شناس و پژوهشگر فرهنگی|

مقدمه

رسانه‌های ارتباطی رسانه‌ای از گذشته‌های بسیار دور همواره به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط انسان کنشگر با دیگری شامل افراد و جوامع انسانی، یا اطلاع‌رسانی درباره وقوع حوادث و وقایع انسانی، اجتماعی و طبیعی مورد استفاده قرار می‌گرفته، کنشگران اجتماعی بدین‌وجه در تعامل بایکدیگر بوده و از حوادث مهم طبیعی و اجتماعی مطلع می‌شده‌اند. در جهان اجتماعی قدیم و سنتی ابزار‌های اطلاع‌رسانی ساده‌ای چون فانوس‌های دریایی، چاپارخانه‌ها، کبوتران نامه‌بر و... برای تعامل کنشگران و اجتماع نقش آفرینی کرده، توسعه یافته تا به رسانه‌های مکتوب و شفاهی در عصر مدرنیته رسیده، و پس از آن دردهه‌های اخیر تبدیل به جامعه اطلاعاتی و شبکه‌ای شده و هم‌اکنون به فضای مجازی رشد یافته‌اند. فضای مجازی هم‌اکنون در حال درنوردیدنِ همه حوزه‌ها و زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بوده و از حالت رسانه‌ای ارتباطی-رسانه‌ای یا اجتماعی بسیار فراتر رفته و تبدیل به «جامعه مجازی» با تمام ویژگی جامعه واقعی با ظرفیت وپتانسیلی گسترده‌تر و بالاتر و هزینه‌ای بسیار کمتر شده است.  دیدگاه‌های نظری رسانه‌ای و ارتباطی هم بدون تغییر و تحول نمانده‌اند.  برای مقایسه و قریب به ذهن نمودن تغییر و تحول رسانه‌های نوین ارتباطی و رسانه‌ای سنتی (رسانه‌های عصر مدرنیته تا جامعه اطلاعاتی) جوامع قبل به جامعه مجازی، ابتدا به بررسی مهم‌ترین دیدگاه‌های نظری رسانه‌ای و ارتباطی سنتی پرداخته سپس به ارزیابی قدرت نرم درجامعه مجازی، می‌پردازیم.

    الف – رسانه‌های سنتی

منظور از رسانه‌های سنتی در این مقاله عبارت از رسانه‌های ارتباطی از آغاز عصر مدرنیته تا عصر جامعه اطلاعاتی است. در عصر مدرنیته در سطوح علمی و دانشگاهی دیدگاه‌ها و نظریه‌های فراوان رسانه‌ای ارتباطی به وجود آمد که در زمان خود، اقناع‌کننده بود اما به مرور و با شدت گرفتن پیشرفت تکنولوژی و فناوری‌های رسانه‌ای، از پاسخگویی علمی و اقناع‌کننده در جامعه علمی و دانشگاهی بازماندند. قبل از پرداختن به فضا و جامعه مجازی ابتدا به شرح مهم‌ترین این دیدگاه‌ها به‌طور موجز و چکیده اشاره می‌کنیم.

    نظریه گلوله برفی یا سوزن تزریقی

بر اساس این دیدگاه می‌توان از طریق رسانه‌های قدرتمند محتوای مورد نظر فرستنده پیام را همانند آمپول‌هایی پر از دارو و موثر به‌طور مستقیم به مغز مخاطبان شلیک کرد تا بر آنها که منفعل بوده و چاره‌ای جز پذیرش آن ندارند را تحت تاثیر مورد نظر و به صورت عمیق قرار دهد.  هدف این رسانه‌ها شکل دادن افکار، باورها، ارزش‌ها، سبک و شیوه زندگی، ارزش‌های هنجاری و عمومی جوامع مخاطب در سطحی گسترده بوده است.

    نظریه برجسته‌سازی محتوا

برخی از صاحب نظران این دیدگاه رسانه‌ای ارتباطی چون گلادیس انگل لنگ و کورت لنگ، فرآیند برجسته‌سازی محتوای تولید شده برای تاثیرگذاری بر افکار و اذهان مخاطبان را، در 6 دسته اولویت‌بندی می‌کنند که شامل؛ اهمیت محتوای تولید شده یا رویداد، پوشش متفاوت از روال طبیعی مخاطبان، موضوعات قالب‌دار برای درک مفاهیم توسط مخاطبان، زبان مورد استفاده رسانه، نمادهای ثانویه و قابل تشخیص در منظر و موقعیت سیاسی، و اظهارات اشخاص معروف یا سلبریتی‌هاست.

