پشت پرده بارشهای شدید باران و برف
گروه راه و شهرسازی| زهره علامی|
افزایش ناهنجاریهای جوی نظیر بارشهای ناگهانی، وزش بادهای شدید، خشکسالی و افزایش دما چند سالی است که در شهرهای ایران به چشم میخورد، هفته گذشته شاهد بارش شدید برف در برخی شهرهای استان گیلان بودیم و شدت اینبارشها در شهر خلخال به
2 تا 3 متر رسید.
البته این بینظمیها به بارش برف شدید در استان گیلان و بسته شدن جادهای اصلی و فرعی شهرهای آن خلاصه نمیشود، سال جاری بارشهای سیل آسا در استان مازندران، گلستان و لرستان آغاز شد و در اینبارشها جدا از اینکه بسیاری از هموطنانمان جان خود را از دست دادند، به زیرساختهای عمرانی و واحدهای مسکونی بسیاری هم خسارتهای جبرانناپذیری وارد شد، اگرچه سریال وقوع سیلاب در ایران به فصل بهار ختم نشد و در دی ماه هم شاهد بارش شدید باران در سیستان و بلوچستان و وقوع سیل و تبعات منفی آن بودیم.
کارشناسان حوزه اقلیمشناسی معتقدند که بارش شدید برف و باران یا بارش برف در شهرهای جنوبی و مرکزی کشور پس از 50 سال، سرمای شدید و بارش تگرگ در فصل شکوفهدهی درختان، تجربه دمای منفی40 درجه و بیشتر در شهرهای کوهستانی و ... برخی نشانههای بینظمی در شرایط آب و هوایی کشور است که برای ایران غیرعادی محسوب میشوند.
به گفته آنها وقوع این بینظمیها نتیجه گرم شدن زمین یا همان تغییرات آب و هوایی است که نتیجه افزایش فعالیتهای صنعتی در دنیا است. در این میان، برخی این بینظمی را تغییر اقلیم معنا میکنند اما عدهای دیگر معتقدند که اقلیم تغییر نکرده بلکه آب و هوا دچار بینظمی و نوسان شده است.
پرویز کردوانی یکی از پژوهشگران حوزه اقلیمشناسی و چهره ماندگار حوزه جغرافیا که سالهای سال است در این زمینه پژوهش میکند، معتقد است که این تغییرات آب و هوایی در ایران به معنای تغییر اقلیم درکشور نیست. برهمین اساس بارش شدید باران در برخی شهرهای مرکزی مانند اصفهان نشانه ورود به دوره ترسالی نیست، بلکه گرم شدن زمین، موجب نوسانات آب و هوایی شده است و در کل ایران به سمت خشک شدن پیش میرود چون گرمایش زمین، مناطق پربارش را پربارشتر و مناطق کم بارش مانند ایران را با افت حجم باران مواجه میکند.
کردوانی درباره علت بارشهای شدید باران طی سال جاری و وقوع سیلاب در ایران طی سال جاری به «تعادل» میگوید: بارش بارانهای شدید در ابتدای سال ووقوع سیلاب و همچنین بارش برف 2 تا 3 متری در هفته جاری در گیلان به معنای تغییر اقلیم نیست، بلکه زمین گرم شده است.
این پژوهشگر میافزاید: همگام با صنعتی شدن در دهه 1850، کره زمین شروع به گرم شدن کرد، دو ماده درگرم کردن زمین موثر بوده و هستند که عبارتند از گاز دیاکسید کربن و گاز متان.
او ادامه میدهد: گاز دیاکسید کربن، حجم بسیار زیادی از هوا را تشکیل میدهد اما تاثیر گذاری گاز متان بر گرم کردن زمین با وجود اندازه کمتر، 30 برابر بیشتر از دیاکسیدکربن است.
به گفته این استاد دانشگاه، استفاده از زغال سنگ، مواد نفتی و... موجب تولید دیاکسید کربن در هوا میشود، اما استفاده از گاز متان در سالهای اخیر بهشدت افزایش یافته است، گاز متان که به گاز شهری معروف است، نوعی سوخت فسیلی مربوط به میلیونها سال قبل است.
کردوانی اظهار میکند: علاوه بر سوختهای فسیلی، شالیزارها هم هوا را آلوده میکنند و گاز متان تولید میکنند، حیوانات نشخوارکننده مانند گاو، گوسفند و شتر گاز متان میسازند، البته بعضی از کشورها و مناطق مانند ماداگاسکار به دلیل زیاد بودن گاو در آنها و بالابودن حجم تولید گاز متان، دولت از دامداران مالیات دریافت میکند.
