راهاندازی واحد پلیس سیاسی در شهربانی
شانزدهم فروردین 1310، سرتیپ محمد آیرم که روز دوم فروردین 1310 هجری خورشیدی رییس شهربانی شده بود، واحد پلیس سیاسی یا به عبارتی اداره اطلاعات شهربانی را دایر کرد. این برای نخستینبار بود که چنین سازمانی در ایران به وجود میآمد.
این نخستینبار بود که چنین سازمانی در ایران به وجود میآمد. یکی از دوایر این سازمان اختصاص به مراقبت از نشریات و روزنامهنگاران داشت. سرتیپ آیرم متولد باکو و افسر سابق قزاق که با سیستمهای اطلاعاتی روسیه و آلمان آشنا بود و به این دو کشور سفر کرده بود، سبک کار اطلاعات شهربانی ایران را عمدتا برپایه پلیس سیاسی آلمان قرارداده بود.
این واحد پس از تاسیس، بهطور سرّی دست به تهیه گزارش از رفتار و کردار و حتی زندگانی خصوصی رجال، مقامها، روزنامهنگاران و روشنفکران وقت زده بود که بعدا روال کار ساواک هم قرار گرفت و هربار که در شرایطی ازجمله اشغال نظامی ایران در شهریور 1320 و انقلاب سال 1357، این گزارشها آشگار شد معلوم گردید که برخی از آنها مغرضانه بوده یا در تهیه و تنظیم بیشتر این گزارشها دقت لازم بهعمل نیامده بود و سیستم تحلیل گزارش وجود نداشت و برای تحلیل که وظیفه اصلی یک دستگاه اطلاعاتی است کارشناس تربیت نشده بود و این پروندهها مشمول قواعد مرور زمان نمیشد که یک استاندارد بینالمللی هستند. با وجود این، بهنظر میرسد که این گزارشها هنوز در پرونده محرمانه افراد باقی مانده و هنگام بررسی سوابق (بک گراوند چک) مورد توجه قرار میگیرند. پس از اشغال نظامی ایران در شهریور 1320 گروهی مدعی شدند که دستگاه پلیس سیاسی وقت مرتکب آزار و ارعاب هم میشده و در قتل مخالفان در زندان با تزریق آمپول هوا، و ترور آنان در گوشه و کنار احیانا دست داشته است. آیرم که پیش از اشغال نظامی ایران، به آلمان رفته بود، پس از سقوط دولت نازی آلمان هم تا پایان عمر (سال 1948) در اتریش زندگی میکرد.حسین فردوست نقش فرانسویان را بیش از انگلیسیان در شکلگیری دستگاه اطلاعاتی و به ویژه، جاسوسی و ضد اطلاعاتی دوران رضاشاه مۆثر میداند و ترجیح میدهد فرانسویان را پایه گذار و« بنیادگذار دستگاه اطلاعاتی در ایران» معرفی کند. بنابراین، دستگاه اطلاعاتی – امنیتی و کارآگاهی رضاشاه، بدون اینکه از آموزشهای لازم اطلاعاتی و پلیسی برخوردار باشد، مجموعهای از نیروهای نامتناجس را تشکیل میداد که مهمترین وظیفه آن وحشت آفرینی در اقصی نقاط کشور و سرکوب شدید مخالفتها از گونههای مختلف بود تا رضا شاه در راستای نقض هرچه بیشتر دستاوردهای مشروطیت و پایمال کردن حقوق اساسی مخالفان سیاسی، اجتماعی و مذهبی آسودهتر گام بردارد.