    نظریه رضامندی

برخلاف دیدگاه‌های قبل که مخاطبان را کنشگر فرض نمی‌کردند و فرض شان انفعال مخاطب بود، طرفداران این دیدگاه معتقدند که مخاطبان افرادی منفعل نیستند بلکه مخاطبان کنشگرانی فعال بوده و محتوای رسانه‌ای را انتخاب می‌کنند.  لذا لازم است رسانه‌ها سیاست رضایت مندی مخاطبان را پیشه خود کنند چرا که مخاطب فعال از میان پیام‌ها یا محتواهای ارسالی وبا توجه به تاثیرات آن، بر اساس نوعی ملاک دست به انتخابی آگاهانه و انگیزه‌دار می‌زنند. این رویکرد بر خاستگاه پویایی اجتماعی و روان شناختی و نیازهای فردی تاکید می‌کند.

    دیدگاه مارپیچ سکوت

بر اساس این رویکرد، مردم در مورد یک موضوع داغ، علاقه دارند که بدانند نظر دیگر کنشگران چیست ؟ در این صورت اگر دریابند که نظرشان در آن موضوع داغ در اقلیت است، سکوت را پیشه خود می‌کنند و این سکوت را تا زمانی که احساس کنند دیدگاه شخصی شان هنوز مطرح نشده است، ادامه می‌دهند.  به نظر نئومن نقش مهم رسانه همگانی این است که بتواند به عنوان منبعی به شمار رود که مردم برای آگاهی از چگونگی توزیع افکار عمومی به آن مراجعه می‌کنند. به عقیده نئومن رسانه‌ها به سه طریق می‌توانند بر حرکت مارپیچی سکوت مردم اثر بگذارند؛ یکی اعلام افکار عمومی بخش عمده مردم که حدّ سیاست مردم را شکل می‌دهند، دیگری اینکه کدام بخش از افکار عمومی درباره واقعه مورد نظر در حال گسترش است ؟ و سوم اینکه فرد بدون اینکه منزوی شود کدام بخش از افکار عمومی را می‌تواند منتشر کند.

  نظریه مسلکی (تئوری رسانه‌های

 کره شمالی و شوروی سابق)

مهم‌ترین مبانی نظریه مسلکی آن است که در یک جامعه سوسیالیستی، چون طبقه کارگر یا پرولتاریا قدرت را در اختیار دارد برای حفظ این قدرت، لازم است ابزار تولید محتوا را هم کنترل کند.  بنابراین تمام رسانه‌ها باید تحت کنترل سازمان‌های کارگری و در نهایت کمونیستی بوده و نباید در راستای تعارض سیاسی عمل کنند. از مطبوعات انتظار می‌رود که در شکل دادن افکار عمومی جامعه در جهت تشکیل جامعه کمونیستی نقش ایفا کرده، وظایف مشخصی چون اجتماعی کردن، کنترل غیررسمی اجتماع و بسیج اجتماعی را در راه تحقق اهداف اجتماعی و اقتصادی مسلک کمونیستی دنبال کنند.

     نظریه رسانه‌های توسعه‌بخش

رویکرد طرفداران دیدگاه رسانه توسعه بخش مقابله با وابستگی، سلطه خارجی و اقتدار مستبدانه داخلی است. طرفداران این دیدگاه در تلاش برای استفاده مثبت از رسانه‌ها به منظور توسعه ملی، توسعه حاکمیت ملی، حفظ و تقویت هویت ملی، و توسعه مشارکت دموکراتیک عمومی است.  مهم‌ترین ویژگی این نظریه قبول این نکته است که توسعه اقتصادی و در قبال آن تحول اجتماعی، که معمولا با سازندگی ملی همراه است، ایجاب می‌کند که آزادی‌های رسانه‌ای و روزنامه‌نگاران با میزان مسوولیت‌پذیری آنها در راستای کمک به اهداف توسعه بخش تعریف شود.