او با اشاره به از بین رفتن جنگلها و تاثیر آن بر گرم شدن زمین اضافه میکند: مناطق استوایی مثل آمازون، ریه کره زمین محسوب میشوند که در حال نابودی است، درواقع این جنگلها را میسوزانند تا به مزارع و زمین زراعی تبدیل کنند و از این راه درآمدزایی کنند.
این پژوهشگر میافزاید: درختهایی که دیاکسیدکربن را دریافت و اکسیژن را رها میکردند و کربن را برای افزایش قطرهایشان استفاده میکردند طی سالهای گذشته بهشدت کاهش یافتند، درواقع در سالهای اخیر درختهای بسیاری قطع شدند و تعداد زیادی از درختان هم درآتش سوختند.
کردوانی تصریح میکند: به عنوان نمونه بخش بزرگی از مزارع سویا و ذرت در برزیل از قطع و سوختن درختان جنگلها ایجاد شده است، قطع و سوختن درختان جدا از اینکه موجب کاهش تولید اکسیژن میشود، کندههای بسیاری هم در جنگل باقی میمانند که موجب افزایش موریانه میشوند، این موریانهها تولید متان میکنند که این عنصر منجر به آلودگی هوا میشود.
گرم شدن زمین در 3 قطب
او با اشاره به اینکه گرم شدن زمین بیش از همه در قطبها قابل لمس است، اظهار میکند: اگرچه تصور میشود که در کره زمین دو قطب وجود دارد اما در واقع سه قطب داریم، دو قطب شمال و جنوب و سومین قطب هندوکش (هیمالیا و تبت) است، این مناطق به این دلیل قطب نامیده میشوند که در آنها باران نمیبارد و همیشه شاهد بارش برف و وجود برف هستیم. کردوانی بیان میکند: منابع آبی در قطبهای زمین، برف است و باران نیست؛ قطب جنوب سردترین نقطه کره زمین است و دمای آن باید زیر صفر باشد اما دمای قطب جنوب در هفته گذشته به بالای 10 درجه رسیده است، همین موضوع موجب شده که برفها و یخها آب شود.
او ادامه میدهد: در طول 50 سال گذشته، دمای هوا در قطب جنوب 3 درجه افزایش یافته است که این موضوع موجب آب شدن یخهای قطب جنوب میشود، انتظار میرود که با آب شدن یخهای قطب جنوب شاهد افزایش 3 متری آب اقیانوسها و دریاها در کره زمین خواهیم بود.
این چهره ماندگار حوزه جغرافیا با اشاره به وجود تفاوتهایی میان قطب شمال و جنوب میگوید: در قطب شمال دو نوع یخ وجود دارد، کوههای یخی و یخهای قطبی که به دلیل گرم شدن کره زمین شاهد آب شدن قطعههای بزرگ یخ به اندازه چندین کیلومتر هستیم.
کردوانی بیان میکند: تودههای عظیم یخ جدا شده از یخهای قطبی در سطح اقیانوس به سمت استوا در حال حرکتند، آب شدن این یخها موجب از میان رفتن گوزنها و گونههای جانوری شده است که دلیل آن این است که گوزنها به دلیل یخ زدن گل سنگ (غذای مخصوصشان) به سختی تغذیه میکنند.
آبگرفتگی نخلستانهای خرمشهر و آبادان
او اضافه میکند: بیشتر آب دریاچهها و دریاها که در جنوب قطب شمال هستند از آب شدن برفهای کوهها ایجاد شده است، به عنوان نمونه آب دریای خزر از این طریق تأمین میشود اما آب دریای خلیج فارس از آب شدن یخهای اقیانوسی فراهم میشود.
به گفته این استاد دانشگاه، یخهای اقیانوسی در قطب شمال آب میشوند و نتیجه آن بالارفتن سطح دریاهایی است که آب آنها از این طریق تأمین میشود، ضمن اینکه پایتخت بسیاری از کشورها هم به علت آب شدن یخهای قطبی در معرض خطر هستند.
کردوانی با اشاره به اینکه هرسال سطح خشکی زمین کاهش مییابد، میگوید: مساله آب شدن یخهای قطبی و افزایش آب دریاها و اقیانوسهایی که به این منبع تأمین آب متصل هستند در ایران هم قابل مشاهده است. در حال حاضر آب خلیج فارس در خرمشهر و آبادان و نخلستانهای این شهرها، مشکلاتی ایجاد کرده است.
