نگاه بورس تهران به ریسکهای خارجی یا داخلی
گروه بورس| محمدامین خدابخش|
واکنش هیجانی بازارهای مالی جهان به بیماری نوظهور شرقی همچنان تداوم یافته و این روزها «کرونا» به غیر از بیمارستانها در بازارها نیز قربانی میگیرد. روز گذشته شروع به کار بازارهای عمده جهان با افت بیشتر قیمتها همراه شد و بورس تهران که روز شنبه را نیز با سیری نوزلی به اتمام رسانده بود، دوشنبه را هم با کاهش حداکثری قیمت در بسیاری از نمادها به پایان برد.
در این روز سقوط 14 هزار و 805 واحدی شاخص کل بورس تهران که کاهش 2.7 درصدی ارزش بورس تهران منتهی شد، نشان از آن داشت که سرمایهگذاران با نزدیک شدن به روزهای پایان سال و اتفاقاتی که در روزهای اخیر میان سازمان بورس و اوراق بهدار کشور رخ داد دیگر علاقه چندانی به ماندگاری در بورس تهران ندارند و برآنند، حداقل تا مشخص شدن وضعیت و بهبود ریسکهایی پیش رو امنیت سرمایه خود را حفظ کنند. با این حال دیروز شاهد آن یودیم که برخی از تحلیلگران بازار داخلی سعی کردند تا با برقراری ارتباطی معنیدار میان افت بیشتر قیمتها در بورس تهران و سقوط قیمتها در بازارهای کالایی بینالمللی به خصوص نفت بر قرار کنند. این نظریه اگرچه در ابتدا جذاب به نظر میآید اما با اندکی بررسی بیشتر میتوان دریافت که شرایط کنونی کشور تا حد زیادی پذیرای صحت گفتههایی از این دست نیست.
بازتابی مشابه از دلایلی متضاد
بررسی روند اتفاقات طی دو سال اخیر حکایت از آن دارد که صعود شاخصها در بورس و فرابورس بیش از آنکه مرهون افزایش بهره وری و تولید در اقتصاد کشور باشد، مدیون رشد افسار گسیخته قیمت ارز و به عبارتی سقوط ارزش ریال است. این مساله سبب شد تا در شرایطی که بسیاری از شرکتها با تغییرات منفی در مقدار تولید مواجه شدند و سایرین نیز با پذیرش مشکلات عدیده به صادرات ادامه دادند، شاهد رشد سودآوری ریالی باشیم. این سودآوری ریالی که به موازات رشد ارزش جایگزینی در دارایی شرکتها رخ میداد در نهایت شرایطی را پدید آورد که به موجب آن بازار سرمایه طی دو سال در حدود 6 برابر رشد کرد.
این در حالی است که در همین زمان سیاستهای پولی اثربخش به همراه بهبود تکنولوژی و مقدار فروش در سایر کشورها به روندی صعودی در بازارهای مالی دنیا منتهی شده بود. همین امر وضعیتی را سبب شد که بازارهای داخلی کشور همگام با رونق بازارهای جهانی رشدی جدی را شاهد باشند. رشد یاد شده اگر چه از بعد زمانی شباهت بسیاری داشتند اما از لحاظ پیش زمینهها و عوامل موثر بر صعود قیمتها از دو دلیل کاملا متفاوت تغذیه میکردند. بنابراین چندان معقول به نظر نمیرسد که به رغم اثرپذیری بازارهای داخلی از تحولات جهانی بخواهیم روند صعودی این بازارها را با هم مقایسه کنیم. مضاف بر آنکه عوامل شکلدهنده به تغییرات قیمتها نیز از لحاظ ماهوی طی روزهای اخیر کاملا متفاوت بودهاند.در حالی که بازارهای بینالمللی من جمله بازار سهام در خارج از مرزهای کشور به دلیل ترس از شیوع کرونای جدید و تبعات بعدی آن هر روز میزان بیشتری از ارزش خود را از دست میدهند، بورس تهران با دلایلی همچون ترس از قفل شدن نقدینگی و افزایش ریسک سیستماتیک رو به رو است و این روزها را با ترس از عواملی همچون کاهش احتمالی دامنه نوسان و تاثیر منفی افزایش حجم مبنا سپری میکند. این عوامل در حالی روی میدهد که ماهیت رشد قیمتها در بورس تورمی است و چشمانداز قیمت ارز در سال آینده همچنان صعودی به نظر میآید. در بررسی شرایط فعلی بورس تهران باید به خاطر داشت که اگر قرار بود افت قیمت در بازارهای جهانی مهمترین عامل ریزش قیمت سهام در کشور باشد باید پیش از اینها و حداقل از زمان اعلام ورود کرونا به ایران شاهد گفتههایی از این دست میبودیم.
