پیشروی مشتری بالقوه گاز ایران به سمت خودکفایی
گروه انرژی|
هفته گذشته اعلام شد که امارات متحده عربی موفق به کشف بزرگترین میدان گازی جهان از سال 2005 تاکنون شده است که تخمین زده میشود حدود 2 هزار و 265 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی را در دل خود جای داده باشد. پیشبینی میشود که کشف میدان گازی «جبل علی» میتواند امارات متحده عربی را به استقلال گازی برساند، اما برای تبدیل شدن به صادرکننده خالص گاز طبیعی، این کشور نیاز به کشفیات بیشتری دارد. همزمانی این اکتشاف عظیم با سپری شدن سالهای پایان قرارداد موسوم به کرسنت (البته اگر این قرارداد بر هم نمیخورد) جالب توجه است. به عبارت دیگر، چنانچه قرارداد کرسنت پابرجای باقی میماند، اکنون پس از گذشت حدود 19 عمر قرارداد به مرحلههای پایانی خود میرسید و ایران در این مدت بخش مهمی از نیاز گازی همسایه جنوبی خود را تأمین میکرد. معلوم نیست که اگر این قرارداد اجرا میشد، اکنون اکتشاف جدید گازی امارات چه تأثیری بر تمدید آن میگذاشت، اما احتمالأ کشف میدان گازی «جبل علی» به معنای سوختن هر گونه فرصتی برای صادرات گاز ایران به آن کشور است.
امارات متحد عربی در حال حاضر نزدیک به 60 میلیارد متر مکعب در سال گاز طبیعی استخراج میکند، در حالی که تقاضای گاز این کشور حدود 75 میلیارد مترمکعب در سال یا حدود 205 میلیون متر مکعب در روز است؛ یعنی یکسوم تولید ایران از میدان مشترک پارس جنوبی. بنابراین امارات در سال 2019 حدود 15 میلیارد میلیارد متر مکعب یا 41 میلیون متر مکعب در روز که کمتر از تولید یک فاز از میدان مشترک پارس جنوبی است، گاز طبیعی وارد کرده است. عمده این گاز را قطر به امارات صادر میکند.
هفته گذشته برای چشمانداز تأمین گاز امارات متحد عربی نقطه عطفی بود. این کشور بزرگترین کشف گازی جهان از سال 2005 تاکنون را تجربه کرد. میدان گازی تازه کشف شده، «جبل علی» نامگذاری شد و تخمین زده شد که این میدان 80 هزار میلیارد فوت مکعب یا 2 هزار و 265 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی درجا داشته باشد. برای مقایسه میتوان به آخرین میدان گازی کشف شده در ایران، یعنی میدان گازی ارم، واقع در استان فارس اشاره کرد که بر اساس برآوردها 19 هزار میلیارد فوت مکعب یا 540 میلیارد متر مکعب گاز درجا، یعنی کمتر از یک چهام میدان گازی تازه کشف شده در امارات در خود جای داده است. خبر بد برای کشور قطر به عنوان صادرکننده گاز طبیعی به امارات متحد عربی این است که موسسه «ریستاد انرژی» پیشبینی کرده است که کشف تازه امارات میتواند وابستگی گازی این کشور تا سال 2030 را از بین ببرد، اما این اکتشاف درسهای آموزندهای هم برای ایران دارد.
سوخت اصلی برای تولید برق در امارات متحد عربی همانند ایران گاز طبیعی است و این امر به همراه استفاده این کشور از گاز طبیعی برای تزریق به چاههای نفتی و افزایش ضریب بازیافت نفت از دهه 1980 میلادی، سبب شده که مصرف گاز این کشور بالا و چیزی حدود یک چهارم مصرف گازی ایران باشد. تقاضای برق در امارات همچنان رو به رشد است و موسسه ریستاد انرژی پیشبینی کرده که مصرف برق این کشور تا پایان امسال به 157 تراواتساعت برسد.