    نظریه مشارکت  دموکراتیک  رسانه‌ای

در این رویکرد بر حقوقی چون حق داشتن اطلاعات، حق پاسخگویی مسوولان، حق به کارگیری ابزارهای رسانه و ارتباطی برای تعامل در مقیاس‌های کوچک اجتماعی و حق حفظ منافع گروه‌های کوچک و خرده فرهنگ‌ها برای پاسداری از فرهنگ خود، تاکید می‌شود. طرفداران این دیدگاه ضرورت وحدت رسانه‌ها، تمرکز رسانه‌ها، تخصص گرایی شدید، بی‌طرفی و کنترل دولتی رسانه را نفی می‌کنند و از طرف دیگر بر کوچک بودن ابعاد رسانه‌ای، محلی بودن رسانه‌ها، تنوع رسانه‌ای، نهادزدایی از رسانه، تبادل متقابل نقش‌های فرستنده، ‌گیرنده و پیوندهای ارتباط افقی در همه سطوح اجتماعی، تعامل و تعهد را مورد تایید قرار می‌دهند. از این دیدگاه طرفداران این نظریه تحولات تکنولوژیکی رسانه‌ای (رسانه‌های دیجیتالی، نرم افزاری، فضای مجازی و …)، امکان بازتولید ارزان محتوا و پیام را برای مخاطبان فراهم می‌آورد.

    ب – جامعه مجازی؛ گذر جهان از جامعه اطلاعاتی و شبکه‌ای به جامعه مجازی

وقتی سخن از فضای مجازی می‌رود شاید ناخودآگاه ذهن کنشگر مخاطب به سمت استفاده از فناوری‌های نوین اطلاعاتی چون اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و شبکه‌های اطلاع‌رسانی مجازی سوق پیدا کند.  اگر چه این نگرش صحیح است اما تمام واقعیت نیست. چرا که فضای مجازی دیگر از مفهوم رسانه ارتباطی رسانه‌ای که قبلا به بررسی دیدگاه‌هایی از آن پرداختیم و از بررسی تاثیرات محتوا و پیام بر مخاطب منفعل یا فعال یا بررسی وظایف و اهداف رسانه‌ای، فراتر رفته و تمام ویژگی‌های یک جامعه واقعی را پیدا کرده است؛ یعنی تمام کنش‌های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و سایر مولفه‌ها و عناصری که مربوط به زندگی کنشگران اجتماعی در جامعه واقعی می‌شود را با ظرفیت و پتانسیلی چندین برابر بیشتر، و تحمل هزینه‌هایی به مراتب کمتر دارا گشته و یک جامعه مجازی واقعی را به وجود آورده است. برای مثال در این جامعه، همانند جامعه واقعی کنشگر به انواع کنش‌ها چه در سطح فردی و چه در سطح گروهی و جمعی  می‌پردازد. با این تفاوت که کنشگر جامعه مجازی از امکانات و ظرفیت‌های به مراتب بیشتر و قدرتمندتری از جامعه واقعی برخوردار است. کنش‌هایی چون کنش‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، شیوه و سبک زندگی، کسب و توسعه دانش، تولید محتوا و داده‌های علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بسیاری موارد دیگر بدون آنکه کنشگر نیاز به پرداخت هزینه‌هایی در حدّ هزینه‌های جامعه واقعی داشته باشد در این جامعه جدید صورت می‌گیرد.در این صورت بدیهی است کنشگران سیل آسا به آن ورود کنند و به کنش بپردازند. در این جامعه نیز همانند جامعه واقعی زمینه‌ها و ظرفیت‌های بسیاری برای کنش‌های انحرافی، نامناسب و کجروی در زمینه‌های مختلف فراهم است، اما این آسیب‌ها آن چنان نیست که کنشگران را از ورود به این جامعه برحذر داریم. کافی است این جامعه که در ابتدای مسیر خود است را برای زندگی اجتماعی مجازی همانند جامعه واقعی آماده نماییم که به تبع آن نیاز به تدوین قرارداد اجتماعی متناسب با شرایط، تعریف انواع کنش‌های مناسب ونامناسب، تنبیه و تشویق، نظارت و ارزیابی، پلیس و سایر نهادها و ملزومات اجتماعی خاص خود را دارد.  براین اساس، همه شواهد قرائن دال بر آن است که جهان کنونی و آینده در جامعه مجازی (به مثابه جهانی واقعی) تنیده خواهد شد، و با پیشرفت، رُشد و توسعه روزافزون فناوری‌های تکنولوژیک و سایبرنتیک و مجازی پیچیدگی این وضعیت تشدید نیز خواهد شد.  برای شناخت بیشتر و تحلیل مناسب در مواجهه با این آخرین پدیده اجتماعی بی‌نظیر در جهان معاصر و قدرت نرم آن به‌ناچار به تحلیل عنصری آن می‌پردازیم.

