وداع با پیرمرد دریای ترجمه
قلمش برای مترجمها کلاس درس است و خیلیها میگویند دیدگاهشان را درباره زندگی و هنر و ادبیات شفافتر کرده است. نجف بندری را از باهوشترین افراد و «مولف» در عرصه ترجمه میدانند؛ کسی که اجازه نمیداد غمگین در او بنگری. نجف دریابندری یادگاریهای ارزشمندی را بهجا گذاشت و رفت: «پیرمرد و دریا» و «وداع با اسلحه) (ارنست همینگوی)، «بیگانهای در دهکده» و «هاکلبری فین» (مارک تواین)، «یک گل سرخ برای امیلی» و «گور به گور» (ویلیام فاکنر)، «پیامبر و دیوانه» (جبران خلیل جبران)، «رگتایم» و «بیلی باتگیت»، (دکتروف)، «بازمانده روز» (کازوئو ایشیگورو)، «تاریخ فلسفه غرب» (برتراند راسل)، «فلسفه روشناندیشی» (ارنست کاسیرر)، «خانه برناردا آلبا» (فدریکو گارسیا لورکا)، «کتاب مستطاب آشپزی، از سیر تا پیاز» (با همکاری همسر فقیدش، فهیمه راستکار) و چندین و چند کتاب دیگر. این مترجم و نویسنده متولد سال ۱۳۰۹، پس از تحمل سالها بیماری در پانزدهمین روز اردیبهشتماه سال ۱۳۹۹ چشم از جهان فروبست. قرار است پیکر او امروز چهارشنبه (۱۷ اردیبهشتماه) در کنار مزار همسر هنرمندش، فهیمه راستکار در بهشت سکینه کرج آرام گیرد. پسرش، سهراب دریابندری خبر رفتن او را اعلام کرد و نوشت: نجف دریابندری، دقایقی پیش، پس از بیماری طولانی درگذشت. ضمن تسلیت به همه دوستداران او، تقاضا میکنم به دلیل جلوگیری از بیماری به منزل ایشان مراجعه نکنند. اصغر رستگار، نویسنده و مترجم درباره نجف دریابندری به ایسنا گفت: آقای دریابندری از مترجمانی بود که به زبان فارسی احاطه کامل داشت و به خاطر همین احاطه بود که با وجود ضعفهایی در شاخههای مختلف کارش، به دلیل فارسی خوب، داشتن استخوانبندی محکم در نگارش و اینکه چه در سطح بالا و چه زیر متوسط، مفهوم مینوشتند و جملهبندیهایشان رسا بود، خواننده شیفته نثر ایشان میشد و مطالب را میخواند. او افزود: متاسفانه اکثر مترجمان ایرانی به دلیل آشنا نبودن با متون کلاسیک فارسی، احاطه نداشتن به زبان نگارش و آشنا نبودن با سبکهای مختلف ضعفهایی از این نظر دارند و ترجمههایی که از آنها میخوانیم جملات بسیاری دارند که اصلا مفهوم نیست و نمیفهمیم مترجم چه نوشته و نویسنده در اصل چه گفته است اما آثار دریابندری با همه ضعفهایی که داشت، به خاطر مفهوم بودن کلامش کار را جذاب میکرد و خواننده را از خواندنش خسته نمیکرد. او در پایان گفت: قلم نجف دریابندری برای ما جنبه کلاس داشت و ما از آن چیز یاد میگرفتیم، این خیلی مهم است و چیز کوچکی نیست.