هر سال تحصیل سرپرست خانوار 1.2 درصد فقر را کاهش میدهد
توجه به مساله فقر و فقرزدایی یک موضوع مهم جهانی است. گسترش فقر موجب کاهش تقاضای موثر در جامعه خواهد شد و این امر کاهش تولید، اشتغال و تغییر در ترکیب تولیدات را در پی خواهد داشت. با توجه به چند بعدی بودن فقر، تصمیمگیری برای مبارزه با فقر، تخصیص اعتبار برای کاهش آن و موفقیت طرحهای فقرزدایی به شاخص انتخابی برای اندازهگیری فقر و شناخت هر چه بیشتر این معضل اجتماعی- اقتصادی وابسته است. بنابراین شناخت فقر وعوامل موثر بر آن همواره باید مورد تاکید و عنایت سیاستمداران قرار گیرد. در همین زمینه نشریه علمی سیاستگذاری اقتصادی سعی کرده است برخی از عوامل تاثیرگذار بر فقر را بشناسد. این نشریه در تازهترین شماره خود میگوید سن، جنسیت و تحصیلات از موارد تاثیرگذار بر فقر است.
به گزارش «تعادل»، جوامع انسانی در طول تاریخ با مسائل گوناگونی مواجه بوده که فقر یکی از دیرپاترین آنها است. عمق و وسعت فقر در جوامع گوناگون به اقتضای شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متفاوت است. نحوه مواجهه با فقر نیز به اقتضای همین شرایط، گوناگون است. این تمایز و تنوع تا حدی است که فقر در برخی از جوامع، از جمله جوامعی که در آن نظام کاستی حکمفرما است، نهتنها به عنوان یک مساله و نابسامانی در نظر گرفته نمیشود بلکه به عنوان امری عادی و طبیعی لحاظ میشود.
وجود فقر در هر جامعه بیانگر عملکرد نادرست و نامناسب فرآیند توزیع درآمد و ثروت در آن جامعه است. علاوه بر این، فقر معضلاتی از جمله عدم توسعه پایدار، تهدید ثبات سیاسی و به خطر انداختن سلامت جسمی و روحی ملتها را در پی دارد. بر همین اساس، دولتها برنامهها و سیاستهایی را در زمینه کاهش یا امحای فقر اتخاذ میکنند. لازمه تاثیر این سیاستها، درک ماهیت فقر و عوامل موثر بر آن است. بدیهی است که کم توجهی در این زمینه، سیاستگذاریهای اشتباه، اتلاف منابع اقتصادی و در نهایت تداوم فقر را به دنبال خواهد داشت.
در ایران، دولتها در دورههای مختلف به شکلهای گوناگون در راستای کاستن از فقر و محرومیت اقدام کردهاند. توسعه خدمات زیربنایی در روستاها از جمله تامین آب آشامیدنی، تامین بهداشت و مراقبتهای اولیه، برقرسانی و برقراری نظام حمایت از سالمندان روستایی و نیز توسعه بیمه همگانی و پوششهای حمایتی از بارزترین مصداقهای این خدمات به شمار میآید. با این همه، بررسیهای صورت گرفته حاکی از فراز و فرود در مبازره با فقر است. مطالعات انجام شده در کشور نشان میدهد طی سالهای 1375 تا 1383درصد فقرا بر اساس روش 2300 کالری و همچنین شکاف فقر، روندی نزولی داشته است. درحالی که مطالعه دیگری نشان میدهد در سالهای 1383 تا 1392 هرچند در برخی سالها درصد فقرا کاهش یافته اما در کل، درصد فقرا روندی افزایشی داشته است.
ادامهدار بودن مساله فقر، توجه سیاستگذاران به این موضوع را ضروری کرده است. برای شناخت ابعاد فقر جهت مبارزه با آن، در وهله اول نیاز به بررسی و پژوهش وجود دارد. در همین راستا، نشریه سیاستگذاری اقتصادی در تازهترین شماره خود پژوهشی با عنوان عوامل موثر بر شکلگیری طبقات فقیر در ایران منتشر و در آن برخی عوامل موثر بر فقرا را معرفی کرده است. در ادامه بخشی از اطلاعات این پژوهش را میخوانید:
دادههای این پژوهش حاکی از آن است که استان تهران و اصفهان در میان استانهای کشور دارای بیشترین فقیر بودهاند.
همچنین بررسیها نشان میدهد در ترکیب جنسیتی خانوارهای فقیر، در همه استانها ملاحظه شد که خانوار فقیر دارای سرپرست مرد بیش از خانوار فقیر زن سرپرست است. بهطور مثال، در مناطق شهری استان مرکزی، 85 درصد خانوار فقیر دارای سرپرست مرد و مابقی زن سرپرست بودند. این ارقام برای منطقه روستایی این استان به ترتیب 83 و 17 درصد بوده است.
