افغانستان فصل تازهای پیشرو دارد؟
گروه جهان|
مقامات امریکایی و طالبان سرانجام شنبه در دوحه، پایتخت قطر توافقنامهای را برای پایان دادن به درگیریهای 19ساله در افغانستان امضا کردند. با امضا و اجرای این توافق، شمار نظامیان امریکایی حاضر در خاک افغانستان کاهش قابل توجهی خواهد یافت، طالبان حملات خود را متوقف خواهد کرد و میلیونها افغان به آرزوی دیرین خود خواهند رسید. هر چند هستند کسانی که به تحقق چنین آرزویی خوشبین نیستند.
طالبان پایان دادن به جنگ در افغانستان را منوط به خروج تمامی نظامیان خارجی و خصوصا امریکایی از خاک افغانستان کرده است. بهگزارش یورونیوز، روز شنبه پیش از امضای این توافقنامه، بیانیه مشترکی از سوی ایالات متحده و دولت افغانستان منتشر شد که اعلام میکرد چنانچه طالبان به تعهدات خود در چهارچوب این توافقنامه عمل کند، امریکا و ناتو تمام سربازانشان را ظرف ۱۴ ماه از افغانستان خارج خواهند کرد. در این بیانیه آمده: «در پی امضای توافقنامه میان امریکا و طالبان، ائتلاف نظامی بینالمللی تخلیه کامل نیروهای باقی مانده خود در افغانستان را ظرف ۱۴ ماه انجام خواهد داد؛ مشروط بر اینکه طالبان به تعهدات خود طبق این توافقنامه عمل کند.»
کارشناسان و منتقدان، این توافق را «قمار سیاست خارجی» دونالد ترامپ مینامند و میگویند که امضای این توافق توسط طرف امریکایی به گروه طالبان مشروعیتی بینالمللی خواهد بخشید. اکنون با امضای توافق صلح پرسش اساسی این است که آیا واقعا صلح در راه است و ما در آستانه فصل تازهای از زندگی ایمن و پر از آرامش در افغانستان قرار گرفتهایم و واقعا صلح آمدنی است؟
افغانستان دیلی نوشته: نشانههای بسیاری وجود دارد که ما را به یک آینده درخشان و سرشار از صلح و آرامش نوید میدهد. فرسایش اراده برای جنگ در نیروهای مسلح مخالف دولت، به درازا کشیدن جنگ و خشونت، به وجود آمدن اراده قوی برای توقف جنگ و منازعه، مصمم بودن امریکا برای پایان بخشیدن به جنگ در افغانستان، رشد آگاهی مردم و خستگی آنها از جنگ، کوتاه آمدن طالبان در پارهای از موارد و اکنون عملا امضای توافقنامه میان طالبان و ایالات متحده و نزدیک شدن زمان گفتوگوهای بینالافغانی نشانههای روشنی از یک فصل تازه و علایم نویدبخش برای یک آینده درخشان است. حتی اگر هیچ نشانهای از صلح و آرامش دیده نشود باز هم ما به عنوان کسانی که هیچگاه روی آرامش را ندیدهایم و برای لحظه لحظه صلح، دقایق و زمان را به شماره نشستهایم، باید امیدوار باشیم و همین امیدواری تنها مایه معنابخشی زندگی ما است.
در برابر نشانههای صلح و امیدواری برای یک آینده مملو از آرامش، متاسفانه علایمی نیز وجود دارد که ابهامها را بیشتر میکند. ما نمیتوانیم از یاس و ناامیدی سخن بگوییم. پس از 40 سال جنگ و پس از گذشت نزدیک به 25سال از تداوم دهشتافکنی و هراس طالبانی، کوبیدن بر طبل یاس و ناامیدی هرگز کار درستی نیست. اما باید اذعان کنیم که هنوز چیزهایی وجود دارد که همچون شبح نفرتانگیز سایه خود را بر سر صلح انداخته و این روند را پر از ابهام میکنند.
نخستین عامل چالشبرانگیز تردید در اراده طالبان برای صلح است. این گروه که بیش از 25 سال است سرنوشت غمباری را برای مردم افغانستان رقم زده است، هنوز حتی یک وجب از مطالبات و خواستهای ایدئولوژیک خویش عقب ننشسته است. طالبان هنوز به چیزی جز تشکیل حکومت به سبک خود راضی نیستند. هفت روز به اصطلاح کاهش خشونت چیزی را در افغانستان عوض نکرد و ما همچنان شاهد جنگ، رهگیری، انتحار و انفجار بودیم. تداوم این وضعیت نشان میدهد که طالبان قطرنشین هرگز به فرماندهان حاضر در صحنههای جنگ تسلط ندارند. علاوه بر این، در اراده و عزم حامیان طالبان نیز هیچگونه تغییری احساس نمیشود. برخی همسایههای افغانستان نه تنها دست از حمایت طالبان بر نداشتهاند بلکه هرچه زمان میگذرد، بر حمایت از طالبان دلایل بیشتری پیدا میکنند. وضعیت منطقه بهگونهای پیش میرود که کشورهای حامی طالبان انگیزههای بیشتری برای حمایت پیدا میکنند و عملا در صحنههای جنگ نیز حضور شان بیشتر میشود. با توجه به آنچه گفته شد در پاسخ به این پرسش که آیا فصل تازهای در راه است یانه، باید گفت که فقط باید امیدوار باشیم. در عین حال نباید چالشهای اساسی را که هنوز فراروی صلح وجود دارد از یاد برد.