بانک‌های مرکزی کنترل کل‌های پولی را کنار گذاشتند

۱۳۹۸/۱۱/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۳۳۴۴

یک کارشناس مسائل اقتصادی گفت: بانک‌های مرکزی کشورهای توسعه یافته کنترل کل‌های پولی را کنار گذاشته‌اند. کامران ندری عضو هیات علمی دانشگاه امام‌صادق(ع) در نشست پول، عامل رونق تولید یا ایجاد تورم، گفت: در بلندمدت رابطه رشد نقدینگی و تورم بالا اثبات شده است و عامل اصلی تورم‌های بالا در اقتصاد کشور ما نیز رشد فزاینده و افسارگسیخته نقدینگی در نظام بانکی بوده است. در عین حال در کوتاه‌مدت افزایش نقدینگی به سرعت خود را در تورم نشان نمی‌دهد و می‌تواند جهش‌هایی دفعی را در افزایش تولید و اشتغال ایجاد کند. وی در پاسخ به این سوال که چرا در کوتاه‌مدت رابطه رشد نقدینگی و تورم برقرار نیست ولی این رابطه در بلندمدت برقرار است، گفت: در کوتاه‌مدت این رابطه به دلیل چسبندگی قیمت‌ها و دستمزدها برقرار نیست و این مساله موجب می‌شود که رشد نقدینگی در کوتاه‌مدت اثر مثبت بر تولید داشته باشد. عامل دومی که تأثیر کوتاه‌مدت رشد نقدینگی بر تولید را توضیح می‌دهد، چسبندگی انتظارات است و در واقع تا زمانی که انتظارات خودشان را با شرایط جدید وفق نداده است، رشد نقدینگی می‌تواند بر رشد اقتصادی اثرگذار باشد. ندری ادامه داد: در رابطه با اقتصاد ایران نیز همین رابطه که در دیگر کشورها برقرار است، در مورد ایران نیز صادق است. در ایران هم رشد نقدینگی نسبتا بالاست و تورم بالا هم قابل مشاهده است. در واقع می‌توان تورم بالا را به رشد نقدینگی بالا نسبت داد. با وجود این به‌دلیل شوک‌های طرف عرضه، میزان تورم به مراتب بیشتر از مقدار افزایش نقدینگی بوده است. شوک‌هایی همچون اصلاح قیمت انرژی، هدفمندی یارانه‌ها، تحریم‌ها و دیگر موارد مشابه از این دست شوک‌های طرف عرضه است. وی افزود: اما اگر رشد نقدینگی بالا در اقتصاد ایران نبود، شوک‌های طرح عرضه هم می‌توانست اثر موقتی داشته باشد و تنها برای مدتی اقتصاد را تحت تأثیر قرار دهد. اما به دلیل رشد بالای نقدینگی که کماکان ادامه دارد، نمی‌توان تصور کرد که در بلندمدت تورم کنترل شود. وی ادامه داد: نکته مهم دیگر اینکه از اوایل دهه ۹۰ میلادی، هرچه تمرکز کشورهای توسعه‌یافته بر مهار تورم بیشتر شده، کل‌های پولی اهمیت خود را در سیاست‌گذاری پولی از دست داده‌اند. درحال حاضر بانک‌های مرکزی اهمیت کمتری برای تعیین کل‌های پولی می‌دهند و نرخ بهره برایشان مهم شده است. به همین دلیل نقدینگی به صورت درونزا در اقتصادها تعیین می‌شود. وی افزود: اما در عین حال رشد نقدینگی هم در کشورهای توسعه یافته که موفق به مهار تورم شده‌اند، پایین است و همچنان افزایش نقدینگی تحت کنترل بانک مرکزی قرار دارد. ندری ادامه داد: در نظر گرفتن تجربه کشورها و مباحث نظری علم اقتصاد نشان می‌دهد برای افزایش تولید و رشد اقتصادی نمی‌شود چندان از اهرم‌های پولی استفاده کرد؛ چراکه رشد اقتصادی به متغیرهایی وابسته است که برخلاف پول، بر بخش واقعی اقتصاد تأثیر می‌گذارند. وی نهادها و قوانین داخلی را از جمله عوامل واقعی اثرگذار بر رشد بلندمدت تولید دانست و ادامه داد: رشد بالای نقدینگی در بلندمدت به‌طور قطع به تورم بالا منجر می‌شود و در کوتاه‌مدت هم بسته به اینکه چسبندگی قیمت‌ها چقدر باشد، می‌تواند بر تولید اثرگذار باشد. وی در بیان اهمیت نقش‌آفرینی پول و نظام بانکی در توسعه کشورها گفت: به نظر من پول نقش تاریخی خود را در توسعه کشورها ایفا کرده و این مساله مشخص است. اقتصاد بدون پول اصلا قابل تصور نیست و دستیابی به این درجه از توسعه در کشورها، بدون استفاده از پول امکان پذیر نبود. وی افزود: اما نکته اساسی در این زمینه این است که پول چگونه توسط بانک مرکزی یا بانک‌ها خلق شود و چگونه به عوامل اقتصادی تخصیص پیدا کند. در این زمینه نمی‌توان به سادگی گفت شیوه خلق پول بانک‌ها کارآمدتر از خلق پول بانک مرکزی است؛ چراکه کشورهای دنیا درعمل نه خلق پول کامل از سوی بانک مرکزی را پذیرفته‌اند و نه خلق پول کامل از سوی بانک‌ها را در دستورکار قرار داده‌اند. به عقیده من بهتر است به این سوال پاسخ بدهیم که پول چگونه به سمت بخش تولید هدایت شود. چراکه در غیر این‌صورت می‌تواند اثر معکوس بر اقتصاد داشته باشد. ندری با تأکید بر لزوم هدایت اعتبار و نقدینگی نظام بانکی به سمت فعالیت‌های تولیدی گفت: به عقیده من در شرایط کنونی اقتصاد کشور که تورم و رشد نقدینگی بالاست، نمی‌توان از ابزار خلق پول برای ایجاد توسعه استفاده کرد؛ اما مساله هدایت اعتبار یکی از مهم‌ترین نیازهای اقتصاد کشورماست. اگر نقدینگی موجود نظام بانکی به سمت فعالیت‌های مولد هدایت شود می‌تواند به افزایش رشد اقتصادی منجر شود. وی افزود: این روند اقداماتی است که در کشورهای متعددی همچون کره جنوبی و ژاپن در بازه‌های زمانی قبل از دهه ۸۰ مورد استفاده قرار گرفته است. علاوه بر این در سال‌های اخیر و بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۷ نیز به نوعی سیاست‌های هدایت اعتبار بار دیگر مورد استفاده کشورهایی همچون امریکا قرار گرفته است. این استاد اقتصاد در پایان گفت: اما در زمینه هدایت اعتبار و نقدینگی نظام بانکی به سمت تولید از طریق نقش آفرینی مستقیم دولت یا بانک مرکزی، چالش‌های زیادی وجود دارد؛ از جمله اینکه چطور فعالیت‌های مولد و سودده را تشخیص دهیم؛ یا اینکه با چه روش‌هایی از انحراف در تخصیص منابع جلوگیری کنیم.