دلالها در کمین سهام عدالت نشستهاند
سید راضی نوری
واقع آن است که موضوع سهام عدالت از سال 85 که در فضای عمومی کشور مطرح شد تا همین امروز باعث به وجود آمدن دامنه وسیعی از مباحث و دیدگاههای مختلف شده است و ...
افراد و جریانهای مختلف در خصوص آن به اظهارنظر پرداختهاند. اما بنا به دلایل گوناگون این ضرورت هرگز به سرمنزل مقصود نمیرسید. منتقدان این طرح از همان آغاز برخی اشکالات ساختاری را نسبت به این طرح اعلام میکردند تا در نهایت امروز به نقطهای رسیدهایم که ضرورت اجرای آن کاملا احساس شده است. به هر حال یک دهه قبل دولت وقت وعدهای را در خصوص این سهام مطرح کرده بود و 50میلیون نفر ایرانی در ذیل این طرح تعریف شده بودند؛ طبیعی است مردم خواستار اجرای این طرح باشند اما از همان آغاز مشکلاتی پیش روی این طرح قرار داشت که اجرای آن را سخت یا ناممکن کرده بود. یکی اینکه وضعیت مالکیتی سهام از نظر قانونی مشکلاتی داشت که باید این مشکلات در مسیر حل و فصل شدن قرار میگرفت. چرا در تاریخ اقتصادی کشور هرگز مشارکتی در این حجم در خصوص شرکتها وجود نداشته است. در حالی که ابتدا باید موضوع مالکیت شرکتها حل میشد تا بعد از آن بتوان سهام را عرضه کرد و در فضای اقتصادی از آنها بهره برد. معتقدم که یک چنین طرحهایی برای اقشار محروم اثرگذار است و آنها میتوانند بخشی از نیازهای خود را از طریق این حمایتها برطرف کنند. هرچند ممکن است مردم در شهرهای بزرگ و کلانشهرها این رقمها برایشان عددی نباشد و اثری در زندگی آنها نداشته باشد اما شک نکنید که این سهام در مناطق محروم، روستاها و شهرهای کوچک منشأ اثرات فراوانی خواهد شد و میتوان امیدورا بود که گرهی از مشکلات مردم باز کند. اما در شرایطی که فرآیند عملیاتی شدن سهام عدالت در دستور کار قرار گرفته است؛ نکاتی وجود دارد که مسوولان و مجریان باید به آنها توجه کنند.
اول اینکه؛ باید آموزشهای لازم به مردم خصوصا مردم در مناطق حاشیهای صورت بگیرد تا با این سهام چگونه رفتار کنند؛ از طریق چه راهبردهایی باید در بورس حاضر شوند. اینکه این سهام را به مردم واگذار کنیم اما کاری برای آموزش مردم انجام ندهیم، فایدهای نخواهد داشت. شخصی که قرار است صاحب این سهام شود باید از حداقل اطلاعات لازم برای حضور در بورس بهره مند باشد. بدون اینآموزش شک نکنید که دلالها و واسطهها سکان هدایت سهام عدالت را به دست خواهند گرفت و این سهام را به سمت و سویی که مورد نظرشان است هدایت خواهند کرد. تجربههای قبلی اقتصادی ایران هم نشان میدهد هرجا که پای دلالها و واسطهها به میان آمده، موضوعات اقتصادی کشور هم به حاشیه رفته است. مردم باید بدانند که چگونه میتوانند از این سهامشان ارزش افزوده بیشتری به دست بیاورند . دولت به بهانه سهام عدالت میتواند فرآیند آموزشهای مورد نیاز برای ورود به بورس را نیز برای مردم فراهم کند. موضوع دیگری که به نظرم در حوزه اجرا باید به آن توجه شود؛ جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی در مسیر اجرای این طرح است؛ تجربه نشان داده که هرجا که ظرفیتی برای توزیع عمومی تخصیص داده شده است در کنار آن برخی افراد و جریانات هم سعی میکنند تا پیگیر منافع خود باشند باید جلوی یک چنین تحرکاتی از همان آغاز سد شود. در کنار کسانی که مجری توزیع این سهام هستند باید گروههایی هم وظیفه نظارت بر اجرای درست این طرح را زیرنظر داشته باشند. افرادی که مراقب باشند انحرافی در روند تخصیص این سهام ایجاد نشود. با مورد توجه قرار دادن این نکات به نظرم تجربه آزادسازی سهام عدالت میتواند در راستای اهداف بنیادین کشور برای مقابله با فقر مطلق و حمایت از اقشار آسیبپذیر به کار گرفته شود.
نماینده مجلس دهم