    تحلیل عنصری جامعه مجازی

بدیهی است هم‌اکنون فناوری‌های رسانه‌ای، اطلاعاتی و ارتباطی به همه حوزه‌ها و فضاهای اجتماعی، نهادی و فردی در جامعه بشری وارد شده، و ارزش‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، شیوه و سبک زندگی و معرفتی و شناختی انسان‌ها را باشدت‌های متفاوت تحت تاثیر قرار می‌دهند. به باور امانوئل کاستلز؛ فناوری‌های نوین اطلاعات، نقاط دور عالم را در شبکه‌های جهانی به هم پیوند داده، ارتباطات رایانه‌ای مجموعه‌ای از جوامع مجازی را به وجود می‌آورند که نتیجه آن دگرگونی همه ساختارها و فرآیندهای مادی و معنوی بشر بوده است. روشن است که به تناسب بهره مندی هر کدام از جوامع از فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی، میزان دسترسی مردم به این فرآیند تغییرات اجتماعی شدت و شتاب بیشتری خواهد گرفت.

بنابر این بین شدت بهره‌مندی از فناوری‌های اطلاعاتی، رسانه ای- ارتباطی و شکل‌گیری زندگی اجتماعی مجازی پیوندی متقابل برقرار است و نگاه علوم اجتماعی به این پدیده، معطوف به زمینه‌ها، عملکردها، آثار و نتایج آن است.  بنابراین جامعه مجازی براساس عناصری اساسی همچون فناوری اطلاعات نوین که منجر به ایجاد جامعه شبکه‌ای شده است، رسانه‌های اجتماعی که در آن تولید و انتشار محتوا برجسته می‌گردد، و فضای سایبری که در آن مجموعه‌ای از تعامل‌های انسانی از طریق رایانه و فناوری‌های نوین ارتباطات بدون در نظر گرفتن فضا- مکان، شکل می‌گیرد. به‌طور کلی جامعه مجازی از سه عنصر کلیدی ترکیب یافته که عبارتند از فناوری‌های نوین اطلاعاتی، رسانه‌های اجتماعی، فضای سایبری وظرفیت‌ها وقدرت نرم آنها که در زیر به تحلیل هرکدام می‌پردازیم:

   1–  فناوری‌های نوین اطلاعات

توسعه فناوری ارتباطاتی و اطلاعاتی نوین، زمینه ساز پیدایش یک چرخش اساسی در شیوه و سبک زندگی فردی و اجتماعی انسان شده است به نحوی که انسان‌ها بدون محدودیت زمانی-  مکانی به راحتی می‌توانند در تعامل، و از اتفاقات و پیشامدهای علمی و پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی و بسیاری از موضوعات در حداقل زمان ممکن مطلع شوند. شاید بر همین اساس بوده که مانوئل کاستلز با طرح مفهوم « جامعه شبکه‌ای »، ویژگی‌های مهم این عصر و جامعه شبکه‌ای را «دگرگونی فرهنگ مادی» بشر می‌داند. کاستلز معتقد است ابعاد بنیانی نظریه جامعه شبکه‌ای و فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی جدا از مسیری که رسانه‌های سنتی پیموده‌اند، نیست با این حال زمینه اجتماعی و سیستم ارتباطات متفاوت بوده است. جذابیت‌های جریان آزاد اطلاعات و امکاناتی که فناوری‌های نوین در اختیار طیف وسیعی از کنشگران جامعه مجازی قرار می‌دهد، بسیاری از مقاومت‌ها را شکسته و چالش‌های عظیمی را در حوزه‌های فرهنگی اجتماعی و سیاسی پیش روی واحدهای سیاسی جهانی قرار می‌دهد.  به اعتقاد کاستلز پیامدها و آثار گسترده فناوری نوین در حوزه معرفت زندگی، معلول پنج مولفه مهم شامل؛ محوریت بافتن اطلاعات، شمول و فراگیری ارتباطات، منطق شبکه‌ای و انعطاف و همگرایی عام، است.  پس جامعه جهانی کنونی در معرض سه فرآیند مستقل تاریخی انقلاب اطلاعات، تجدید ساختار نظام سرمایه‌داری و جنبش‌های نوین اطلاعاتی، قرار گرفته است.

