نباید از کسب و کارها بدون دسترسی به اطلاعات انتظار پیشبینی داشته باشیم
در روزهایی که در خواستهای متعددی از مردم صورت میگیرد که برای جلوگیری از شیوع هرچه بیشتر ویروس کرونا در خانه بمانند، برای بسیاری این سوال مطرح میشود که آیا زیرساختهای لازم برای ماندن مردم در خانه وجود دارد؟ آیا مردم میتوانند نیازهای خود را از طریق اینترنت تامین کنند؟
فرزین فردیس نایبرییس کمیسیون دانش بنیان اتاق بازرگانی ایران در خصوص زیرساختهای موجود گفت: در این خصوص باید معنای دقیقی از زیرساخت ارایه دهیم. هنگامی که از یک سرویسی صحبت میکنیم که صفر تا صد آن در بستر خدمات الکترونیک و فضای مجازی قرار دارد و محصول نیز یک محصول دیجیتال به حساب میآید و کالای فیزیکی در آن دخیل نیست، امکان توسعه و بسط محصول در کشور به نظر فراهمتر میآید. بهطور مثال میتوان به سرویسهای ویدیو محور یا سرویسهای پخش فیلم اشاره کرد که در این مدت بسیار سریع توانستهاند مشترکین جدیدی که تا به حال یا فرصت نداشتند یا اینکه در اولویت آنها استفاده از این سرویسها نبوده را جذب کنند و به نسبت اختلال کمی در سرویس آنها میبینیم. البته به معنای آن نیست که آنها هم با رشد تقاضا و افزایش ترافیک دچار مشکل نشدند؛ ولی به نسبت توانستهاند از پس افزایش تقاضا بر بیایند. وی همچنین در خصوص آمار افزایش کاربران این پلتفرمها نیز گفت: شنیدهها و برخی اطلاعات موجود حاکی از آن است که میزان مشترکان بین یک و نیم تا دو برابر افزایش داشته است. فردیس در خصوص پلتفرمهای مربوط به فروش اینترنتی عنوان کرد: شرایط برای پلتفرمهای ارایه محصولات فیزیکی بسیار متفاوت و توان ارایه سرویس و بسط و گسترش دادن آن به مراتب کمتر است و محدودیتهای بزرگتری در این زمینه وجود دارد. یک تعریف بینالمللی نسبت فروش خدمات الکترونیک نسبت به فروش خرده فروشیها و فروشگاههای بزرگ را نشان میدهد. بهطور مثال در کشور چین این نسبت بر اساس آخرین آمار و اطلاعاتی که پیش از شیوع کرونا به دست آمده ۱به ۳ بود. به این معنی که از هر سه نفر یک نفر از خرید اینترنتی استفاده میکند که نشان میدهد حدود ۳۰ درصد از خرید مردم چین به صورت اینترنتی انجام میشود. اما این میزان در کشور ما بر اساس آماری که انجمن خدمات اینترنتی کشور ارایه داده زیر ۵درصد است. از همین رو زیرساختها نیز برمبنای حدود ۵درصد کاربران تعریف شده است. چرا که اصولا شرکتهایی که در این حوزه سرمایهگذاری کردند سعی داشتند بخشهای مختلف پلتفرم شان را به صورت متوازن توسعه دهند و اینگونه نبوده که میزان مصرفکننده حدود ۵درصد باشد و زیرساختهای لجستیکی را به میزان ۲۰ درصد توسعه داده باشند. زیرا این موضوع نیاز به انبار، خودروهای حمل و تمام امکانات و تجهیزاتی دارد که برای بستهبندی و پشتیبانی این روند مورد نیاز است. نتیجه این میشود که گلوگاه سرویسهای ما در این نوع خدمات سیستم لجستیک است. تجهیز کردن و توسعه سیستم IT نسبت به سیستمهای لجستیکی به مراتب راحتتر است و میتوان این کار را با سرعت بالاتری انجام داد. اما این نقطهای است که ما نتوانستیم در خصوص آن طرح توسعه قابل قبولی داشته باشیم و کاررا در این شرایط سخت کرده است. تقاضا نیز نسبت به گذشته رشد داشته و به همین دلیل شاهد نارضایتیهایی در این زمینه هستیم. این فعال اقتصادی در خصوص فرصت فروشگاههای اینترنتی در این دوره برای جلب اعتماد مشتریان برای آینده نیز