سیلی محکم حقیقت بر صورت خوشبینی
روز گذشته بازارهای جهانی سقوط بیشتری را شاهد بودند بهطوری که شاخص S&P500 تا مرز عبور از میانگین متحرک 100 هفتهای نیز پیش رفت. در این روز جنگ قیمتی شکل گرفته میان عربسان و روسیه که ناشی از عدم توافق دو غول نفتی جهان بر سر کاهش 1.5 بشکهای عرضه نفت، شرایطی را سبب شد که عربستان سعودی را عرضه سنگین نفت در بازارهای جهانی
وا داشت. با این حال اثر این شرایط که به افت قیمت نفت برنت به محدوده 33 دلار منتهی شد و ارزش هر بشکه نفت وست تگزاس را تا 31 دلار در هر بشکه کاهش داد، به بازار طلای سیاه محدود نشد.
در حالی که تا کمتر از سه ماه قبل و در روزهای پایانی زمستان سال 2019 بازارهای عمده سهام در دو سوی اقیانوی آرام، با حساسیت اخبار جنگ تجاری میان امریکا و چین را دنبال میکردند و با فروکش کردن آتش آن به استقبال فوابد آرامش در اقتصاد جهانی رفته بودند. حالا شرایطی را شاهد هستیم که در آن کرونا زیر سایه تابلوهای معاملات در نیویورک و شانگهای قربانی میگیرد و در سایه مبهم بودن تبعات شیوع «کویید 19»، قیمتها هر روز بیش از دیروز افت میکنند. این در حالی است که تا پیش از معرفی این ویروس هیچ تحلیلگری حتی به خواب هم نمیدید که یک ویروس برآمده از بدن خفاش روزی به بزرگترین تهدید بازارهای مالی و اقتصاد جهانی بدل شود. در حال حاضر افت قابل توجه تقاضا برای تولید کالا و خدمات در سراسر جهان به خصوص کشورهای ثروتمند، زمین گیر شدن صنعت شیل امریکا در مواجهه با قیمتهای پایین انرژی و کاهش حاشیه سود شرکتهای وابسته به قیمت نفت نظیر پالایشیها و پتروشیمیها شرایطی را سبب شده که به موجب آن دیگر نمیتوان چشماندازی دقیق از محدوده افت بازارها ارایه داد. در واقع مازاد عرضه در بازار انرژی تا اینجای کار به حدی بالاست که در آغاز روز دوشنبه «گلدمن ساکس» احتمال افت قیمت نفت تا محدوده 20 دلار را مطرح کرد؛ عاملی که میتواند به سقوط بیشتر قیمتها در بازارهای مالی منتهی شود. در روز گذشته شاخصهای «داوجونز»، «اساندپی» و «نزدک» طی اندک زمانی از بازگشایی بازارها در روز دوشنبه هر کدام بیش از 5 درصد از ارتفاع خود را از دست دادند. در آسیا نیز وضعیت به همین منوال بود و شاخصهای «شانگهای» و «شنزن» در چین هر کدام به ترتیب افتی برابر با 3.01 و 4.09 درصد را به ثبت رساندند. سار شاخصهای مطرح آسیایی نیز شامل «نیکی»، «کاسپی» و «هنگ سنگ» با افت 5.38، 4.19و 4.23درصدی به به داد و ستدهای روزانه خاتمه دادند. در اروپا نیز فشار فروش در بازارهای لندن، فرانسه و آلمان به افت بیش از 6 درصدی شاخصها انجامید و حتی بورس مادرید را تا مرز سقوط 10 درصدی پیش برد.
فلزات گرانبها و عطش حفظ ارزش
در بازار فلزات گرانبها اوضاع به بدی سایر بازارهای مالی نبوده است. در حالی که افت تقاضا و تیرهتر شدن چشمانداز آن در ماههای پیش رو به کاهش قیمت فلزات رنگین نظیر آلومینیوم، مس، سرب و روی منتهی شده و قیمت آنها را به ترتیب هزار و 668، 5 هزار و 502، هزار و 815 و هزار و 961 دلار در هر متریک تن رسانده است، بازار فلزات گرانبها همچنان خشنود از افزایش ریسک در بازارهای موازی به پیش میرود.
روز گذشته قیمت هر اونس طلا برای نخستینبار از دسامبر 2012، هزار و 700 دلاری شد. این در حالی است که یک سال قبل در چنین روز بهای اونس جهانی طلا از 1300 دلار نیز فراتر نمیرفت و رسیدن به قیمت فعلی برای آن از دید بسیاری از تحلیلگران امری غیرممکن بود. گفتنی است بهای فلزاتی نظیر نقره و پلاتین نیز در روزهای گذشته روندی مشابه طلا داشته است.