سرمایهداری پیشرفته در عصر نارضایتی
نوشته: جوزف استیگلیتز|
ترجمه: منصور بیطرف|
فصل 10
یک زندگی نجیبانه برای همه
دسترسی به مراقبتهای درمانی برای همه
قانون مراقبت بهصرفه («اوباما کر») شروع مهمی در اطمینان دادن به تمامی امریکاییها بود که به مراقبتهای درمانی دسترسی خواهند داشت. در اینجا برای بهتر شدن، فضایی وجود داشت به ویژه با توجه به اینکه برخی از ایالتها از توسعه برنامه «مدیکید» (که برای فقیران مراقبتهای درمانی فراهم میکرد) امتناع کرده بودند. اما در برخی ابعاد، به ویژه بعد از تصویب لایحه مالیاتی سال 2017 که این حکم را که تمامی افراد باید بیمه بخرند را حذف کرده بود، موضوع بدتر شد. حذف این حکم که اگر آن را با قوانینی که تبعیض علیه شرایط پیش از این را منع کرده بود ترکیب کنیم، یک چرخه مرگ را برای بیمه خصوصی به وجود میآورد: افراد سالم تا زمانی که به بیمه نیاز پیدا کنند، گرفتن بیمه را کنار میگذراند و فقط وادار میشوند که حق بیمه را برای آنهایی که بیمار هستند یا نیاز دارند که بیمه درمانی را بخرند، افزایش دهند؛ اما این کار هم باعث میشود که افراد نسبتا سالم هم خرید بیمه را کنار بگذارند که منجر به افزایش بیشتر حق بیمه میشود. اگر کسی میخواهد که نظام بیمهای داشته باشد تا هر کسی را پوشش دهد- و دلایل اقتصادی و اجتماعی خوبی برای آن وجود دارد- در این صورت آن فرد مجبور است تا همراه با خطوط نظامهای تک پرداخت اروپایی، شروط عمومی بیمهای هم داشته باشد، یا آنکه آن فرد مجبور است تا حکمی را داشته باشد که افراد را ملزم کند بهطور فردی همراه با خطوط اوباما کر بیمه بخرند یا آنکه آن فرد مجبور است تا یارانه بزرگی به شرکتهای بیمه پرداخت کند . در یک جامعهای که در آن انسجام اجتماعی کمی وجود دارد - هر کس برای خودش- این نکته که سالم به بیمار یارانه میدهد شاید به نظر قابل اعتراض باشد مگر آنکه ما به یاد بیاوریم: در نهایت تمامی افراد به سمت «بیماری» پیش میروند . حتی در میان افراد خیلی سالم هم، همانطور که ما به سمت مرگ گام برمیداریم، فقط آنهایی که ناگهان میمیرند، بدون هشدار قبلی، هرگز از نظام مراقبتهای درمانی بهره نمیبرند. این دلیل که ترامپ و جمهوریخواهان با یک آلترناتیو با اوباما کر راه نیامدند («فسخ و جایگزین») این است که هیچ راهحل دیگری نبود. اوباما و دموکراتها برای ایجاد یک سیستمی که در آن تمامی افرادی که تقریبا پوشش داده شده بودند نه تنها بیمهشان را نگه دارند بلکه دیگران را هم مطمئن سازند که تحت پوشش قرار خواهند گرفت به سختی کار کرده بودند . این سیستم بینقص نبود اما چارچوب کاری بود که میتوانست در طول زمان بهبود یابد. یک بخش فراموش شده که کنگره آن را فراموش کرده بود، افکار عمومی بود . این گزینه، مدیکر را با یک قیمتی برای همه کسانی که آن را میخواستند قابل دسترس کرده بود . این به معنای آن بود که هیچکس بدون بیمه نخواهد بود و اینکه تمامی شرکتهای بیمه خصوصی تصمیم نگیرند که در برخی مناطق آن را به اجرا بگذارند، و همه بهطور همزمان رقابت کنند، سوءاستفاده قدرت بازار را در یک بخش که در آن تعداد محدودی از شرکتها در بیشتر مناطق جغرافیایی آن را به احتمال به کار میگیرند، مهار سازد. ترامپ و جمهوریخواهان، با کنار گذاشتن حکم فردی، شاید در شکستن اوباما کر، برنامهای که بهشدت مردمی شده بود، موفق شوند . اگر این اتفاق بیفتد، میلیونها امریکایی بیشتر، به ویژه آنهایی که از قبل دارای چنین شرایطی بودند، بدون بیمه درمان خواهند بود. میلیونها دیگر خودشان را با حق بیمه رو به افزایش مواجه خواهند شد، علیالخصوص در زمانی که پیرتر و نا سالمتر میشوند دردناکتر خواهد شد ، زمانی که بیمه بیشتر مورد نیاز است اما کسی نیست که آن را ارایه دهد. در اینجا دو راه بیشتر وجود ندارد- احیای آن حکم و یارانه عمومی اما اینبار با یک گزینه عمومی؛ یا تک پرداختکننده که دولت (به عنوان تک پرداختکننده) بیمه پایهای سلامت را برای همه فراهم سازد. همانطور که این نظام در پادشاهی متحد نشان داده، یک نفر میتواند یک بازار خصوصی رو به رونق را همراه با بیمه مکمل و بیمه تک پرداختکنندهای که درست در کنارش نشسته، داشته باشد.