ورود بیحساب و کتاب پول به بازار سهام
علیرضا کدیور|
تحلیلگر بورس|
از ابتدای سال جاری تاکنون بازار سرمایه رشد قابل توجهی را به ثبت رسانده است. مهمترین دلیل آن افزایش قیمت ارز و تاثیر قابل توجه آن بر صورت سود و زیان شرکتها بوده و همین امر سبب شده تا از ابتدای امسال شاهد رشد سودآوری شرکتها باشیم. این مساله و پیامدهای بعدی آن در نهایت موجب شد که بورس و فرابورس تقریبا رشدی بیوقفه را شاهد باشند که با موتور محرک دلار تداوم یافته است.
دلار به عنوان مهمترین عاملی که در این ماهها موجب رشد بنیادی ارزش سهام شده است، در حال حاضر باری روانی را ایجاد کرده که با هر افزایش یا کاهش معنیدار به روی کلیت بازار سهام اثر میگذارد. در همین راستا به نظر میرسد که مهمترین علت ریزش قیمتها در روز شنبه نیز افت قابل توجه قیمت ارز و آمادگی قبلی برای آن بوده باشد. در حال حاضر وزن دلار در تصمیمگیری سهامداران زیاد است و نمیتوان گفت که افت 18 هزار واحدی شاخص کل بورس تهران آنچنان تحت تاثیر کرونا بوده است. البته از طرفی هم نمیتوان گفت که بازارهای مالی کشور نسبت به بازارهای بینالمللی بیتفاوت است چرا که بخشی از افت قیمت در روز شنبه هفته جاری نیز در واکنش به ریزش قابل توجه بهای کالاهای اساسی در بازارهای خارجی بوده است. در حال حاضر اتفاقی که در بورس افتاده، هدایت همهجانبه نقدینگی به سمت این بازار بوده است. چنین رویدادی سبب شده که رفتار سرمایهگذاران در بازار سهام غیر عقلایی شود. از این رو نمیتوان گفت که بازار تا چه زمانی افزایش مییابد. در شرایط فعلی با وضعیتی رو به رو هستیم که فشار نقدینگی، بیتوجه به ارزندگی شرکتها به افزایش قیمتها دامن میزند و مشخص کرد که دقیقا تا کجا این روند ادامه مییابد. در خصوص این شائبه که ابلاغیه جدید سازمان بورس و اوراق بهادار به روند ورود نقدینگی به بازار آسیب میزند، به نظر نمیرسد که شاهد قضاوتی درست باشیم، چراکه بهرغم وجود تاثیر محدودیتهای جدید بر معاملات سهام تاکنون هیچ منعی برای ورود نقدینگی به صورت غیرمستقیم و از طریق صندوقهای سرمایه گذاری ارایه نشده است. در حال حاضر با توجه به شرایطی که بازار سهام دارد، باید خاطرنشان کرد که تعداد سهمها و نمادهای ارزنده بهشدت کم است و این امکان وجود ندارد که سرمایهگذاران بدون بررسی کافی توانایی شناسایی تعداد بالایی از سهام ارزنده را داشته باشند. رشد قیمت سهام در ماههای اخیر وضعیتی را پدید آورده که در آن تعداد اندکی سهام دارای پتانسیل از لحاظ مؤلفههای بنیادی در بازار باقی مانده است. در چنین شرایطی باید توجه داشت که ریسک سرمایهگذاری بهشدت بالاست و بهرغم امکان کسب سود ممکن است ضرر هنگفتی متوجه برخی از سهامداران شود. چرا که نقدینگی وارد شده با تحلیلی منطقی وارد بازار نمیشود و سرمایهگذاران نیز آشنایی چندانی با ساز و کار بورس تهران ندارند. این مساله اگر به ریزش سنگین قیمتها منتهی شود بدون شک میتواند آسیب جدی به اعتماد عمومی نسبت به بازار سهام وارد کند و برای مدتی طولانی نقدینگی را از ورود به این بازار باز دارد.