فرصتی که از دست رفت
حدود 20 سال پیش ایران و شارجه امارات قراردادی را به امضا رساندند که بر اساس آن مقرر شد که از سال 2005، به مدت 25 سال روزانه 14 میلیون مترمکعب گاز ترش میدان مشترک سلماس به این امیرنشین صادر شود. قراردادی بدون حضور دلالان که پای ایران را به بازار انرژی کشورهای جنوبی باز میکرد و از نظرهای سیاسی و امنیتی هم منافع فراوانی داشت. قراردادی که ابوظبی، قطر، امریکا و عربستان را نسبت به افزایش نفوذ منطقهای ایران نگران کرده بود و اگر اجرا میشد، ایران تا سال 2030 به امارات گاز میفروخت. اما در کمال ناباوری، سنگاندازیهای داخلیها موجبات شکایت شرکت کرسنت پترولیوم از ایران در مجامع بینالمللی را فراهم کرد. به گزارش ایسنا، در سال ۱۳۸۸، شرکت نفتی کرسنت امارات با صدور بیانیهای رسمی اعلام کرد در پی اختلاف با ایران بر سر پرونده فروش گاز، به مراجع داوری بینالمللی مراجعه خواهد کرد. کرسنت دلیل این مراجعه به مراجع بینالمللی را تأخیر ایران در صدور گاز بر اساس قرارداد مورد توافق بین دو کشور اعلام کرد. دادگاه لاهه در سال ۲۰۱۳ اعلام کرد که این قرارداد از لحاظ قانونی لازمالاجرا است و طرف ایرانی باید تعهدات خود را عملی کند. بعدها، در زمان صدارت زنگنه بر وزارت نفت، هر چند وقت یک بار موضوع کرسنت در رسانههای ایران داغ شد و اعداد و ارقامی به عنوان مبلغ جریمهای که ایران باید به شرکت کرسنت امارات بپردازد، مطرح شد. بیژن زنگنه، وزیر نفت طی سالهای گذشته بارها اعلام کرده که در ایران عدهای به دنبال به سرانجام نرساندن پرونده کرسنت هستند. او حتی گفته که هر بار «تا نزدیک به موفقیت میشویم، عدد (درباره مبلغ ادعایی جریمهای که ایران باید بابت لغو قرارداد به شرکت کرسنت بپردازد) یا بحثی مطرح میشود که به ضرر ما است. اگر رأی صادر شود، میتوانیم حرفهایمان را بگوییم تا علیهمان استفاده نشود.» اکنون پرونده همچنان مفتوح است و وزارت نفت ایران هنوز هم با مشکلات پیرامون آن دست و پنجه نرم میکند. سیدمحمد میرزامحمدزاده، کارشناس حوزه انرژی پیشتر در یادداشتی بیان کرده بود که «این روزها که اخبار تلخ تحریمهای نفت ایران لرزه بر اندام هر ایرانی میاندازد، بیشتر از همیشه یاد تصاویر مشعلهای گازی میافتیم که در میدان سلمان در خلیجفارس، ثروت ملت ایران را به باد میدهند. مشعلهایی که گازهای همراه نفت میدان نفتی سلمان را در هوا دود میکنند.»
قرارداد کرسنت در سال 1381 بین شرکت اماراتی کرسنت و شرکت ملی نفت ایران پس از 4 سال مذاکره به امضا رسید. قرار بود گازهای همراه میدان سلمان را از مخزن مشترک با ابوظبی به میزان روزانه 500 میلیون فوت مکعب (حدود 14 میلیون متر مکعب) در روز به کشور امارات صادر کند. گفته میشود که شرکت کرسنت خواستار 600 میلیون فوت مکعب (معادل 17 میلیون متر مکعب) در روز گاز ایران بود، اما ایران آن را نپذیرفت.
پس از آنکه این قرارداد با چالشها و حواشیای روبرو شد، کشور قطر به دور از حواشی، با تعیین بهای کمتری از مبلغ توافق شده برای قرارداد کرسنت از همان سالها شروع به صادرات گاز خود به امارات کرد. جالب است که با وجود لغو تمامی توافقات تجاری با امارات بر سر محاصره قطر از سوی ائتلاف سعودی، این قرارداد همچنان ساری و جاری است.
نکته قابل توجه اینجاست که چنانچه قرارداد کرسنت به اجرا در میآمد، اکنون ایران به جای قطر نیاز امارات به واردات گاز را با خط لوله تأمین میکرد و فارغ از منافع چندین میلیارد دلاری ایران از این پروژه، موقعیت امارات به عنوان مشتری گاز ایران به واسطه خط لولهای که احداث میشد تثبیت میشد و چه بسا کشف میدان گازی جدید و حتی بینیاز شدن امارات از واردات گاز هم مانع تداوم مبادلات گازی میان ایران و شارجه نمیشد.