خطر رویارویی برخی طبقات با فقر مطلق
شهاب الدین بیمقدار
برای حمایت از طبقات محرومی که در اثر کرونا مشکلات مضاعفی بر مشکلات قبلی آنها اضافه شده چه راهکاری را میتوان تدارک دید؟ این پرسش شاید مهمترین ابهامی باشد که این روزها کارشناسان، فعالان سیاسی و نخبگان به دنبال پاسخگویی مناسب به آنها هستند. به عنوان یکی از نمایندگان ملت در همین مدت بارها با مقامات اجرایی بلندپایه نامهنگاری کردهام و در آنها توضیح دادهام که اقشاری در کشور وجود دارند که بنا به دلایل گوناگون هیچ حمایتی از آنها صورت نمیگیرد و این گروه در خطر رویارویی با فقر مطلق قرار دارند. کارگران روزمزد، دستفروشان، زبالهگردها، مسافرکشان خیابانی و...بخشی از طبقات کمتربرخورداری هستند که کرونا، آخرین روزنه تنفسی آنها برای کسب درآمد و ادامه حیات را مسدود کرده و به دلیل این محدودیت شرایط بحرانی را پشت سر میگذارند. جوانی که یک ماشین ارزان قیمت خریداری کرده تا از طریق مسافرکشی معیشت خود و خانوادهاش را تامین کند بعد ازکرونا و محدودیتهایی که ایجاد شده هیچ راهی برای کسب درآمد پیش روی خود نمیبیند. موضوع زمانی پیچیدهتر میشود که بدانیم برخی از این افراد با مشکل شناسنامه یا کارت پایان خدمت روبهرو هستند و طبیعی است که به دلیل این فقدان نه قادر به دریافت یارانه هستند و نه میتوانند از بستههای حمایتی استفاده کنند. در کنار این افراد شما تصور کنید کارگری که قرار است با حقوقی 1میلیون و 830تومانی که به دلار رقمی حول و حوش 110 دلار میشود با این میزان درآمد چطور میخواهد به مطالبات فرهنگی، آموزشی، نیازهای روزمره خانوادهاش پاسخ دهد؛ موضوعی است که باید برای آن پاسخ مناسبی فراهم شود. این در حالی است که قیمت نفت به عنوان یک منبع درآمدی مهم برای کشور به پایینترین محدودههای قیمتی خود رسیده است؛ فروش مشتقات نفتی هم دچار کاهش قیمت شده و طبیعی است که در یک چنین شرایطی تواناییهای دولت برای حمایت بیشتر از مردم کاهش پیدا کرده است.در این وضعیت معتقدم که برخی ارگانها که در زمره ارگانهای اصل 49 محسوب میشوند در این شرایط که نفت به پایینترین رکودهای دهههای اخیرش رسیده است باید به میدان بیایند و در مسیر حمایت از اقشار آسیبپذیر به دولت کمک کنند. مثلا میتوان برخی از این ارگانهای بزرگ را به عنوان معینهای اقتصادی در استانهای مختلف در نظر گرفت مثلا استانهای شمالی و شمال غربی را میتوان در محدوده حمایتهای ستاد اجرایی فرمان امام (ره) قرار داد. استانهای شرقی را ذیل برنامههای حمایتی آستان قدس تعریف کرد و سایر استانها را نیز بر اساس همین الگو دستهبندی کرد. این برنامه در صورتی نتایج مناسبی خواهد داشت که از انسجام لازم برخوردار باشد و هر دستگاهی برای خود به صورت جزیرهای عمل نکند. چرا که عملکرد جزیرهای نمیتواند ما را در رسیدن به اهداف مان که حمایت از طبقات محروم و کمتربرخوردار است یاری کند. یکی دیگر از ظرفیتهای منطقهای که به نظر میرسد در شرایط فعلی میتواند منشأ کارهای ارزندهای باشد...
استفاده از ظرفیت شبکههای خیرین و شبکههای مدنی است که اتفاقا در استانهای محروم کارهای ارزشمندی انجام دادهاند. این شبکههای مردمی باید مورد حمایت بیشتری قرار بگیرند تا بدون دغدغه برنامههای حمایتی مورد نظر خود را دنبال کنند. در بسیاری از حوزههای انتخابیه بخش قابل توجهی از نیازهای مناطق محروم از طریق همین خیرین و فعالان مدنی تامین شده است؛ میتوان با تجمیع این ظرفیتها گامهای بلندتری برای حمایت از اقشار آسیبپذیر انجام داد. در پایان لازم میدانم تا در خصوص ضرورت پرهیز از سفرهای شهری و برون شهری در زمان شیوع کرونا صحبت کنم. در تهران و سایر کلانشهرها برخی نشانهها حاکی از آن است که مردم دیگر توجهی به فاصلهگذاری اجتماعی نمیکنند؛ باید این دستور العملهای بهداشتی حداقل تا پایان اردیبهشت ماه دنبال شود تا با عبور از چالش کرونا به شرایط پایدارتری برسیم.