آبهای سمی در کمین محیطزیست
سرسبزی استانهای شمال کشور، استواری جنگلهایی که هزاران سال در این قسمت از زمین رشد کردند، رونق اقتصادی و توسعه صنعت گردشگری که مازندران را به انتخاب نخست مسافران تبدیل کرده و کسب و کار مردم محلی چه در بخش کشاورزی و چه در بخش دامداری و ماهیگیری، همه مرهون وجود منابع آب بسیار و رودخانههای جاری در این استان است که امروز جز یک پوسته و تصویر چیزی از آن باقی نمانده است، تصویری که سالهاست چندان زیبا نبوده و به جای آبادانی تیشه به ریشه طبیعت مازندران میزند.پشتپرده رودهای خروشان این استان آبهای جاری است که آغشته به فاضلاب شده یا منابع آب زیرزمینی است که با نفوذ شیرآبه زبالهها، مواد سمی به جانشان میریزد تا حیات و سلامت مردم و سایر موجودات زنده در این استان در معرض خطر قرار گیرد.کارشناسان محیطزیست بر این موضوع تاکید میکنند که آلودگی منابع آب در استان مازندران، دو دلیل عمده دارد.نخست رهاسازی فاضلاب شهری و در وهله دوم شیرآبه زبالههایی که بلاتکلیف در طبیعت رها میشوند.بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی اداره آب و فاضلاب مازندران، سالانه 190 میلیون مترمکعب فاضلاب شهری در شهرهای مازندران تولید میشود که از این میزان تنها 23 میلیون مترمکعب آن برابر با 12 درصد در تصفیهخانههای استان تصفیه شده و مابقی بدون تصفیه در طبیعت رها میشود که همراه با جریان آب سطحی راه دریای خزر را پیش میگیرد.از سوی دیگر روزانه حدود 3 هزار تن زباله در مناطق مختلف جنگلی، کوهستانی و ساحلی مازندران تخلیه شده، که از این میزان 500 تن زباله تنها در شهر ساری، مرکز استان مازندران، تولید میشود و این در حالی است که بر اساس آمارها، هر تن زباله حدود 500 لیتر شیرابه تولید میکند یعنی روزانه عددی معادل حجم آب پشت سد شهیدرجایی مازندران، شیرابه حاصل از پسماند، وارد آبها و سفرههای زیرزمینی در این شهر میشود تا حیات را از آب بگیرد.
شیرآبه زباله، در جان آبهای زیرزمینی
عمده زبالههای تولید شده در ایران، برخلاف کشورهای توسعهیافته زبالهتر است و محاسبه ساده میزان ورود شیرابهها از مناطق دپوی زباله به منابع آبی زیرزمینی عمق فاجعه را نشان میدهد.به گفته فعالان حوزه محیطزیست، حدود 70 درصد زباله تولید شده در مازندران زبالهتر بوده که شیرابه تولید میکند اما این وضعیت در حالی است که سیستم دپو و دفع زبالهها با استاندارد فاصله بسیاری داشته و در سالهای اخیر جنگلهای بکر مازندران تبدیل به محل دپوی زباله شده که همین سیستم غیراصولی سبب میشود شیرابه پسماندها به عمق خاک و سفرههای آب زیرزمینی نفوذ کند.سهیل قیاسی، کارشناس محیطزیست و دفع پسماند درباره این موضوع به «تعادل» گفت: در یک منطقه رطوبتخیز مانند مازندران هر هزار کیلوگرم زباله، حدود 400 لیتر شیرابه تولید میکند و اگر همین رقم را در حجم میانگین زباله تولید شده در مازندران که حدود 3 هزار تن است ضرب کنیم، در مییابیم که روزانه حدود یک میلیون لیتر شیرابه در نقاط مختلف مازندران به طبیعت و منابع آب زیرزمینی نفوذ میکند.
او افزود: میزان تولید این شیرابهها در زمان پیک حضور مسافران و گردشگران بیشتر میشود که اغلب این آلودگیها در مناطقی نفوذ میکنند که جنگلی هستند یا در کنار زمینهای کشاورزی قرار دارند که بدون شک شیرابه زبالههای دپو شده در جنگلهای سوادکوه، روی سلامت آب مناطق پاییندست تأثیر میگذارد.متاسفانه در سالهای اخیر به دلیل نبود برنامه منظم برای تامین آب، عمده آب مصرفی کشاورزی و بخش مهمی از آب آشامیدنی مورد نیاز مازندرانیها از منابع آب زیرزمینی تامین میشود.چاهها در مازندران اصلیترین منابع تامین آب هستند که به دلیل نفوذ شیرابهها در مناطق بالادست میتوانند همواره در معرض تهدید آلودگیهای میکروبی و انگلی قرار بگیرند. قیاسی بیان کرد: محل دفن استاندارد زباله باید از باران دور باشد و شیرآبهها به رودخانه و نهایتا دریا نفوذ نکند و این اولین اقدام پیشگیرانه در استان خواهد بود که متاسفانه این دیدگاه وجود ندارد و شیرآبهها به منابع آبهای زیرزمینی و در انتها به دریا ختم میشوند این درحالی است که بدترین آلودگیها از جمله جیوه و سرب در رودخانه و دریا ماندگار بوده و از بین نمیرود.از سوی دیگر شیرابههای ناشی از زبالههای دپو شده، از همان راهی که باران طی میکند سر از رودخانهها و درنهایت دریای خزر درمیآورند و در راه هر موجود زندهای را نابود میکنند.تا جایی که عیسی کلانتری، رییس سازمان حفاظت محیطزیست هم که باید به عنوان مدعی مانع از دپوی غیراصولی زباله شود، به این موضوع اذعان کرده که هیچ رودخانهای در شمال کشور حتی سفیدرود نداریم که موجود زنده داشته باشد و این در واقع به معنای آن است که نه تنها منابع آب مصرفی مردم آلوده میشود بلکه منبع درآمد آنها در بخش صیادی هم تحت تاثیر معضل آلودگی آب قرار گرفته و از بین میرود به این ترتیب در سالهای آینده نه تنها بحران شیوع بیماریهای مختلف را داریم بلکه با مشکلات اقتصادی تابع آن هم دست به گریبان هستیم.
