تحلیل

۱۳۹۸/۱۰/۳۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۱۸۷۳

جهان ،حامی قلدرها شده است

دکتر محمد مهدی  مظاهری|  دیپلماسی ایرانی|

 «چالش‌های سلسله‌وار در سیاست خارجی و داخلی» شاید عنوانی مناسب برای توصیف شرایط سیاسی ایران در هفته‌های اخیر باشد. بعد از ترور مزبوحانه سردار قاسم سلیمانی توسط دولت امریکا و بالا گرفتن تنش بین دو کشور مجموعه‌ای از اتفاقات ناخواسته و دردناک شکل گرفت که آرامش و ثبات سیاسی کشور را بر هم زد.  هر چند تقریبا سران همه کشورها در جایگاه اعلام موضع، تصمیم امریکا در ترور سردار سلیمانی را اقدامی تنش‌زا و غیرضروری در شرایط کنونی ارزیابی کردند، اما آنچه این مقامات در عمل انجام دادند تا حد زیادی متفاوت بود. تروییکای اروپایی از ترس تعرفه‌های تنبیهی امریکا «مکانسیم ماشه» در برجام را به کار انداخت، برخی گروه‌های عراقی به ویژه کردها از لزوم باقی ماندن نیروهای امریکایی در عراق بر خلاف مصوبه مجلس این کشور سخن گفتند و حتی کنفدراسیون فوتبال آسیا که تحت نظر رییسی بحرینی اداره می‌شود، نیز در یک جنگ روانی برای نا امن جلوه دادن کشورمان، تصمیم گرفت برگزاری بازی‌های لیگ قهرمانان آسیا در ایران را منع کند. بنابراین می‌توان گفت اگر چه در گفتار و سیاست اعلامی بسیاری از کشورها و سازمان‌ها در برابر اقدام امریکا علیه ایران سکوت یا حداقل از تأیید و همراهی با آن پرهیز کردند، اما در سیاست اعمالی با این قدرت زورگو یا به تعبیر وزیر امور خارجه کشورمان «قلدر مدرسه» همراهی کردند و هر یک به طریقی کوشیدند حجم فشارها بر ایران را افزایش دهند و از این نمد کلاهی برای خود برگیرند. انگلیس در این زمینه از بقیه کشورها جلوتر بود و نه‌تنها به خاطر اقدامات خارج از عرف دیپلماتیک سفیرش در ایران عذرخواهی نکرد، بلکه نخست‌وزیر این کشور نخستین عضو غیرامریکایی برجام بود که از لزوم جایگزینی این توافق بین‌المللی مورد تأیید شورای امنیت با طرح مورد نظر رییس‌جمهور امریکا سخن گفت!  هر چند مواجهه با چنین رویکردهای سودجویانه و خصمانه‌ای برای ملت و مقامات ایران سنگین است، اما باید پذیرفت که در روابط بین‌الملل کنونی به ویژه بعد از روی کار آمدن ترامپ، جهان هر چه بیشتر به سمت سیاست‌های ماکیاولیستی سوق پیدا کرده که در آن کفه ترازو به سمت قدرت‌های بی‌اخلاق که برای دستیابی به اهداف، استفاده از هر ابزار و راهکاری را مجاز می‌دانند، سنگینی می‌کند و متأسفانه توافقات حقوقی بین‌المللی نیز دستمایه خواسته‌ها و امیال فرصت طلبانه مقامات کشورها قرار می‌گیرد.  امروز دیگر حکومت‌ها برای نیل به قدرت، ازدیاد، حفظ و بقای آن به هر عملی از قبیل کشتار، خیانت، ترور و تقلب دست می‌زنند و هر گونه شیوه‌ای حتی منافی اخلاق، شرف و عدالت را برای رسیدن به اهداف خود روا می‌دارند و عمل به این توصیه‌های ماکیاولی مشق امروز سیاستمداران امریکایی و اروپایی شده است.  حال در چنین شرایطی که بی‌اخلاقی، نقض عهد، فریب و جنگ رسانه‌ای به برنامه نخست سران کشورهای قدرتمند تبدیل شده، جمهوری اسلامی ایران چه می‌تواند بکند؟ به نظر می‌رسد تنها و تنها راه ممکن تقویت انسجام ملی و اتحاد داخلی و تکیه به نیروی پر قدرت «ملت» است.

دیوان لاهه و پیگیری ترور سردار سلیمانی

اسپوتنیک| دفتر دادستانی دیوان کیفری بین‌المللی لاهه در بیانیه‌ای اظهار داشت: هیچ‌یک از کشورهای متأثر، اعم از ایران، عراق یا امریکا، عضو دیوان کیفری بین‌المللی لاهه نیستند و طبق ماده 12.3 اساسنامه رم صلاحیت آن را نپذیرفته است. بنابراین این دیوان هیچ صلاحیتی در موضوع مورد بررسی ندارد. در این راستا خبرنگار اسپوتنیک در تهران با سامان نیازی، معاون امور بین‌الملل موسسه بین‌المللی صلح زیبا جمهوری اسلامی ایران گفت‌وگو کرد؛ وی در پاسخ به نظر دیوان کیفری لاهه در رابطه با پرونده ترور سپهبد قاسم سلیمانی بیان کرد: نخست این توضیح مقدماتی را ذکر می‌کنم که نظر دیوان کیفری لاهه با این قطعیت و کلیت، خلاف اساسنامه رم است و اصل بی‌طرفی دیوان را تامل برانگیز می‌کند؛ دیوان براساس اساسنامه رم و تحت شرایطی موظف و مکلف به رسیدگی است. او در رابطه با اینکه ایران از چه طریقی می‌تواند این دعوی را مطرح کند و تا چه اندازه احتمال پیگرد آن وجود دارد گفت: ایران هم به‌طور مستقیم می‌تواند به صورت موردی صلاحیت دیوان را به رسمیت بشناسد که البته این بسته به تشخیص مقامات جمهوری اسلامی ایران است. هم از طریق غیرمستقیم و سازوکار شورای امنیت و ارجاع پرونده از طریق شورای امنیت به دیوان با توجه به حقی که برای اعضای سازمان ملل به رسمیت شناخته شده است.

نیازی گفت: راه دیگر از طریق نهادهای غیردولتی علیه شخص ترامپ و سایر مباشرین درترور هدفمند سپهبد سلیمانی است که این را یک اقدام مکمل و مضاعف می‌دانیم و به عنوان تنها راهکار قبول نداریم، مگر اینکه با توجه به اینکه این اقدام تروریستی نقض قوانین داخلی امریکا هم هست، در سازوکار داخلی امریکا مورد پیگرد قانونی واقع شود. وی در ادامه افزود: موفقیت ایران درصورتی که اظهارات دادستان که مبتنی بر اساسنامه رم نیست و به قصد تاثیر بر نظر اعضای شورای امنیت نباشد و پرونده توسط شورای امنیت به دیوان ارجاع شود، ادله دعوی آنقدر قوی هست که محکومیت قطعی امریکا را در پی دارد. از مهم‌ترین ادله دعوی می‌توان به موارد زیر اشاره کرداقرار رسمی مقامات امریکا مبنی بر ترور هدفمند، توییت ترامپ مبنی بر اینکه سپهبد سلیمانی باید سال‌ها پیش کشته می‌شد؛ بنابراین هرگونه تفسیری مبنی بر حق دفاع مشروع امریکا را از بین می‌برد چرا که نشان می‌دهد، این ترور هدفمند و از سال‌ها قبل در برنامه ایالات متحده امریکا بوده است.