سایه روشن‌های اقبال عمومی به بورس

۱۳۹۹/۰۲/۱۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۶۶۷۵۵
سایه روشن‌های اقبال عمومی به بورس

مهرداد بائوج لاهوتی

به م اجرای اقبال عمومی به بورس و اخباری که در این خصوص منتشر می‌شود به نظرم از چند زاویه می‌شود نگاه کرد و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. به هر حال همین که ساختار اقتصادی ایران از این طریق توانسته سرمایه‌های سرگردان کشور را که در گذشته آسیب‌های بسیاری را به اقتصاد کلان کشور وارد ساخته بود به سمت و سوی یک بازار اقتصادی مولد هدایت کند، نکته مثبتی است. همانطور که مستحضرید در حال حاضر تامین اجتماعی 10درصد شستا را در بورس گذاشته است و از طریق یک چنین واگذاری‌هایی حجم بالایی از نقدینگی وارد بورس می‌شود؛ هنوز محاسبه دقیقی روی اعداد انجام نداده‌ام اما فرض بگیرید، حول و حوش 7هزار یا 10هزار میلیارد تومان تنها از طریق یک واگذاری وارد بورس می‌شود.  تامین اجتماعی بعد از این مرحله می‌تواند این میزان نقدینگی را وارد حوزه‌های سرمایه‌گذاری مولد کند و به بخشی از نیازهای سرمایه‌ای کشور پاسخ دهد، همه این مواردی که برشمرده شد اتفاق‌های مثبتی است.

 

 اما پرسشی که با این توضیحات به ذهن خطور می‌کند آن است که چرا مردم در شرایط فعلی به سمت سرمایه‌گذاری در بورس هجوم برده اند؟ چه تحولی در اقتصاد ایران رخ داده که شاهد چنین چرخشی هستیم. آیا بازارهای طلا و ارز و مسکن اشباع شده است؟ آیا چشم‌انداز رشد در بورس آن چنان روشن است که این همه استقبال ایجاد کرده است؟ بررسی‌های میدانی خود من طی چند روز اخیر نشان می‌دهد که مردم با توجه به شرایط اقتصادی از کاهش ارزش پول خود هراسان هستند و احساس می‌کنند که پول خود را باید بدل به یک ارزش افزوده پایدارتر کنند. اغلب این افرادی که صف کشیده‌اند تا کد بورسی دریافت کنند، نمی‌دانند اطلاعات اقتصادی قابل توجهی درباره بورس ندارند. فرض کنید شخصی 100میلیون تومان پول نقد دارد؛ این فرد می‌داند که اگر نقدینگی خود را به ارزش افزوده بدل نکند در عرض یک ریال ارزش این 100میلیون تومان حداقل 30درصد نزول می‌کند. یعنی سال آینده با تورم 30درصدی 100میلیون به اندازه 70میلیون تومان ارزش دارد. طبیعی است که افراد در  چنین شرایطی به هر دری می‌زنند تا بتوانند از سرمایه خود محافظت کنند. حالا وظیفه تصمیم‌سازان و مسوولان در این شرایط چیست؟ اولین قدم ارایه آموزش‌های لازم به مردم در خصوص ابعاد مختلف فعالیت در بورس است باید از این فرصت استفاده کنیم و دانش اقتصادی مردم را در خصوص بازار پول و سرمایه ارتقا دهیم. این آگاهی بخشی می‌تواند اثرات مثبت فراوانی در رویکردهای اقتصادی مردم ایجاد کند. این آموزش‌های ضروری در حال حاضر به صورت فراگیر دیده نمی‌شود. این در حالی است که در همه جای دنیا آموزش‌های خاصی برای برای عموم مردم می‌گذارند تا با چشم باز وارد فعالیت‌های مرتبط با بورس شوند. من با تعداد زیادی از افرادی که این روزها بورسی شده‌اند صحبت کردم از آنها پرسیده‌ام که به چه دلیلی وارد بورس شده اند؟ اغلب پاسخ می‌دهند: پناه بر خدا، دیدیم اطرافیان سهام خریده‌اند ما هم اقدام کردیم. به هر حال بازار بورس، بازار پرنوسان و پر ریسکی است. ممکن است شخص با سود مواجه شود ممکن است با زیان روبه‌رو شود. اما اینکه آیا همه افرادی که وارد این بازار می‌شوند، سود می‌برند یا نه  موضوع دیگری است. با این حجم از سرمایه‌گذاری‌ها خدای نکرده اگر مردم با زیان‌های مالی دامنه‌دار و وسیع مواجه شوند، ممکن است مردم تا دهه‌های متمادی اعتماد خود را به بورس و فعالیت‌های اینچنینی از دست بدهند و باز هم بازارهای غیرشفاف طلا و دلار جایگزین بازار بورس شوند. بنابراین ضروری است که مدیران بورس و مسوولان اقتصادی فرآیند آگاهی بخشی و اطلاع‌رسانی را با جدیت پیگیری کنند تا مردم از طریق این جریان سیال آگاهی با چشم باز و اطلاعات کافی وارد بورس شوند. در این صورت است که می‌توان نسبت به چشم‌انداز توسعه سرمایه‌گذاری‌ها در بورس امیدوار بود.

٭عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس دهم