نیروی قدس سپاه چگونه شکل گرفت
نیروی قدس سپاه یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب «رزمندگان بدون مرز» تا پیش از گسترش پدیده تروریسم تکفیری در منطقه و نقش کلیدی این نیرو در مقابله با آن، چندان برای عموم شناختهشده نبود.
«سپاه قدس نیرویی است که با سعه صدر به همه جا و همه کس نگاه میکند. رزمندگان بدون مرزند؛ رزمندگانی که هرجا نیاز باشد، آنها در آنجا حضور پیدا میکنند؛ کرامت مستضعفان را حفظ میکنند، خود را بلاگردان مقدّسات و حریمهای مقدّس میکنند.»
«رزمندگان بدون مرز» این تعبیری است که رهبر معظم انقلاب در خطبههای نمازجمعه تاریخی ۲۷ دیماه برای نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به کار بردند؛ اما نیروی قدس که تا پیش از گسترش پدیده تروریسم تکفیری در منطقه و نقش کلیدی این نیرو در مقابله با این پدیده چندان برای عموم شناخته شده نبود، چگونه شکل گرفت؟
به گزارش فارس، پس از فرمان امام خمینی به شورای انقلاب در دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ مبنی بر شکلگیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شورای فرماندهی سپاه در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ طی اطلاعیهای وظایف کلی سپاه را اعلام کرد که بر اساس بند هفتم این اطلاعیه، حمایت از نهضتهای رهایی بخش و حقطلبانه مستضعفان جهان تحت نظارت رهبر انقلاب یکی از وظایف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بر شمرده شد. پس از آغاز جنگ تحمیلی و در ۲۶ شهریور سال ۱۳۶۴ امام خمینی(ره) در فرمانی، ساختار جدید سپاه را در تجهیز به سه نیروی زمینی، دریایی و هوایی ابلاغ کردند و این ساختار در سال ۱۳۶۹ و با فرمان حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی به دو نیروی مقاومت بسیج و قدس توسعه پیدا کرد. به دنبال این توسعه ساختار، نمایندگان مجلس شورای اسلامی قانون سپاه را با توجه به تدابیر و رهنمودهای فرماندهی معظم کل قوا بررسی کردند و در تاریخ ۲۱ مهر ۱۳۷۰ این قانون تصویب و با تایید شورای نگهبان در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۰۷ توسط ستاد فرماندهی کل قوا به سپاه ابلاغ شد این قانون مشتمل بر ۲۳۵ ماده و ۲۰۶ تبصره است.
حضور پررنگ نظامی امریکا در منطقه و از سوی دیگر رجزخوانی ایالات متحده، در ایران نیز نگرانیهایی را ایجاد کرده بود بهطوری که چندین لشکر از ارتش و سپاه با پشتیبانی امکانات وسیع به سمت مرزهای جنوب غربی (مرز با عراق) اعزام شد. در همین زمان بر پایه عمق تهدید، دو نیروی «مقاومت» و «قدس» در ساختار سازمانی سپاه پاسداران تشکیل شد. لشکرکشی امریکا به منطقه غرب آسیا به بهانه حمله عراق به کویت در ابتدای دهه ۹۰ میلادی و تشکیل ائتلافی بینالمللی با استعداد بیش از ۸۰۰ هزار نیروی عملیاتی از ۲۲ کشور جهان، همزمان با تشکیل نیروی قدس سپاه بود.
در حقیقت نیروی مقاومت یا همان بسیج که بعدا تبدیل به سازمان بسیج مستضعفین شد به منظور مقاومت و زمینگیر کردن دشمن متجاوز در داخل و نیروی قدس نیز با هدف مقابله با دشمن در خارج از مرزها از جمله ابتکار عملهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران در آن برهه محسوب میشود.
قرارگاه رمضان که تشکیلات رسمی ستاد جنگهای نامنظم سپاه برای عملیات برونمرزی بود، در سال ۱۳۶۲ و با فرماندهی سردار مرتضی رضایی و مسوولیت هماهنگی سردار محمدرضا نقدی تشکیل شد و وظیفه آن تشکیل تیپهای مرزی متشکل از نیروهای مبارز عراقی، تشکیل گردانهای اطلاعاتی و عملیاتی، تاسیس رادیو برونمرزی در منطقه برشمرده شد.
گرچه تشکیل نیروی قدس مربوط به اوخر دهه ۶۰ است، اما سابقه تشکیلات برونمرزی در سپاه پاسداران به اوایل انقلاب و واحد نهضتهای آزادیبخش
باز میگردد، حتی پس از آن و در خلال جنگ تحمیلی نیز تشکیلات دیگری مانند قرارگاه رمضان و تیپ بدر
در همین زمینه تشکیل شد.
