راههای پیش روی ایران در عصر پسا نفتی
گروه انرژی|
اخیرا سخن از ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه در ایران پررنگتر از قبل مطرح میشود. بهگونهای که اینطور به نظر میرسد که سیاست نفتی ایران در حال چرخشی استراتژیک است. نشانهها حاکی از آن است ایران که سالها تمرکز خود را بر حفظ جایگاه در میان بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت خام جهان قرار داده بود، اکنون که دوباره با تحریم روبهرو شده و همچنین، بازار جهانی نفت هم آینده امیدوارکنندهای را نوید نمیدهد، به نظر میرسد از بازار نفت خام دست شسته و بر تولید و صادرات فرآوردههای نفتی تمرکز میکند. یکی از این نشانهها، فراخوانی است که در نیمه بهمنماه امسال برای ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاه با استفاده از سرمایه مردمی و تسهیلات صندوق توسعه ملی داده شد.
«تعادل» در مصاحبهای که با محمود خاقانی، تحلیلگر حوزه نفت انجام داد، دیدگاه او درباره آینده نفتی ایران را جویا شد و خاقانی ضمن بیان اینکه تسلط بر بازار نفت جهان به دست امریکا افتاده و دوران نفت به سر آمده است، اظهار کرد که ساخت پالایشگاههای نو در شرایط فعلی که مشکلاتی مثل عدم تصویب افایتیاف وجود دارد تقریبا غیرممکن است، زیرا هر بخش از پالایشگاهها نیازمند کسب لیسانس یک شرکت معتبر بینالمللی است. او همچنین راههای مختلفی را برای سیاست نفتی میانمدت و بلندمدت ایران عنوان کرد که هرکدام از این راهها در دورهای مطرح شدند، اما به دلیل نبود بینش جامعنگرانه در حوزه نفت و سیاستهای متعارض دولتها دنبال نشدند.
اکثر کارشناسانی که در حوزه نفت با «تعادل» مصاحبه داشتهاند، معتقدند که تعریف شدن انرژی در راهبرد امنیت ملی امریکا تبیینکننده آینده نفت خام است. به گفته محمدصادق جوکار، عضو هیات علمی موسسه مطالعات انرژی «بر اساس استراتژیهایی که امریکاییها در سال 2017 منتشر کردند، امنیت ملی امریکا بر سلطه انرژی استوار شده است. بدین معنا که قیمت نفت نباید در امریکا رشد پیدا کند و دوم اینکه انقلاب تولید نفت شیل باید به انقلاب صادرات نفت منجر شود. از طرف دیگر، دستورالعمل انرژی جهان را باید امریکا تعیین کند.» محمود خاقانی، دیگر تحلیلگر حوزه انرژی نیز در مصاحبهای که قبلا با «تعادل» انجام داده بود، تحریم صنعت نفت ایران و ونزوئلا را در راستای تلاش امریکا برای تسلط بر بازار نفت دانسته بود.
با در نظر گرفتن این اظهارنظرها در کنار پیشبینیهای اخیر از چشمانداز عرضه و تقاضای نفت در جهان، به نظر میرسد که آینده بازار نفت چندان امیدبخش نیست. به خصوص برای ایران که به سبب تحریمهای مجدد امریکا بخش اعظم بازار سنتی نفت خود را از دست داده است. بازاری که اکنون توسط کشورهای عضو اوپک، روسیه و امریکا جایگزین شده است. از نظر خاقانی: «دوران نفت به سر آمده است و آنچه که باعث شد جایگاه نفت در اقتصاد انرژی جهان کمکم از دست برود، پیشرفت تکنولوژی بوده است. به عنوان مثال، امریکا توانست با بهینهسازی مصرف انرژی حدود 5 میلیون بشکه در روز، مصرف نفت خام خود را کاهش دهد و در حال حاضر تولید برق با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در رقابت با انرژیهای فسیلی است.»
به گفته خاقانی، امریکا با کودتایی که در سال 2017 در عربستان انجام داد و بنسلمان را روی کار آورد، عملا کنترل چاههای نفت در عربستان، کویت، عراق، امارات و درواقع کل خاورمیانه را به دست گرفت و سیاست کلان خود بر اساس سلطه بر بازار نفت و انرژی را که از سالها قبل پایهگذاری کرده بود به سرانجام رساند. مشکل ایالات متحده در حوزه انرژی با ایران و ونزوئلا هم در همین راستا است، زیرا در این دو کشور نفتی نفوذی برای کنترل چاههای نفتی ندارد.
به گفته این کارشناس حوزه نفت، از طرف دیگر تحریمها باعث شده است که کشورهایی مثل هند و چین که به واردات نفت وابسته هستند، این فرصت برایشان فراهم است که نفت ایران را ارزان بخرند. خاقانی اضافه میکند: «تا جایی که به من اطلاع داده شده است، قیمت نفت صادراتی ایران به چین حدود هر بشکه 28 دلار و بسیار ارزانتر از سطح بازار فروخته میشود.»