گفت: قاعدتا در چنین رویدادی میتوان به آن از دید فرصت هم نگاه کرد. ولی مساله این است که ما چقدر از قبل پیش بینی چنین رخدادهایی و تحریک تقاضا داشته باشیم و تصور نمیکنم که دوستان عزیزم در این حوزه که همه آنها جزو افراد باهوش و با پشتکار صنعت ICT کشور محسوب میشوند، در ذهنشان چنین تصوری بوده که افزایش تقاضای اینچنینی رخ دهد. برخی از آمارهایی که به شکل پراکنده منتشر میشود نشان میدهد تقاضا به شکل متوسط، از تقاضایی که در رویدادهای ویژه مانند جمعه سیاه یا جشنواره یلدا وجود داشته نیز فراتر رفته است. اوج پیش بینی آنها قاعدتا بر اساس کمپینهای قبلی بوده که اجرا کردند و نگاه آنها به آن دوره بوده است. در صورتی که این کمپینها مربوط به یک دوره کوتاهمدت است. در آن شرایط اگرچه مشتریان علاقهمند به خرید کوتاهمدت بودند اما تحمل دریافت آن در دراز مدت را داشتهاند و برای انها نکته مهم، خرید ارزانتر بوده است. ولی اکنون شرایط به گونهای است که نه تنها تقاضاها از پیک تعیین شده عبور کرده است، بلکه افراد برای دریافت محصول عجله دارند و اضطراب و اضطراری که برای آنها به وجود آمده به این مساله نیز دامن زده است و همه اینها باعث شده بیش از اینکه جنبه فرصت ایجاد شود، بار بسیار سنگینی بر تیمهای عملیاتی تحمیل شودو این امر حتما تجربهای خواهد شد که اگر بتوانیم از این بحران به خوبی عبور کنیم، بعدا برای شرایط مشابه که امیدوارم در جنبههای مثبت و نه منفی رخ دهد، این پلتفرمها آمادهتر باشند. ولی محدودیتهای لجستیک و فیزیکی کالا از جمله مواردی است که به این پلتفرمها آسیب وارد کرده است.
وی در بخش پایانی خود در خصوص اینکه چرا پیشبینی در این زمینه با توجه به احتمال وقوع چنین رویدادی در ایران صورت نگرفته نیز گفت: معمولا بعد از یک اتفاق به راحتی میتوان آن را تحلیل کرد و گفت باید پیش بینی صورت میگرفت و موضوع کاملا درستی است. ولی واقعیت آن است که در خلأ انتشار اطلاعات آزاد در کشور ما و ضعف بسیار جدی که کسب و کارها، تحلیلگران و پژوهشگران ما و حتی بخشهایی از دولت که دسترسی آزاد به اطلاعات ندارند عملا اینکار شدنی نیست. حتی در خبرها نیز شاهد بودیم که سازمان فناوری اطلاعات که زیرمجموعه یکی از وزرای قوی و خوشکار دولت محسوب میشود، گلایه داشتند از اینکه دسترسی به اطلاعات وجود ندارد و نمیتوانیم تحلیل درستی ارایه دهیم. اطلاعاتی که بنابوده برای مدیریت بحران کرونا مورد استفاده قرار گیرد و در نهایت کار به معاون اول رییسجمهور کشیده میشود و ایشان دستور میدهند که در این زمینه همه نهادها همکاری لازم را صورت دهند. که البته تصور من این است که بعید به نظر میرسد با دستور ایشان همه نهادها همکاری کرده باشند. یا اینکه باید دید پتانسیلی در این زمینه وجود دارد که بتوانند در کوتاهمدت این همکاری را شکل دهند. متاسفانه شاید شعارها زیاد باشد ولی در عمل به آن مسائلی که میدانیم درست است عمل نمیکنیم و مشکل اصلی دقیقا همینجاست. مدت طولانی است که در خصوص قانون دسترسی آزاد به اطلاعات صحبت به میان میآید؛ ولی در چنین مواقعی هنگامی که دسترسی به این اطلاعات وجود ندارد طبیعتا نمیتوان از کسب و کارها و تحلیلگران و پژوهشگران انتظار پیشبینی داشته باشیم. پیش بینی را نمیتوان بر اساس مدل نستراداموسی انجام داد؛ بلکه باید از طریق داده این پیش بینی صورت گیرد و داده نیز دسترسی آزاد به اطلاعات میخواهد.