فاضلاب؛ جایگزین آب سالم
هنوز موضوع تلف شدن بیش از 12 هزار پرنده مهاجر در تالاب میانکاله بهطور شفاف مشخص نشده است اما مسوولان سازمان حفاظت محیطزیست کشور در اظهارنظر اولیه و تقریبا نهایی خود وجود سم بوتولیوم در آب تالاب و مسمویت را به عنوان گزینه اصلی در مرگ این پرندگان عنوان کردند که این سوال را پیش میآورد که اساسا چرا باید منابع آب آغشته به سم باشد؟ پاسخ به این سوال در واقع بیانکننده یکی از معضلات قدیمی نه تنها در استان مازندران بلکه در بسیاری از نقاط کشور است.معضل تخلیه فاضلاب خانگی و صنعتی در رودخانهها و دریاچهها که آب را آلوده کرده و ادامه حیات آبزیان را با مخاطره رو به رو میکند.آنطور که شرکت آب و فاضلاب مازندران اعلام کرده است، تنها 12 درصد از فاضلاب شهرهای استان مازندران تصیفه میشود و این در حالی است که سالانه 190 میلیون مترمکعب تنها فاضلاب شهری در شهرهای این استان تولید شده و بهطور میانگین هر سال 167 میلیون مترمکعب برابر با 88 درصد فاضلاب شهری وارد آبهای سطحی، رودخانهها، دریا و سفرههای زیر زمینی میشود.قیاسی، فعال محیطزیست درباره این موضوع هم توضیحاتی ارایه کرده و با اشاره به اینکه ورود فاضلابهای خانگی و کارگاههای شن و ماسه به رودخانهها، تغییر اکو سیستم آبزیان دریا را به همراه داشته است به «تعادل» گفت: آلودگی رودخانهها و آلودگی آب دریای خزر را یکی از مهمترین دلیل کاهش ذخایر ماهیان استخوانی میدانند که باعت کاهش صید ماهیان استخوانی در دریای خزر به یک سوم در سالهای اخیر شده است.ادامه روند آلودگی رودخانههای منتهی به دریا موجب اختلال بیش از پیش در روند تکثیر طبیعی آبزیان دریایی خزر خواهد شد و در آینده نزدیک شاهد انقراض آبزیان دریای خزر خواهیم بود.
او افزود: آلودگیهای ناشی از فاضلابها به ویژه خانگی و شیمیایی ناشی از سموم کشاورزی علاوه بر کاهش ذخایرآبزیان باعث مرگ هزاران قطعه ماهی تخم گذار از جمله انواع ماهی استخوانی کفال، سفید و کپور و خاویاری میشود.تکثیر بیش از 95 درصد آبزیان به صورت طبیعی وابسته به رودخانههای شیرین منتهی به دریا است و 90 درصد تخمریزیهای صورت گرفته از این طریق به دریا باز میگردند.قیاسی بیان کرد: در یک تقسیمبندی کلی، عمدتا آلودگی رودخانههای مازندران را میتوان به دو دسته آلودگی بیولوژیک و آلودگیهای شیمیایی و صنعتی تقسیم کرد. مصارف خانگی بیولوژیک و فاضلابهای انسانی آلودگی بیولوژیک را به همراه دارد، استفاده از انواع مختلف شویندهها در منازل علاوه بر اینکه آلودگی بیولوژیک را به همراه دارد، موجب آلودگی شیمیایی میشود که این آلودگیها از طریق فاضلابهای خانگی وارد رودخانهها میشود.از سوی دیگر با توجه به اینکه بیشتر سیستم آبیاری مزارع برنج به صورت سنتی و از رودخانهها انجام میشود و همچنین استفاده از سم و کودهای شیمیایی دفع آفات توسط کشاورزان، در فصل کشت آب رودخانهها بهشدت از نظر مواد شیمیایی آلوده هستند .وی در ادامه گفت: متاسفانه کارگاهها و صنایع کوچک در منطقه به دلیل اینکه استانداردهای تصفیه فاضلاب را رعایت نمیکنند، فاضلابها را مستقیما در رودخانهها رها میکنند.کارگاهها و صناع کوچک نوعی آلودگی شیمیایی را وارد رودخانه میکنند که تنها فرق آلودگی آن با کشاورزی در دایمی بودن آلودگی صنعتی و فصلی بودن آلودگی کشاورزی است.