   2– رسانه اجتماعی

منظور از رسانه اجتماعی، رسانه‌هایی مانند بلاگ، ویکی یا سایت‌های میزبان قطعات ویدیویی است که در آن امور تولید ویدیو، صدا، متن و چند رسانه‌ای توسط کاربران تهیه و درمحیط‌های اجتماعی (مجازی) منتشر و میان کاربران همتا به اشتراک گذاشته می‌شوند. در این تعریف تولید و انتشار محتوا برجسته می‌شود. این تعریف بر اساس مشارکت کاربر و تولید محتوا توسط او، شکل گرفته وسایت‌های شبکه‌سازی اجتماعی مانند لینکدین، فیس بوک، سایت‌های نشان‌گذاری اجتماعی همچون دلیسش، سایت‌های اخبار اجتماعی نظیر دیگ یا اِدیت و سایر سایت‌هایی که کانون توجه شان با کاربران است را شامل می‌شود.  

  3–  فضای سایبری

مفهوم فضای سایبری به فضایی ساختگی و خیالی از واقعیت مجازی و اینترنتی بر می‌گردد که در آن کاربر از طریق آن به فضای واقعیت مجازی وارد می‌شود.  فضای سایبری با ویژگی‌هایی چون میزان دسترسی، چگونگی دسترسی، راهبری، فعالیت اطلاع یابی، بالندگی و…. شناخته می‌شود.  در واقع فضای سایبری از طریق دنیای جدید و موازی با خطوط ارتباطی رایانه‌های جهان، خلق، نگهداری و توسعه می‌یابد. از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های فضای سایبری می‌توان به مواردی همچون اینکه فضای سایبری: به مثابه بازگویی تاریخ فناوری‌ها و رایانه، سیر تکامل آنها و نقش آنها در شکل‌گیری این فضا، بیان نقش اینترنت، روند تکامل و دسترسی کاربران به فضای نوین و دادوستد در همه ابعاد، فضای سایبری به مثابه واقعیت مجازی که توانایی شبیه‌سازی موجودیت‌ها، فضای سایبری به معنای بیان رابطه تنگاتنگ فناوری و متغیرهای مهم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که اساس جامعه سرمایه‌داری را بنیان می‌نهند (این تفسیر از فضای سایبری به مقوله مالکیت، مدیریت اطلاعات، کنترل، دسترسی،‌دار و ندار، و دموکراسی می‌پردازد)، به مثابه فضای کار و کارآفرینی و نه صرفاً بیان آزادانه و انباشت ثروت و در نهایت فضای سایبری به مثابه بازخوانی نقش کنشگران در فضای مجازی در ساختن و تکامل فضای سایبری نمادین و…، اشاره کرد.  بر این اساس اکنون می‌توان تعریفی نسبتاً مشخص‌تر از فضای سایبری ارایه داد و آن اینکه؛ فضای سایبری عبارت است از فضایی روانی - خیالی که در آن افکار کاربران مجذوب توهمی رویاگونه شده، و دنیایی مفهومی از تعاملات شبکه‌ای شده بین افراد و آفریده‌های معنوی آنها و هر آنچه همراه آن است، که دارای حالتی از اندیشه است که افراد در ارتباط با یکدیگر در این فضا، به وسیله بازنمایی‌های دیجیتالی زبان و تجربه‌های حسی به اشتراک می‌گذارند.