او اظهار میکند: براساس مستندات تاریخی، خلیج فارس تاکنون سه بار خشک شده است و دلیل آن هم این است که به دلیل برودت هوا در قطب شمال، یخهای قطبی آب نشدند و منابع آبی خیلج فارس هم تأمین نشدند برهمین اساس، خلیج فارس خشک شده بود، البته دیگر امکان خشک شدن خلیج فارس وجود ندارد چون هوا در حال گرم شدن است و دیگر شاهد سردی هوا همچون سالهای گذشته در قطبها نخواهیم بود.
امکان کم آب شدن خزر وجود دارد
این پژوهشگر حوزه جغرافیا با اشاره به امکان خشک شدن یا کم آب شدن دریای خزر میافزاید: منبع تأمین حیات خزر از برفهای کوهستانی است و چون هوا در حال گرم شدن است و میزان بارش برف هم کاهش پیدا کرده و آب دریای خزر هم کم شده است، البته در سال 1976 هم شاهد افت آب دریای خزر بودیم.
کردوانی اظهار میکند: آب دریای خزر بستگی مستقیمی به آب رودهایی دارد که به آن میریزند به ویژه ولگا-دن؛ دن یکی از رودهایی است که به ولگا میریزد و از دریای سیاه نشأت میگیرد، درواقع تمام آب دریای خزر از ولگا تأمین نمیشود بلکه ترکیبی از آب رودهای ولگا و دن است، یکی دیگر از منابع آب دریای خزر، رود آرال است که آب تمامی این رودها کم شده است.
او با اشاره به آتش سوزیهای گسترده در جنگلهای روسیه در سال جاری، اضافه میکند: به دلیل گرم شدن زمین طی 3 تا 4 ساعت، چندین برابر مساحت ایران جنگلهای روسیه در آتش سوختند، البته این آتشسوزیها سطح زیرکشت کشاورزی را افزایش میدهد.
بارشهای شمال کشور
وابسته به سرمای قطبی
این پژوهشگر و اقلیم شناس میگوید: در مازندران و گیلان سالانه حدود 2 هزار میلیمتر باران میبارد که این حجم از بارش مدیون سرمای قطب شمال است، توده پرفشار که از قطب به سطح دریای خزر میرسد و زمانی که قصد عبور از کوههای تالش را دارد نمیتواند و شاهد بارش باران هستیم.
کردوانی ادامه میدهد: افزایش دمای زمین و همچنین قطبها موجب شده که تودههای پرفشار قطبی کمتر شوند و برهمین اساس بارش منظم سالانه باران کاهش یافته است.
او اظهار میکند: اغلب بارانهای کشور در حال حاضر، نتیجه جریانهای مهاجر غربی است که از غرب کشور و سمت آذربایجان غربی میآیند که از دریای سیاه، اژه، مرمره و مدیترانه است.
به گفته این پژوهشگر، منشأ بارندگیها برف است که در دمای پایین همان برف باقی میماند اما وقتی به نقاط گرم میرسد باران میشود درواقع در کوه دماوند برف داریم اما این برف در تهران تبدیل به باران میشود چون هوای تهران گرمتر از قله و دامنه کوه دماوند است.
کردوانی میگوید: برهمین اساس در کویر به دلیل گرمی هوا شاهد بارش کم باران هستیم، درواقع در کویر رطوبت موجود در هوا به دلیل گرما خشک میشود.
گرم شدن زمین و بینظمی آب و هوا
او به اثرات گرم شدن زمین اشاره میکند و میگوید: این گرم شدن موجب شده هم آب وهوای مناطق بینظم شود و هم اینکه مناطقی که بارندگی زیاد داشتند حجم بارشهایشان افزایش یابد و مناطقی که بارندگی کمی داشتند میزان بارشهایشان بیش از پیش کاهش یابد، درواقع چون رطوبت از کره زمین خارج نمیشود و در سطح زمین باقی میماند شاهد این موضوع هستیم که با گرم شدن زمین، حجم رطوبت و بارش در مناطق مختلف تغییر میکند.
این استاد دانشگاه اظهار میکند: در ایران که در زمره مناطقی خشک است و برهمین اساس میزان بارندگی در آن کم است، علاوه بر اینکه حجم کلی بارشها طی سالهای گذشته کاهش یافته و از سوی دیگر دچار بینظمی هم شده است به عنوان نمونه در اصفهان که 15 سال خشکسالی بوده، چند روز باران میبارد، در این میان برخی کارشناسان اعلام میکنند با توجه به بارش خوب باران در اصفهان پس وارد ترسالی شدیم درحالی که اینگونه نیست بلکه به دلیل گرم شدن زمین، شرایط آب و هوایی بینظم شده است.