افزایش تسلط مصرفکنندگان بر بازار نفت
خاقانی بیان کرد که چین در قبال سیاست امریکا برای در دست گرفتن تسلط بر بازار نفت، سیاست هوشمندانهای را در پیش گرفت و «بر خلاف ایران که هیچ برنامهریزیای برای وضع جدید بازار نفت نداشت، به سرعت این موضع جدید امریکا را مورد بررسی قرار داد و یک بازار بورس نفت در شانگهای راه انداخت که در آنجا نفت را با ارز یوان معامله میکنند و این یوان نیز با طلا پشتیبانی میشود. کار دیگری که چین کرد این بود که حجم ذخایر استراتژیک نفت خود را بهشدت بالا برد و در نهایت ظرفیت پالایش خود را بالا برد. این کشور در یک مقطع زمانی برنامه داشت که برای انتقال کنترل بازار نفت از دست فروشندگان به دست خریداران، بازار را از فرآوردههای نفتی اشباع کند. این سیاست که با ظرفیت پالایشی چین امکانپذیر است، باعث افت قیمت فرآوردههای نفتی و در نتیجه افت قیمت نفت خام میشود.» به گفته او، اتفاقات روزهای اخیر حوزه نفت پیرامون شیوع ویروس کرونا نشان داد که فرآوردههای نفتی چقدر بر بازار نفت خام اثرگذار هستند. ویروس باعث شد که صدها هزار پرواز و میلیونها سفر لغو شود و مصرف سوخت کاهش یابد. در نتیجه، بازار نفت خام با کاهش قیمتها به این مساله پاسخ داد. از نظر این کارشناس نفتی، ایران به هر صورت سهم خود از بازار نفت خام را به دلیل تحریمها از دست داده است و به دست آوردن همان سهم پیشین نیز کار بهشدت سختی است. زیرا اکنون دیگر کشورهای عضو اوپک و همچنین کشورهایی مثل روسیه و حتی امریکا، بازار نفت خام ایران را پر کردهاند. از طرف دیگر، ایران هم ثابت کرده است که یک تامینکننده قابل اعتماد نفت خام نیست. هم سیاستهای خارجی علیه نفت ایران بر عرضه نفت این کشور اثر میگذارد و هم داخلیها با برخی سیاستهایشان این وضعیت را تقویت میکنیم. بنابراین واردکنندگان متوجه میشوند که نمیتوانند در میانمدت و بلندمدت روی نفت خام ایران حساب باز کند.
راه بنبست پالایشگاهسازی
موضوعاتی مثل نامعلوم بودن تکلیف قوانین بینالمللی موسوم به افایتیاف نشانگر رفتارهای نامطمئنکننده ایران به عنوان یک عرضهکننده نفت پایدار هستند. خاقانی میگوید: «بیایید فرض کنیم که ما نفتمان را توانستیم به دست مشتری برسانیم، زمانی که میخواهیم پول نفتمان را بگیریم، چون نظام اقتصادی ما در لیست سیاه افایتیاف قرار دارد و سیستم بانکی جهان ما را تحریم کرده است، نمیتوانیم این پول را اخذ کنیم.»
به گفته او: «هزینههای تولید نفت ما نیز روز به روز بالا میرود و داریم به سمتی پیش میرویم که نفتمان از نظر قیمتی توان رقابتی خود با سایر تولیدکنندگان را از دست میدهد. این مسائل نشاندهنده آن است که کسانی که در حال تصمیمگیری درباره مسائل حیاتی کشور هستند، یا نمیدانند که دارند چه کاری انجام میدهند یا میدانند و اصلا روزیشان از همین تحریمها به دست میآید و تحریم به نفت اقتصاد جیب آنها است.»
خاقانی بیان کرد: «از نظر بنده ساخت پالایشگاه نو در حال حاضر نزدیک به غیرممکن است و تا وقتی که افایتیاف تصویب نشود نمیتوانیم پالایشگاه بسازیم. زیرا هر بخش از پالایشگاهها باید تحت لیسانس شرکتهای معتبری در جهان باشد که در آلمان، ایتالیا، امریکا و... مستقر هستند. از طرف دیگر، کفگیر نفت خام سبک ایران به ته دیگ خورده است و تمام میادین جدید نفتی که کشف میشود، نفت فوقسنگین با درصد گوگرد بالا دارند که تکنولوژی پیشرفتهای برای پالایش آنها مورد نیاز است.»
این کارشناس حوزه انرژی گفت: «برای من جالب است که پیش از انقلاب، این روزها که مشخصات نفت خام ایران به گونهای خواهد شد که در پالایشگاههای داخل توان پالایش آن وجود نخواهد داشت را پیشبینی میکردند و بنابراین سهام پالایشگاههایی در کره جنوبی، هند، افریقای جنوبی و مالزی را خریدند تا نفت را در همانجا که بازار مصرف است در پالایشگاههایی که ایران بخشی از سهامشان را خریده است، پالایش کنیم. اما پس از انقلاب سهام تمام این پالایشگاهها را فروختیم.»
او افزود: «در دورهای که آقای نعمتزاده مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی بود، سفارش مطالعهای را به موسسه وودمکنزی و چند موسسه دیگر دادیم تا ببینیم ارتقاء پالایشگاههای موجود چقدر هزینه دارد. بر اساس برآورد آن زمان، 40 میلیارد دلار سرمایهگذاری برای ارتقای پالایشگاههای موجود لازم بود تا بتوانیم نفت سنگین خودمان را پالایش کنیم. در طرح دیگری، مطالعه کردیم که چنانچه نفت میدان نفتی «کاشاغان» در دریای خزر را به ایران بیاوریم و با نفت خام خودمان سوآپ کنیم و آن را پالایش کنیم، هزینه ارتقای پالایشگاهها تقریبا 15 میلیاد الی 20 میلیارد دلار میشود. اما متاسفانه با روی کار آمدن دولت نهم، همه این طرحها به بایگانی رفت.» بنابراین از نظر خاقانی راههای زیادی به جز ساخت پالایشگاههای نو وجود دارد برای آنکه نفتمان را به فرآورده تبدیل کنیم.