   4–   ظرفیت‌ها و قدرت نرم جامعه مجازی

طی دهه‌های اخیر فضای مجازی روز به روز در حال گسترش و قدرت یابی در همه زمینه‌ها و حوزه‌های زندگی نوع بشر بوده است.این فضا از لحاظ تکنولوژی‌های جدید، فناوری‌های اطلاعاتی و ارتباطی، جریان آزاد اطلاعات و فناوری، ایجاد فضای تعامل انسان‌ها در همه زمینه‌ها، تولید محتوا، گسترش و به اشتراک‌گذاری دانش و داده‌های مختلف، ایجاد فضا و سالن‌های گفت‌وگو (چت‌روم‌ها) بدون در نظر گرفتن فضا – مکان، گسترش کنش‌های انسانی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، پزشکی و بسیاری از حوزه‌های دیگر روز به روز در حال گسترش و رو به توسعه بوده و جامعه‌ای مجازی به مثابه جامعه‌ای واقعی در سطح جهانی را به وجود آورده، و قدرت، ظرفیت و پتانسیل‌های فراوان در عین حال ارزانی را به بشر هدیه داده است به نحوی که تاریخ زندگی اجتماعی بشر نمونه آن را به یاد نمی‌آورد.  البته این جامعه برای بشر بدون آسیب هم نبوده اما آسیب‌های آن در مقایسه با پتانسیل‌های مثبت جامعه مجازی، طبیعی و قابل اغماض می‌نماید چرا که در جامعه واقعی هم آسیب‌های فراوان وجود دارد با این وجود نمی‌توانیم جامعه واقعی را به این دلیل که در آن به عنوان مثال آسیب‌هایی چون جنگ، جنایت، خون‌ریزی و… روی می‌دهد، نادیده بگیریم واز زندگی در آن کناره‌گیری کنیم.  

  بررسی آسیب ‌شناختی گسترش فضای  مجازی

اگرچه توسعه و گسترش روزافزون فضای مجازی و ورود آن به تمامی حوزه‌های کنش انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، علوم انسانی و شناختی و معرفتی و حتی جنبش‌های اجتماعی و در نتیجه ایجاد جامعه‌ای به تمام معنا مجازی، ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های فراوانی برای بشر به ارمغان آورده، اما هانطور که گفته شد این فضا بدون ورود آسیب بر کنشگران اجتماعی از همه طیف‌ها نیز نبوده است. پیچیدگی‌های فضا درجامعه مجازی برای کنشگران و تعامل و کنشِ کنشگر فضای مجازی همزمان با هزاران کنشگر که اکثرشان فقط هویت مجازی دارند نه هویت واقعی و اهداف مختلف و بعضاً بدخواهانه‌ای را دنبال می‌کنند، بدیهی است جای نگرانی زیادی وجود دارد. در این صورت چنانچه کنشگر از لحاظ شناختی ضعیف بوده و از طرفی از بسیاری از مواهب اجتماعی همچون گردش آزاد اطلاعات (در جوامع بسته‌تر) بی‌بهره، و در جامعه‌ای آزاد پرورش نیافته باشند، برای ورود به چنین جامعه پیچیده‌ای آمادگی لازم را نداشته و منفعل خواهد بود. لذا دیری نخواهد پایید که مجذوب زرق و برق، اندیشه‌ها و نمادهای نوین زندگی کنشگران نظام سرمایه‌داری شده، سبک و شیوه زندگی، هویت و ارزش‌های فرهنگی او در معرض تغییر و تحول قرار خواهد گرفت. همچنین چنانچه ساختار فرهنگی وذهنی چنین مخاطبانی آمادگی مواجهه شدن با این شرایط را نداشته و انعطاف ناپذیر باشد، فرو خواهد ریخت.این پیامد احتمالا همان نتیجه مطلوبی است که نظام سرمایه‌داری می‌طلبد. اما اینکه جامعه مجازی با وجود دارا بودن ظرفیت‌های مثبت فراوان، چه آسیب‌هایی خواهد داشت، می‌توان مهم‌ترین آسیب‌ها و پیامدهای آن را عبارت از؛ ایجاد کانون‌های شکل‌گیری گروه‌های بزهکار، کلاهبردارو هنجارشکن، در معرض سوءاستفاده قرار گرفتن کنشگران جامعه مجازی توسط افراد، سازمان‌ها و دولت‌ها، و ایجاد جامعه دو قطبی یعنی جامعه‌ای که بخشی از آن با دسترسی، مشارکت و کنشگری در شبکه‌های اجتماعی به نوعی درک از پدیده‌ها و رویدادها و بخشی از جامعه که چنین درک و دسترسی نداشته و درکی متفاوت با بخش اول دارند، و در آخر اینکه فضا و جامعه مجازی ممکن است زمینه را برای فعالیت افراد و سازمان‌های جاسوسی دولت‌های متخاصم فراهم آورده‌و منافع ملی جامعه را به مخاطره بیندازد.