کردوانی تصریح میکند: بینظمی در شرایط آب و هوایی به چه دلیل رخ میدهد یعنی چرا یزد که همواره کم بارش بوده است در تابستان بارانی چند روزه در آن اتفاق میافتد؟ به دلیل گرم بودن زمین، رطوبت موجود در سطح زمین بخار شده و به ارتفاعات میرود و در آنجا رودهایی هوایی ایجاد میشود و ممکن است این رودهای هوایی در تابستان و با کوچکترین تغییرات آب و هوایی، به شکل باران ببارند و مثلا در شهر یزد که کل بارش سالانه آن 60 میلیمتر است در تابستان و طی دو، سه روز 200 میلیمتر باران ببارد.
حجم بالای بارش در رشت نسبت به قطب
به گفته این چهره ماندگار جغرافیا هرقدر در عرض جغرافیایی نیمه شمالی زمین بالا برویم، میزان بارش کاهش مییابد و برهمین اساس میزان بارش در گیلان بیش از شمال کانادا یا شمال روسیه است، به عنوان نمونه میزان بارش در جنگلهای تایگا 200 میلیمتر است اما بارش در رشت بالای 2 هزار میلیمتر است.
کردوانی ادامه میدهد: اگر از تایگا بالاتر برویم به توندرا میرسیم که در این مناطق میزان بارش به حدود 100 میلیمتر میرسد، در مناطق قطبی هم میزان بارش به کمتر از 100 میلیمتر میرسد.
او اظهار میکند: درواقع در عرضهای بالای نیم کره شمالی زمین و در نزدیکی قطب شمال شاهد کمترین میزان بارشها هستیم.
لایروبی رودهای گلستان، اشتباه است
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه دلیل وقوع سیل در شهرهای مختلف ایران از جمله لرستان، گلستان و ... متفاوت است، میگوید: در شهرهای استان گلستان سطح رودها، نزدیک به سطح دشت است و در صورتی که حجم کمی آب در این رودها جمع شود لبریز میشوند که لایروبی رودهای این استان کار اشتباهی است.
کردوانی اضافه میکند: لایروبی این رودها تاثیری در جلوگیری از وقوع سیل و همچنین سرریز شدن آب رودخانهها ندارد چون با بارش کم باران، دوباره شاهد این هستیم که از بالای رود دوباره گل و لای به داخل رود منتقل میشود.
او بیان میکند: بهترین کار این است که سراسر رودخانههای گلستان با بلوکهای سیمانی پیش ساخته مثلا دو در سه متر از سطح دشت جدا کنند و درصورت وقوع باران شدید و سیلاب هم این بلوکها مانع از سرریز شدن آب رودخانهها به داخل دشت میشوند و در محلهایی که قرار است برای کشاورزی یا مصرف عمومی، آب استفاده شود، خروجی در نظر گرفته شود.
این پژوهشگر حوزه جغرافیا تصریح میکند: باید حدود 70 سانتیمتر از بلوکهای سیمانی در خاک بماند و مابقی آن از ورود آب به دشت جلوگیری میکند با این روش حتی در صورت افزایش گل و لای هم، آب به داخل دشتها نفوذ نمیکند و سیلاب رخ نمیدهد.
کردوانی با انتقاد از لایروبی بالادست سدها میگوید: این اقدام موجب میشود که گل و لای بالای سد به داخل سد رفته و باعث پرشدن سد میشود برهمین اساس باید پایین دست سدها لایروبی شود.
فرونشست و کاهش جذب باران
او با اشاره به اینکه تغییراقلیمی در ایران رخ نداده است و افزایش باران در برخی مناطق کشور به معنای آغاز ترسالی نیست، میگوید: اینبارشها به دلیل بینظمیهای رخ داده بر اثر گرم شدن زمین است و اقلیم ایران همچنان گرم و خشک است.
کردوانی میافزاید: افزایش بارشها در برخی مناطق ایران موجب افزایش منابع آبی در آن مناطق نمیشود چون در بسیاری از شهرهای کشور، زمین فرونشست کرده است و این موضوع موجب میشود که اینبارشها هدر بروند.
این چهره ماندگار حوزه جغرافیا اظهار میکند: به عنوان نمونه در شهریار پیش از این با حفر 15 متر از زمین به آب میرسیدیم اما هماکنون باید 150 متر از زمین را حفر کنیم تا به آب برسیم یا در جهرم، اگر زمین را 40 تا 50 متر میکندیم به آب میرسیدیم اما در حال حاضر زمین باید 550 متر حفر شود تا به آب زیرزمینی برسیم، در رفسنجان این میزان به 400 متر رسیده است.