سالمندان فقیرترند
همچنین در مناطق روستایی اکثر استانها، درصد سرپرستان بالای 55 سال بیش از سایر گروههای سنی است. چون با افزایش سن، به تدریج کارایی افراد کمتر شده و توان کسب درآمد کاهش مییابد. البته نتایج تحقیق حاکی از آن است که در مناطق شهری، سرپرستان خانوارهای فقیر بهطور متوازنتری نسبت به مناطق روستایی در گروههای سنی مختلف قرار گرفتهاند. همچنین، بهطور میانگین درصد سرپرستان خانوارهای فقیر شهری در تمامی گروههای سنی به جز گروه سنی بالای 55 سال بیش از سرپرستان خانوارهای فقیر روستایی بوده است.
از سوی دیگر استانهای مرکزی، سیستان و بلوچستان و اصفهان بیشترین درصد سرپرستان بیکار را در بین خانوارهای فقیر دارند در حالی که استانهای البرز و خراسان جنوبی و چهار محال بختیاری کمترین درصد سرپرستان بیکار را در بین خانوارهای فقیر دارند. قابل ذکر است که استان سیستان و بلوچستان از لحاظ درصد خانوارهای فقیر در مناطق شهری در بین استانها در رده دوم قرار دارد. همچنین استانهای اصفهان و مرکزی به ترتیب بالاترین درصد خانوارهای فقیر را در مناطق روستایی دارند.
چه عواملی در فقر موثر است؟
این پژوهش تلاش کرده به این سوال پاسخ دهد که چه عواملی در فقر موثر است؟ و بعضی متغیرها مانند سن، جنسیت و بعد خانوار را بررسی کرده است. بر اساس نتایج این پژوهش بعد خانوار اثر مثبت بر احتمال فقیر شدن خانوار دارد. اثر نهایی نشاندهنده این است که با افزایش بعد خانوار به اندازه یک نفر، احتمال فقیر شدن خانوار 7 درصد افزایش مییابد. در عوض افزایش تعداد افراد دارای درآمد و افزایش تعداد افراد شاغل، به ترتیب موجب کاهش 0.5 درصد و 3.7 درصد احتمال قرارگیری خانوار در زمره فقرا میشود. همچنین افزایش تعداد افراد باسواد در خانوار 1.1 درصد احتمال قرارگیری خانوار در زمره فقرا را کاهش میدهد.
بررسیهای دیگر حاکی از آن است که در سالهای جوانی و میانسالی احتمال خروج از فقر وجود دارد در حالی که با کهولت سن و ورود به دوران پیری احتمال قرارگیری در دایره فقر افزایش مییابد. (توصیه پژوهش به دولت این است که دولت باید به سرپرست مسن توجه بیشتری داشته باشد.)
همچنین بررسی وضعیت جنسیت سرپرست خانوار حاکی از آن است که مرد بودن سرپرست خانوار نسبت به زن بودن آن، از احتمال قرارگیری خانوار در زیر خط فقر به میزان 1.5 درصد میکاهد. به عبارت دیگر احتمال وقوع فقر در خانوارهای زنسرپرست بیش از خانوارهای مردسرپرست است. بنابراین در سیاستهای امحای فقر، زنان سرپرست به ویژه آنانکه به دوران پیری رسیدهاند باید مورد توجه قرار گیرد.
تاثیر تحصیلات در فقر
بررسیها در زمینه تاثیر تحصیلات سرپرست خانوار بر فقر حاکی از آن است که تحصیلات دارای اثر معنادار منفی بر احتمال فقر خانوار است. طبق اثر نهایی، با یک سال افزایش تحصیلات سرپست خانوار، احتمال فقر 1.2 درصد کاهش مییابد. وضعیت درآمد سرپرست خانوار بیانگر آن است که عدم داشتن درآمد (داشتن هر کدام از وضعیتهای بیکار، محصل و خانهدار)، 3.8 بر احتمال فقر خانوار میافزاید. در این صورت، باید چتر حمایتی همانند یارانه برای سرپرستان بیکار، محصل و خانهدار در نظر گرفته شود.
زندگی در مناطق روستایی یا شهری بر فقر اثرگذار است. طبق نتایج با فرض ثبات سایر شرایط، انتظار بر این است که احتمال قرارگیری خانوارهای شهری در چرخه فقر 8.2 درصد بیش از خانوارهای روستایی باشد. اثر معنادار و منفی سطح زیربنای محل سکونت بر احتمال فقر، میتواند حاکی از آن باشد که با خروج خانوار از فقر، آنان در فضای وسیعتر سکونت میکنند. به عبارتی رابطه افزایش هر متر مربع زیربنا و احتمال خروج از فقر 0.01 درصد بوده است.