   نتیجه‌گیری

توسعه روزافزون تکنولوژی و فناوری نوین اطلاعاتی، ارتباطی- رسانه‌ای، و رسوخ آن به همه فضاهای اجتماعی، سازمانی و فردی، شیوه زندگی روزمره، اشتغال و معرفت انسانی، فضایی وسیع، رو به توسعه، دارای پتانسیل‌های فراوان و مجازی را به وجود آورده است که علاوه بر تغییر و تحول در تولید مفاهیم اجتماعی وفرهنگی، فضایی را نیز برای جنبش‌های اجتماعی ایجاد کرده است. این فضا که تمام جنبه‌های کنش‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را دربرگرفته، خود تبدیل به جامعه‌ای وسیع با ظرفیت‌ها، قابلیت‌ها، و پتانسیل‌های گسترده و قوی شده است. این فضا و جامعه، امکانات فراوانی برای رشد رسانه‌های اجتماعی، شبکه‌های اجتماعی، تولید محتوا توسط خود کاربران، نرم افزارها و ابزارهای پیشرفته برنامه‌نویسی، تعامل کاربر با صدها و هزاران کاربردیگر در سرتاسر دنیا بدون محدودیت‌های زمان- مکانی، توسعه جامعه اطلاعاتی، توسعه دانش، رموز، سنجش‌ها، شاخص‌ها، سرگرمی‌های همراه با تخیل و تجربه وحسّ و... به وجود آورده است. همه این مولفه‌ها وقتی در یک مجموعه قرار می‌گیرند تبدیل به قدرتی مهار ناشدنی شده و می‌تواند تبدیل به شمشیری دولبه در دست نظام‌های سرمایه‌داری شده تا به وسیله آن بتوانند به اهداف خود نه تنها برای استعمار اقتصادی، بلکه استعمار در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و… در جهان سوم برسند و البته وسیله‌ای برای جاسوسی از کشورهای مقصد.  اما جهان سوم برای کاهش آسیب‌های احتمالی شهروندان خود از آسیب‌های جامعه مجازی می‌توانند با آموزش هرچه بیشتر شهروندان کنشگر و ایجاد آمادگی برای ورود به این جامعه و کنشگری درآن، افزایش گفتمان‌های آزاد، گردش آزاد اطلاعات، تمرین دموکراسی در میان شهروندان، گردش نخبگان در دسترسی به منابع قدرت و ثروت بر اساس شایستگی‌های کنشگران، جلب اعتماد وسرمایه اجتماعی توسط نهاد قدرت، افزایش تحمل نظر مخالف در فضای واقعی و بسیاری از ابعاد و مولفه‌هایی که برای پرورش شهروندان قوی در یک جامعه واقعی ضروری است، با استفاده هرچه بیشتر از این جامعه مجازی واقعی بتوانند به توسعه علمی، فرهنگی، اجتماعی وسیاسی، کسب قدرت نرم، و هر آنچه از منافع که این جامعه در اختیار آنها قرار می‌دهد، بپردازند؛ چرا که انفعال در برابر چنین پروژه عظیم انسانی، به جز عقب ماندگی هرچه بیشتر جهان سوم و سوءاستفاده هرچه تمام نظام سرمایه‌داری از این موهبت بی‌نظیر، نتیجه‌ای دربر نخواهد داشت.  پس به جامعه مجازی خوش آمدید.

منبع:  مرکز بین‌المللی مطالعات صلح