او بیان میکند: درواقع افزایش بارشها در برخی مناطق کشور به رشد منابع آبی کمک چندانی نمیکند، چون دشتهایی که برای رسیدن به آب حفرشدهاند به دلیل مصرف بالای آبهای زیرزمینی نشست کردهاند و دیگر قابلیت جذب آب ندارند.
کردوانی میافزاید: برای فهم بهتر این موضوع ذکر یک مثال کمک میکند، اگر روی یک میز مقداری آب ریخته باشد یک اسفنج سالم این آب را به خوبی جذب میکند چون 50 درصد این ابر هواست، اما اگر همین اسفنج چند ساعت تحت فشار قراربگیرد و سفت شود قابلیت جذب آب را از دست میدهد، دشتهای ایران هم به این مشکل دچار شدهاند فرونشست زمین موجب شده که این دشتها نتوانند همچون گذشته آب باران را در خود نگه دارند.
این پژوهشگر حوزه جغرافیا اظهار میکند: اغلب دشتهای بزرگ کشور دچار نشست شدهاند که این موضوع علاوه برایجاد چاله و شکاف در سطح دشتها که خطرناک است، پتانسیل دشتها برای جذب آب باران را هم گرفته است.
ضرورت حفظ منابع آبی در سیلاب و زلزله
او با اشاره به ضرورت آمادگی مسوولان برای مقابله با سیلاب و بارش شدید برف میگوید: با توجه به گرم شدن زمین و ایجاد بینظمی در شرایط آب و هوایی، امکان بارش شدید باران و برف وجود دارد که در این وضعیت، پیش بینیهای سازمان هواشناسی برای روزهای آینده میتواند راهگشا باشد.
کردوانی میافزاید: مسوولان دستگاههای ذیربط هم باید به هشدارهای سازمان هواشناسی دقت ویژهای داشته باشند و آمادگی لازم را برای مقابله با شرایط بحرانی پیش از وقوع آن ایجاد کنند.
این چهره ماندگار حوزه جغرافیا بیان میکند: علاوه بر آمادگی برای مقابله با بارش شدید باران و برف، باید از منابع آبی هم به درستی حفاظت شود و این وظیفه ارگانهای ذیربط است درحالی که تنها اقدامی که در زمان وقوع سیلاب در ایران انجام میشود این است که راهها و جادهها باز شود یا به سیل زدهها کمک شود.
او با اشاره به اینکه سیل و زلزله آفت منابع آبی محسوب میشوند، میگوید: در زمان وقوع سیل و زلزله اولین اقدامی که باید انجام شود، حفظ قنات است که منابع تأمین آب هستند، زیرا بر اثر سیل و زلزله قناتها در معرض نابودی و نشست قرار میگیرند و اگر زود اقدام شود، قناتها نجات پیدا میکنند.
کردوانی تصریح میکند: متاسفانه طی سالهای گذشته با وقوع سیلاب یا زلزله اقدامی برای حفظ قناتها و چاهها نشده است همین موضوع موجب میشود که روستاییان کار خود را از دست داده و به شهرها مهاجرت کنند.
اثرات گرمایش زمین
گرمایش زمین (Global Warming) چالشی جهانی و تهدیدی جدی برای کره زمین محسوب میشود که عمدهترین دلیل آن شدت یافتن فعالیتهای صنعتی است. به گفته کارشناسان زمینشناسی پدیدههای طبیعی و آب و هوا در شرایط عادی قدرت خودپالایی دارند و میتوانند در صورت به خطر افتادن حیاتشان یا خارج شدن از سیر طبیعی، خود را بازیابی کنند و به حالت طبیعی بازگردند، اما سرعت فعالیتهای صنعتی انسانها، این فرصت را از پدیدههای طبیعی گرفته است
رشد روز افزون بیابانها، تغییر الگوی بارش، بالا آمدن سطح آبهای آزاد و بینظمی در پدیدههای آب و هوایی، از بین رفتن یا کاسته شدن قابل ملاحظه ذخایر برفی مناطق کوهستانی و یخچالی، روند کاهشی مقدار بارش باران و برف را میتوان فاکتورهای روشن و معناداری دانست که ناشی از گرمایش زمین هستند
در این میان به دلیل اینکه سخن از تغییرات در زمانی طولانی به میان میآید، برخی دانشمندان حوزه اقلیمشناسی اطلاق عبارت «تغییر اقلیم» را برای ناهنجاریهای جوی مناسب نمیدانند و معتقدند امری به نام «نوسانات آب و هوایی» در حال وقوع است اما در عین حال بسیاری از آنها به گرم شدن کره زمین هم معتقدند