نخستین متروی جهان در سال ۱۸۶۳ میلادی در شهر لندن آغاز به کار کرد. شهرهای پاریس، بوداپست،
عباس ریاضت
کارشناس ارشد شهری
همه ما از اهمیت لزوم مترو برای شهر و شهروندان مطلع هستیم و میتوان گفت مترو یکی از مهمترین و کارآمدترین دستاوردهای سیستم مدیریت شهری در چند دهه اخیر بوده است، ولی متاسفانه همواره ما با یک ضعف بزرگ در مدیریت مواجه هستیم و آن عدم بررسی و بازرسی تخصصی پروژهها پس از ایجاد آن است. برای مثال پروژه بزرگی مانند مترو شهر تهران را با هزینه بسیار سنگین ایجاد میکنیم، اما تیم بازرسی از افراد نخبه و با دقت زیاد برای بررسی مسائل و مشکلات تشکیل نمیشود تا با استفاده از نرم افزارهای پیشرفته، مدلسازی مسیر حرکت از ایستگاهها را شبیهسازی کنند تا مسافران با کمترین مشکل به مقصد برسند.
برای مثال، اگر شما بخواهید از سمت ایستگاه فردوسی به سمت ایستگاه صادقیه بروید باید در ایستگاه شادمان از خط 4 وارد خط 2 شوید. فقط کافی است یک بار این مسیر را بروید تا مشکل بسیار بزرگ آن را متوجه شوید. پلههای بسیار زیاد و نبود پله برقی و مسافت بسیار زیادی که برای تغییر مسیر باید طی شود، یکی از مشکلات مسافران این مسیر به شمار میرود و عملا استفاده از مترو را برای سالمندان غیر ممکن میکند. از آنجایی که اکثر جوانهای فعلی کشور در 10 تا 20 سال آینده در دسته سالمندان قرار میگیرند، به احتمال زیاد، عدم توانایی استفاده از مترو نیز به سایر مشکلات و بحرانهای آنها افزوده خواهد شد. مسوولان باید بدانند در سال 1420 مترو را برای چه کسانی بسازند و هرم سنی جمعیت در چه وضعیتی قرار دارد. یکی از دلایل استفاده از مترو صرفه جویی در وقت است، ولی آیا میدانید سرعت مترو فعلی تهران با سرعت یک دوچرخه برابر و حتی در مواقعی کمتر از آن است، شاید تعجب کنید ولی این موضوع تجربه شخصی خود من بوده است. برای مثال بنده مسیری 15 کیلومتری از بوستان جوانمردان در غرب تهران تا ایستگاه تئاتر شهر را با دوچرخه در مدت 45 دقیقه طی کردم و همین مسیر را با تاکسی و مترو در مدت50 دقیقه آمدم . یعنی برای رسیدن به ایستگاه صادقیه، از تاکسی استفاده کردم و مابقی مسیر را با مترو طی کردم. 15 کیلومتر مسیر بسیار زیادی است و هر فرد معمولا مترو را برای طی این مسیر انتخاب میکند ولی چگونه است که انتخاب دوچرخه آن هم با سرعت معمولی باعث میشود سریعتر از مترو به مقصد برسید، در پاسخ میتوان به چند مورد اشاره کرد.
اول آنکه مسوولان مبدا و مقصد حرکت و سفر مردم را فقط بین ایستگاهها در نظر گرفته و محاسبه کردهاند در صورتی که مبدا خانه یا محل کار هر فرد است و برای زمان و مسافت بین خانه و ایستگاه مترو فکری نشده یا کمتر به آن توجه شده است به همین خاطر فرد ترجیح میدهد با اتومبیل شخصی خود درون شهر سفر کند.
دوم آنکه قطار فاصله بین هر ایستگاه را در مدت 4 تا 5 دقیقه طی میکند یعنی با محاسبه زمان توقف در ایستگاهها، مسیر هر ایستگاه را میتوان به صورت میانگین 5 دقیقه محاسبه کرد به همین دلیل فاصله ایستگاه صادقیه تا تئاتر شهر 6 ایستگاه و معادل 30 دقیقه میشود که با احتساب انتظار برای قطار هنگام خط عوض کردن و طی مسافت نسبتا زیاد به صورت پیاده در ایستگاهها این زمان به 45 تا 50 دقیقه افزایش مییابد. به همین دلیل است که دوچرخه از مبدا خانه یا محل کار تا مقصد زمان کمتری را طی میکند.
منظور از مطرح کردن این مثال این بود که مسوولان باید فکری اساسی برای این اتلاف وقت در ایستگاهها و فاصله مبدا خانه تا مترو بکنند و در طرحهای آینده خود آن را مد نظر قرار دهند. برای مثال میتوان با ایجاد خطهای موازی یا یکی در میان کردن توقف در ایستگاهها، زمان سفر را کاهش دهند یا از ایدههای خلاقانه قطارهای بدون توقف استفاده کرد. در این نوع قطارها مسافران از قبل در واگن ثابت سوار میشوند و موتور متحرک قطار روی ریل با سرعت یکنواخت حرکت میکند و به واگنهای مربوطه رسیده واگنها را با خود حمل و جابهجا میکند و سپس هر واگن را در ایستگاه مربوطه رها میکند، بدینترتیب نیازی نیست قطار در هر ایستگاه متوقف شود و هیچگونه اتلاف زمانی نخواهیم داشت.
در غیر این صورت با افزایش دوبرابری تعداد ایستگاهها در سال 1420، همچنان نمیتوان روی مترو به عنوان پر سرعتترین وسیله نقلیه شهر تهران حساب کرد زیرا تمرکز مسوولان فقط روی افزایش تعداد ایستگاهها و نزدیکتر کردن ایستگاههای مترو به درب خانهها و شرکتها و محل کار شهروندان است که بتوانند با پیمودن 800 تا 1000 متر به ایستگاه مترو برسند، ولی اتلاف وقت در ایستگاهها را در نظر نگرفتهاند.
شاید بتوان قسمتی از این مشکل را با طراحی مناسب ایستگاهها و جانمایی پله برقی و آسانسور جبران کرد ولی راهکار اساسی این است که ما باید یک جهش اساسی در حمل و نقل ریلی درون شهری خود داشته باشیم نه اینکه 20 سال آینده تازه بخواهیم تجربه 40 سال پیش کشورهای خارجی را پیاده کنیم. باید با توجه به مشکلات فعلی، راهکار بومیسازی شده خودمان را ارایه دهیم و با استفاده از خلاقیت و توان شرکتهای دانشبنیان داخلی، مترو بدون توقف خود را ایجاد کنیم تا مورد تایید و تحسین آیندگان قرار گیرد.