تیپ بدر نیز یکی دیگر از تجربیات ایران در زمینه کار برونمرزی بود که در سال ۱۳۶۱ با استفاده از مجاهدین عراقی و در خلال جنگ تحمیلی به فرماندهی شهید اسماعیل دقایقی تشکیل شد.
در نهایت با چنین تجربهای نیروی قدس سپاه با فرماندهی سردار احمد وحیدی آغاز به کار کرد.
تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان موضوعی است که در اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و در تشریح وظایف دولت جمهوری اسلامی ایران برای تنظیم سیاست خارجی بر آن تاکید شده است. از آنجا که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از نهادهای نظام جمهوری اسلامی ایران است، وظیفه حمایت از مستضعفان جهان یکی از وظایف سپاه نیز محسوب میشود.
این وظیفه سپاه یعنی «تعهد برادرانه و حمایت بیدریغ از مستضعفان جهان» در ساختار درونی سپاه بر عهده نیروی قدس سپاه گذاشته شده است که موظف به پیگیری این وظیفه قانونی است.
مجله امریکایی نشنال اینترست در مقالهای با عنوان سلاح مخفی ایران با اشاره به حوادث سوریه مینویسد ایران قابلیتهای نامتقارن فراوانی را در خود ایجاد کرده است که توسط بخشهای مختلفی در این کشور از جمله سپاه پاسداران، وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات و غیره پیگیری و هماهنگ میشوند. یکی از بخشها که میتوان از آن با عنوان «شناخته شده ناشناس» و «محرک اصلی در تدبیرهای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران» یاد کرد واحد قدرتمندی به نام سپاه قدس است که تمرکز اصلی آن بر مساله صدور انقلاب اسلامی و ایجاد بازدارندگی است.
با بررسی اقدامات نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر دستگاههای نظامی مانند ستادکل نیروهای مسلح و وزارت دفاع در عرصه دیپلماسی نظامی، نیروی قدس را میتوان بازوی توانمند اجرایی در عرصه سیاست خارجی برشمرد که با هماهنگی دستگاههای ذیربط مانند شورای عالی امنیت ملی و وزارت امور خارجه نقش عملی خود را در پیاده کردن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ایفا میکند.
ساختار نیروی قدس
ساختار نیروی قدس سپاه در بُعد نیروی انسانی بر مبنای نیروهای کیفی استوار است که در این ساختار، کیفیت بر کمیت غلبه دارد و به جای استفاده وسیع از نیروی انسانی، بر تعداد محدود اما با تجربه و کارآمد تکیه شده است؛ این ساختار از آنجایی هوشمندانه به نظر میرسد که کثرت نیروی انسانی علاوه بر صرف هزینههای زیاد، یکی از عوامل عدم تحرک سازمان و ناکامی در اجرای ماموریت محسوب میشود.
نیروی قدس برای ارتباط با مناطق عملیاتی خود برخوردار از یک بدنه کارشناسی خبره است که این کارشناسان به دلیل ارتباط مستقیم، موثر و درازمدت با حوزه ماموریت، تسلط بسیار خوبی بر حوزه دارند. خروجی کار مطالعاتی و کارشناسی این بدنه نهایتا تبدیل به طرحهای عملیاتی میشود و ردههای مربوطه برای اجرای آن طرح، تحت نظارت مستقیم فرماندهی نیرو وارد عمل میشوند.
از سوی دیگر، چابکی ساختار نیروی قدس باعث شده تا عملکرد این نیرو طی سالهای گذشته به طرز چشمگیری در مقابله با داعش مورد تحسین طرفهای مختلف قرار گیرد بهطوریکه صهیونیستها اذعان دارند در حالی که ائتلاف بیش از ۴۰ کشور با وجود برخورداری از منابع و امکانات عظیم نتوانست حرکت داعش را مهار کند، مبارزات نیروی قدس و فرماندهی آن نه تنها منجر به تحمیل شکستهای گوناگون بر داعش شده است بلکه منطقه و جهان نیز به نقش برتر و موثر ایران پی برده است.
ذکر این نکته ضروری است که اقدامات نیروی قدس لزوماً در عملیات نظامی و میدانی مستقیم خلاصه نمیشود، بلکه شامل آموزش، سازماندهی، توجیه، انتقال تجربه و پشتیبانی از گروههای بومی همسو در مناطق مختلف میشود که در این حوزه میتوان تشکیلات حزبالله لبنان را یکی از نمونههای موفق گروههای جهادی و مکتبی برشمرد که امروز به یکی از وزنههای تاثیرگذار در منطقه تبدیل شده است. علاوه بر حزبالله لبنان، دیگر گروههای مقاومت در منطقه غرب آسیا مانند انصارالله، حشدالشعبی، فاطمیون، حیدریون، حماس و... که در مکتب اسلامی و حمایت از مستضعفان جهان شکل گرفتهاند، امروز به وزنههای اثرگذار و تعیینکنندهای در منطقه تبدیل شدهاند.