همدلی تنها اسلحه کارساز
فراز جبلی|
مشاور سردبیر|
فشارها بر ایران بسیار شدید شده است. دیگر موضوع تحریم شرکتها و افراد سیاسی اقتصادی نیست. شمشیر علیه ایران به قدری از رو بسته شده است که دیگر حتی میزبانی ایران برای برگزاری مسابقات آسیایی هم تحریم میشود. مطمئنا فوتبال مسالهای نیست که بخواهد بر اقتصاد، وضعیت شرکتهای دولتی یا حتی معیشت فشار وارد کند بلکه هر ابزاری برای فشار بر کشور مورد استفاده قرار میگیرد ولو این فشار بر روح مردم باشد. رسانههای بیگانه هم لحظهای در این مسیر فروگذار نیستند. اخبار راست و دروغ با یکدیگر ترکیب شده و جو متشنجی دایمی به جامعه تزریق میشود. حرکات ترامپ، سردمداران اروپایی و رسانهها به قدری با یکدیگر هماهنگ است که لحظهای نمیتوان بر این واقعیت که پکیج مبارزه با ایران به صورت کامل بسته شده و هر روز شاهد یک ورق از آن هستیم تردید کرد. واقعیت آن است که برخلاف صحبتهای رییسجمهور مشکل ارتباط با خارج نیست که اقتصاد را زمینگیر کرده است. مشکلات داخلی کمر فعالان اقتصادی را خم کرده است و جو متشنج عملا شرایط را به بحران نزدیک کرده است. کافیست کمی در فضای مجازی اخبار و تحلیل را دنبال کنیم. گذشته از تلاشهای رسانهای که از خارج خط میگیرند، با این واقعیت روبرو هستیم که اختلاف نظر میان مردم بسیار شدید است. درباره حتی مسائل کلی توافق نظر وجود ندارد هرچند که این موضوع میتواند از نگاهی طبیعی باشد. مشکل جدیتر این است که افراد حاضر به پذیرش این مساله که شاید نگاه مقابل درست باشد نیستند. در هفتههای اخیر بارها شاهد این حرف از سوی مردم عادی هستیم که شبکه مجازی میگویند اگر با نظر من موافق نیستید در لیست دوستانم نباشید. این نگاه از فشارهای خارجی بسیار خطرناکتر است.
تاریخ نشان داده که فروپاشی هر نظام نه از بیرون بلکه از درون رخ میدهد. اگر امکان فروپاشی با فشارهای خارجی وجود داشت دیگر نوبت به محرومیت تیمهای فوتبال از میزبانی نمیرسید. پیام چنین تصمیمی به صورت واضح این است که چون نتوانستهایم اقتصاد را متلاشی کنیم پس به هر چیزی که دستمان میرسد آسیب میزنیم. اما خطر جدیتری کشور را تهدید میکند و آن عدم همدلی مردم است. همدلی به این معنی نیست که نظر یکدیگر را بپذیریم بلکه بهطور ساده به این معنی است که قبول کنیم شاید نظرات مخالف ما هم صحیح باشد. کوچکترین صحبتی در این روزها که با روند کلی جریانات سازگار نباشد نتایجی وحشتناک را در پی دارد و متأسفانه روند کلی جریانات معمولا تحت تأثیر احساسات قرار میگیرد. وضعیت به قدری پیچیده و بغرنج است که دیگر نمیتوان به دنبال مقصر بود بلکه باید قبول کنیم که همگی سوار یک کشتی هستیم و مجبوریم بهرغم اختلاف نظرهای موجود کشتی را به سلامت به ساحل برسانیم. اشتباهات زیادی در سالهای اخیر به ویژه ماههای گذشته رخ داده است اما وضعیت به گونهای نیست که بخواهیم امروز مشکلات را ریشه یابی کرده و مقصران را مجازات کنیم. همانقدر که معتقد هستیم سیاست ارزی دولت اشتباه است به همان قدر اطمینان داریم که وقت ورود به مساله گذشته نیست و باید همین منابع محدود باقیمانده را با عقلانیت و بر اساس علم تخصیص منابع محدود برای نیازهای نامحدود صرف کرد. امروز زمان آرام کردن جامعه و کاهش تنشها است. دیگر نه وقت گروکشی سیاسی است و نه تصفیه حساب بلکه اگر کسی واقعا آینده ایران برایش مهم است باید به سهم خود برای همدل کردن جامعه بکوشد.